receive
receive - دريافت كردن
verb - فعل
UK :
US :
اعلام وصول
گیرنده
پذیرایی
دریافتی
دریافت
مسئول پذیرش
پذیرا
اخذ شده
---
چیزی به او داده شود
برای دریافت نامه، پیام، یا تماس تلفنی، یا چیزی که کسی برای شما ارسال کرده است
اگر نوع خاصی از درمان پزشکی دریافت می کنید، برای شما انجام می شود
برای واکنش به یک پیشنهاد، ایده، عملکرد و غیره به روشی خاص
پذیرفتن رسمی کسی به عنوان مهمان یا عضوی از یک گروه
if a radio or television receives radio waves or other signals, it makes them become sounds or pictures
اگر رادیو یا تلویزیون امواج رادیویی یا سیگنال های دیگر را دریافت کند، آنها را به صدا یا تصویر تبدیل می کند
بتوانید پیام رادیویی را که کسی می فرستد بشنوید
چیزی به دست آوردن یا به او دادن
(از رادیو یا تلویزیون) برای تبدیل سیگنال به صداها و تصاویر
برای اینکه بتوانید صدای کسی را هنگامی که از طریق رادیو با شما در ارتباط است بشنوید
برای استقبال رسمی از یک بازدید کننده یا مهمان
وقتی کسی به جایی می رسد ملاقات کند
واکنش نشان دادن به چیزی یا شخصی به شیوه ای خاص که نشان می دهد شما در مورد آن، او یا او چه احساسی دارید
عضویت در یک سازمان
هنگامی که رادیو یا تلویزیون سیگنال هایی دریافت می کند، آنها را به صدا یا تصویر تبدیل می کند.
استقبال از کسی یا چیزی
این شرکت هواپیمایی 14760 پیشنهاد در طول این مزایده دریافت کرد که 2 1/2 ماه به طول انجامید.
2200 تلگراف و 4000 نامه در پاسخ به اظهارات شما در خاورمیانه دریافت کرده ایم...
او در سال 1990 مدرک افتخاری را از هاروارد دریافت کرد.
Did Caroline receive an invitation?
آیا کارولین دعوت نامه ای دریافت کرد؟
آیا هنوز کمک مالی دریافت می کنید؟
Many favourable comments were received from teachers and pupils concerning the wide ranging applications and future work opportunities available in Chemistry.
نظرات مثبت بسیاری از معلمان و دانش آموزان در مورد کاربردهای گسترده و فرصت های کاری آینده موجود در شیمی دریافت شد.
ریچاردسون برای سخنرانی در هر سه دانشگاه دعوت نامه دریافت کرد.
نه تنها دریافت می کند، بلکه همه چیزهایی را که دریافت می کند، انتخاب و پردازش می کند.
Those who sneak in say conditions are physically improved but the children receive little of the love and attention they need.
کسانی که مخفیانه وارد می شوند می گویند که شرایط از نظر جسمی بهبود یافته است، اما کودکان عشق و توجهی که نیاز دارند دریافت نمی کنند.
آیا از من پذیرایی می کنی؟ پذیرایی با صدای بلند و واضح.
سه آتش نشان در حین اطفای حریق دچار جراحات جزئی شدند.
وقتی خبر فوت پدرش را دریافت کرد به خانه بازگشت.
مقامات شکایات متعددی در مورد سر و صدای فرودگاه دریافت کرده اند.
او این انتصاب را دریافت کرد، اما خود پارکر هرگز سوگند یاد نکرد.
او میگوید هرگز فکس را از ما دریافت نکرده است.
من از دریافت نامه شما خوشحال شدم.
او پیام های حمایتی زیادی دریافت کرد.
پلیس اطلاعاتی در مورد یک سرقت برنامه ریزی شده از اداره پست دریافت کرده بود.
برای دریافت پرداخت / تشکر
او جایزه شجاعت را از پلیس دریافت کرد.
چند هفته بعد از او تماس تلفنی دریافت کردم.
من یک ایمیل دوست داشتنی از تینا دریافت کردم.
وب سایت این برنامه شکایات بسیاری از شنوندگان دریافت کرد.
این سرویس هیچ پولی از شورای محلی دریافت نمی کند.
کار او آنطور که شایسته است مورد توجه قرار نگرفته است.
او تحت درمان فوری بیمارستانی قرار گرفت.
همه کارکنان ما در مورد برخورد با مشتریان آموزش می بینند.
ما حمایت گسترده ای از جامعه محلی دریافت کرده ایم.
با استقبال گرم میزبانان مواجه شدیم.
من این تصور را نداشتم که او می ترسد.
تعدادی از مسافران جراحات شدیدی دریافت کردند.
او فقط بریدگیها و کبودیهای جزئی داشت.
این نمایش با استقبال خوب منتقدان مواجه شد.
این سخنرانی با استقبال گرم حضار مواجه شد.
پیشنهادات با اشتیاق فراوان پذیرفته شده است.
او به عنوان مهمان افتخاری در کاخ سفید پذیرفته شد.
ما با صمیمیت فراوان پذیرایی شدیم.
سه جوان در عید پاک به کلیسا پذیرایی شدند.
برای دریافت برنامه ها از طریق ماهواره
a device for sending and receiving electronic signals
وسیله ای برای ارسال و دریافت سیگنال های الکترونیکی
با صدای بلند و واضح پذیرای شما هستم.
او برنده بازی پرتاب شد و دریافت را انتخاب کرد.
او خود را در معرض انتقادات زیادی قرار داد.
هرگونه کمک یا کمکی با سپاس پذیرفته خواهد شد.
من به تازگی از یک والدین نگران تماس گرفتم.
من یک بسته از مادرم دریافت کردم.
دادن
حاضر
پیشنهاد
اعطا کردن
دست
proffer
قرض دادن
lend
فراهم کند
جایزه
وچ سیف
vouchsafe
سوگند - تعهد
pledge
هدیه
اهدا کنند
donate
مشارکت
از دست دادن
forfeit
بازده
تسلیم شدن
surrender
سوء تفاهم
دست برداشتن از
misunderstand
رها کردن
واگذار کردن
relinquish
شکست
cede
بخشید
چشم پوشی
قبول کردن
رضایت دادن
تصور غلط
concede
رد کردن
acquiesce
بکار
misconceive
sow