onion
onion - پیاز
noun - اسم
UK :
US :
a round white vegetable with a brown red or white skin and many layers. Onions have a strong taste and smell
یک سبزی گرد سفید با پوست قهوه ای، قرمز یا سفید و چند لایه. پیاز طعم و بوی قوی دارد
a vegetable with a strong smell and flavour, made up of several layers surrounding each other tightly in a round shape usually brown or red on the outside and white inside
سبزی با بو و طعم قوی، از چندین لایه تشکیل شده است که یکدیگر را محکم به شکل گرد احاطه کرده اند، معمولاً قهوه ای یا قرمز در خارج و سفید
گیاهی با ریشه گرد و خوراکی که بو و طعم قوی دارد
در چلتنهام تره فرنگی و پیاز وجود دارد که هر چشمی را آب می کند.
در آسیاب غذا یا با استفاده از حبوبات کوتاه در غذاساز، جعفری و مخلوط پیاز را پوره کنید.
The meat is then ready to be cooked with the sauce and any other ingredients such as onions and mushrooms.
سپس گوشت با سس و هر ماده دیگری مانند پیاز و قارچ آماده طبخ است.
گوشت چرخ کرده را با پیاز پخته شده و کره مخلوط کنید.
2 قاشق غذاخوری روغن باقی مانده را به ماهیتابه اضافه کنید و پیاز و سیر را تفت دهید تا کمی قهوه ای شوند.
Bananas, tacos, onions, pecans surrounded him.
موز، تاکو، پیاز، گردو او را احاطه کرده بودند.
پیاز و سیر را به مدت 5 دقیقه خشک کنید.
به همراه پیاز و سیر و کمی آب به تابه اضافه کنید و به آرامی تفت دهید.
Chop the onions finely.
پیازها را ریز خرد کنید.
سوپ پیاز فرانسوی
slice/fry/peel an onion
یک پیاز را برش دهید/ سرخ کنید/ پوست بگیرید
پیازهای کاراملی طلایی شده را روی پوره سیب زمینی بریزید.
با کمی پیاز خرد شده تزئین کنید.
یک شیشه پیاز ترشی
چیپس با طعم پنیر و پیاز
قیمه مریم گلی و پیاز
من همیشه وقتی پیاز را خرد می کنم گریه می کنم.
پیاز و سیر را حدود دو دقیقه تفت دهید.