tomato

base info - اطلاعات اولیه

tomato - گوجه فرنگی

noun - اسم

/təˈmeɪtəʊ/

UK :

/təˈmɑːtəʊ/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [tomato] در گوگل
description - توضیح
  • a round soft red fruit eaten raw or cooked as a vegetable


    یک میوه قرمز نرم گرد که به صورت خام یا پخته شده به عنوان سبزی خورده می شود

  • a round red fruit with a lot of seeds, eaten cooked or uncooked as a vegetable for example in salads or sauces


    یک میوه گرد قرمز با تعداد زیادی دانه که به صورت پخته یا نپخته به عنوان سبزی مصرف می شود، به عنوان مثال در سالاد یا سس

  • a juicy, red fruit eaten raw esp. in salads, or cooked as a vegetable


    یک میوه آبدار و قرمز که به صورت خام خورده می شود. در سالاد، یا پخته شده به عنوان سبزی

  • I picked up a tomato so big it sat on the ground.


    یک گوجه فرنگی آنقدر بزرگ برداشتم که روی زمین نشست.

  • He smelled of stale faeces and tomato sauce.


    بوی مدفوع کهنه و سس گوجه می داد.

  • Reduce heat to simmer, cover and cook until sauce forms and tomatoes fall apart about 15 minutes.


    حرارت را کم کنید تا بجوشد، روی آن را بپوشانید و بپزید تا سس شکل بگیرد و گوجه فرنگی ها از هم جدا شوند، حدود 15 دقیقه.

  • Remove from heat and add roasted pepper tomato green onion and thyme; mix thoroughly.


    از روی حرارت بردارید و فلفل تفت داده شده، گوجه فرنگی، پیاز سبز و آویشن را اضافه کنید. کاملا مخلوط کنید

  • Images of sprawling tomato vines, twiggy raspberry bushes and zucchini leaves powdered with mildew all contribute to this prejudice.


    تصاویر انگورهای پراکنده گوجه فرنگی، بوته های تمشک شاخه دار و برگ های کدو سبز پودر شده با کپک همگی به این تعصب کمک می کنند.

  • Add stock tomato purée and seasoning.


    آب، پوره گوجه فرنگی و چاشنی را اضافه کنید.

  • FIG. 3 Five conditions were applied to the tomato seedlings.


    شکل. 3 پنج شرط برای نهال گوجه فرنگی اعمال شد.

  • Add orange zest, tomatoes, and raisins and simmer approximately 10 minutes to form a light sauce consistency.


    پوست پرتقال، گوجه فرنگی و کشمش را اضافه کنید و حدود 10 دقیقه بجوشانید تا یک قوام سس سبک به دست آید.

example - مثال
  • a bacon, lettuce, and tomato sandwich


    یک ساندویچ بیکن، کاهو و گوجه فرنگی

  • sliced/chopped tomatoes


    گوجه فرنگی ورقه شده/خرد شده

  • tomato plants


    گیاهان گوجه فرنگی

  • tomato sauce/soup/juice


    سس/سوپ/آب گوجه فرنگی

  • tomato paste/puree


    رب / پوره گوجه فرنگی

  • sun-dried tomatoes


    گوجه فرنگی خشک شده

  • Demonstrators threw rotten tomatoes at the car.


    تظاهرکنندگان به سمت خودرو گوجه های گندیده پرتاب کردند.

  • It smells great like ripe tomatoes.


    بوی بسیار خوبی دارد، مانند گوجه فرنگی رسیده.

  • a sliced tomato


    یک گوجه فرنگی ورقه شده

  • tomato salad/soup


    سالاد/سوپ گوجه فرنگی

  • pasta with a tomato sauce


    پاستا با سس گوجه فرنگی

  • tomato sauce/soup


    سس گوجه فرنگی / سوپ

synonyms - مترادف

  • عاشق سیب

  • wolf’s peach


    هلو گرگ

antonyms - متضاد
  • dog


    سگ

لغت پیشنهادی

fragment

لغت پیشنهادی

travel

لغت پیشنهادی

sharks