pepper
pepper - فلفل
noun - اسم
UK :
US :
پودری که برای افزودن طعم گرم به غذا استفاده می شود
یک سبزی توخالی قرمز، سبز یا زرد که به صورت خام یا پخته همراه با غذای دیگر مصرف می شود
اگر چیزی با چیزهایی آغشته شده باشد، مقدار زیادی از آن چیزها در آن یا روی آن وجود دارد
اگر گلوله به چیزی فلفل زد، چندین بار به آن ضربه می زند
برای افزودن فلفل به غذا
a grey or white powder produced by crushing dry peppercorns, used to give a spicy, hot taste to food
پودر خاکستری یا سفید که از خرد کردن دانه های فلفل خشک تولید می شود و برای دادن طعم تند و تند به غذا استفاده می شود.
a vegetable that is usually green red or yellow has a rounded shape and is hollow with seeds in the middle
سبزی که معمولاً سبز، قرمز یا زرد است، شکل گرد و توخالی با دانههایی در وسط دارد.
یک ادویه سیاه یا کرم رنگ که اغلب به صورت پودر استفاده می شود و طعم تند و تند به غذا می دهد.
a vegetable that is green red or yellow having a rounded shape that is hollow with seeds in the middle
سبزی سبز، قرمز یا زرد، دارای شکل گرد، توخالی با دانههایی در وسط
به طور ناگهانی و مکرر چیزی را به سوی کسی هدایت کردن، گویی به آن شخص حمله می کند
به فلفل نیز در بسیاری از جاها به چیزی اضافه می شود
Heat oil and 1 tablespoon butter in a large deep skillet and add leeks and a little salt and pepper.
روغن و 1 قاشق غذاخوری کره را در یک تابه بزرگ و عمیق گرم کنید و تره فرنگی و کمی نمک و فلفل به آن اضافه کنید.
در یک کاسه بزرگ، شیر، تخم مرغ، جوز هندی، نمک و فلفل را با هم مخلوط کرده و داخل پوسته ها بریزید.
سس Worcestershire، نمک و فلفل را اضافه کنید.
لطفا نمک و فلفل را بریزید.
سرکه، نمک و فلفل، دستمال های کتان و بهترین لیوان ها را اضافه کنید.
Discard the bay leaves and add the tomatoes, tomato pur e, black pepper and 1 tablespoon of the chopped coriander.
برگ بو را دور بریزید و گوجه فرنگی، پوره گوجه فرنگی، فلفل سیاه و 1 قاشق غذاخوری گشنیز خرد شده را اضافه کنید.
در یک کاسه، فلفل قرمز، ماست، سس کچاپ، رب گوجه فرنگی و سس ورسستر را با هم مخلوط کنید.
نمک، فلفل و پونه کوهی را اضافه کنید.
فلفل های زرد را به صورت نواری خرد کنید و تمام دانه ها را جدا کنید.
ادویه زدن با نمک و فلفل
فلفل تازه آسیاب شده
استیک سیلی با سس فلفل
او یک دستور عالی برای فلفل شکم پر به من داد.
فلفل پر شده با گوشت و برنج
نمک و فلفل را به مزه اضافه کنید.
مقداری فلفل روی استیکش ریخت.
فلفل سیاه تازه آسیاب شده
نمک و فلفل
یک فلفل قرمز/سبز
فلفل ها را معمولا با سبزیجات دیگر طبخ می کنند یا به صورت خام در سالاد مصرف می کنند.
فلفل قرمز برای تفت دادن در فر مناسب است.
شهردار با سوالات خبرنگاران در مورد رسوایی فساد شهرداری غرق شد.
سخنانش را با شوخیها پر کرد.
spice
ادویه
seasoning
چاشنی
flavorUS
طعم ایالات متحده
flavourUK
طعم انگلستان
relish
لذت بردن
dressing
تزئین
سس
gravy
نمک
طعم دهنده انگلستان
condiment
طعم دهنده ایالات متحده
flavouringUK
گیاهان
flavoringUS
ادویه ها
herbs
نمک و فلفل
spices
گیاهان و ادویه جات ترشی جات
گیاه دارویی
herbs and spices
شوق و شور
herb
سس گوجه
zest
ترب کوهی
ketchup
catsup
horseradish
سالسا
catsup
خردل
salsa
چاشنی غذا
mustard
افزودنی
food seasoning
شیب
additive
ذات
dip
تنتور
essence
تقطیر
tincture
روح
distillation
quintessence
جمع آوری کنید
جمع آوری
نگه دارید
نگاه داشتن
accumulate
انباشتن
خوشه
assemble
تمرکز
جمع کردن
ingather
جمع شدن
congregate
ازدواج کن
به نظر می رسد
garner
پنهان شدن
ترتیب دادن
رسیدن
خوش آمدی
دريافت كردن
متحد کردن
حفظ
unite
صرفه جویی
پیوستن
ترکیب کردن
