temperature
temperature - درجه حرارت
noun - اسم
UK :
US :
معیاری برای گرم یا سرد بودن یک مکان یا چیز
the temperature of a situation is the way people are reacting, for example whether they are behaving angrily or calmly
دمای یک موقعیت نحوه واکنش افراد است، برای مثال اینکه آیا آنها با عصبانیت یا آرام رفتار می کنند.
مقدار حرارت اندازه گیری شده در یک مکان یا بدن
درجه حرارت بدن بالاتر از حد طبیعی باشد و بیمار باشد
If you say that the temperature in a particular situation is rising, you mean that it is likely to become violent because people have become angry
اگر می گویید درجه حرارت در یک موقعیت خاص در حال افزایش است، منظورتان این است که احتمالاً به خشونت تبدیل می شود زیرا مردم عصبانی شده اند.
A temperature is also a fever
درجه حرارت نیز تب است
دمای هوا در جنوب کشور به 30 درجه سانتیگراد رسید.
گاز در دمای 180 درجه سانتیگراد یخ می زند.
گلخانه در دمای ثابت 40 درجه سانتیگراد نگهداری می شود.
This was done by reacting the silver in the alloy with salt at high temperatures, leaving the gold unaffected.
این کار با واکنش نقره موجود در آلیاژ با نمک در دماهای بالا انجام شد و طلا بدون تاثیر باقی ماند.
فولاد در دماهای بسیار بالا تولید می شود.
Professional film is stored at a low temperature to prevent it from deteriorating.
فیلم حرفه ای در دمای پایین ذخیره می شود تا از خراب شدن آن جلوگیری شود.
Season buffalo steaks with salt and pepper to taste and let them rest for 1 hour at room temperature.
استیک های گاومیش را با نمک و فلفل مزه دار کنید و به مدت 1 ساعت در دمای اتاق استراحت دهید.
شراب را می توان در دمای اتاق سرو کرد.
در پیرنه شرقی، دمای بالای تابستان می تواند سرکوبگر باشد.
هوا آفتابی بود اما دمای هوا خیلی زیر صفر بود.
این قانون فقط در شرایط خاصی برقرار است: دما باید ثابت باشد.
دما نزدیک به صفر کاهش یافت و هفته ها به همین شکل باقی ماند.
پیش بینی می شود دمای هوا در طول شب به زیر صفر برسد.
دمای آب برای شنا مناسب بود.
دمای اقیانوس های جهان در صد سال گذشته بیش از 2 درجه افزایش یافته است.
All osmotic pressure measurements are extremely sensitive to temperature and must be carried out under rigorously controlled temperature conditions.
تمام اندازهگیریهای فشار اسمزی نسبت به دما بسیار حساس هستند و باید تحت شرایط دمایی کاملاً کنترلشده انجام شوند.
The change in water temperatures that drives the weather can be as little as one or two degrees, Ellis said.
الیس گفت، تغییر در دمای آب که آب و هوا را هدایت می کند، می تواند به اندازه یک یا دو درجه باشد.
شما خیلی گرم هستید - اجازه دهید دمای شما را اندازه بگیرم.
high/low temperatures
دماهای بالا/پایین
cold/warm temperatures
دمای سرد/گرم
a drop/rise in temperature
کاهش/افزایش دما
The temperature has risen (by) five degrees.
دما (5 درجه) افزایش یافته است.
برخی از مکان ها دمایی در دهه 40 (= بیش از 40 درجه سانتیگراد) داشته اند.
واکنش های شیمیایی در دماهای پایین کندتر انجام می شود.
the water/air/surface temperature
دمای آب / هوا / سطح
فر را با دمای 200 درجه سانتیگراد (= درجه سانتیگراد) گرم کنید.
آب و هوا به طور کلی معتدل است و دمای یخبندان تقریباً ناشناخته است.
to take somebody’s temperature (= measure the temperature of somebody’s body using a special instrument)
اندازه گیری دمای یک نفر (= اندازه گیری دمای بدن کسی با استفاده از ابزار مخصوص)
آیا او درجه حرارت دارد (= به دلیل بیماری بالاتر از حد طبیعی است)؟
او با دمای 40 درجه در رختخواب است.
هنگامی که دمای بدن شما افزایش می یابد، بدن شما سعی می کند تا آن را جبران کند.
She's running a temperature (= it is higher than normal).
او یک درجه حرارت دارد (= بالاتر از حد طبیعی است).
آنها از کیسه های یخ برای پایین آوردن دمای بدن او استفاده کردند.
امتناع خشمگینانه او از موافقت، دمای جلسه را بالا برد.
دولت با موافقت با برخی مطالبات سعی در کاهش دمای سیاسی داشت.
Overnight the temperature fell as low as -30°C.
در طول شب دمای هوا به 30- درجه سانتیگراد کاهش یافت.
دمای زیر صفر در اینجا رایج است.
این ماهی دمای 24 تا 27 درجه سانتیگراد را ترجیح می دهد.
بیابان مکان دمای شدید است.
افزایش میانگین دمای جهانی حدود 0.3 درجه سانتیگراد در هر دهه خواهد بود.
این ابزارها می توانند دمای 180 درجه سانتیگراد را تحمل کنند.
این گیاه در دمای بالای 55 درجه فارنهایت به خوبی رشد می کند.
دمای آب بین 12 تا 15 درجه سانتیگراد متغیر بود.
دیروز این شهر به بالاترین دمای خود در ماه فوریه رسید.
the boiling temperature of the solvent
دمای جوش حلال
دمای سطح سیاره ما
فر را با دمای 200 درجه سانتیگراد گرم کنید.
دما در چند روز گذشته افزایش یافته است (= هوا گرمتر شده است).
طبیب او را معاینه کرد و دمای او را اندازه گرفت (= اندازه گرفت).
اقلیم
آب و هوا
وضعیت
محیط
warmth
گرما
حرارت
calefaction
نامنویسی
hotness
گرمی
incalescence
بزرگی
degrees
درجه
coldness
سردی
thermal reading
خواندن حرارتی
swelter
متورم
warmness
آتش سوزی
fieriness
سوزش
torridness
وحشتناکی
torridity
fervorUS
fervorUS
اعتبار
calidity
تب
sultriness
fervourUK
fever
درجه حرارت بالا
feverishness
رشته ای
fervourUK
عرق کردن
موج گرما
incandescence
گرم شدن بیش از حد
sweatiness
روزهای سگ
heatwave
طلسم داغ
overheating
آب و هوای گرم
dog days
hot spell