reject
reject - رد کردن
verb - فعل
UK :
US :
طرد شدن
امتناع از پذیرش، باور یا موافقت با چیزی
عدم انتخاب فردی برای شغل، دوره تحصیلی و غیره
دور انداختن چیزی که به تازگی ساخته شده است، زیرا کیفیت آن به اندازه کافی خوب نیست
امتناع از دادن عشق یا توجه به کسی
اگر بدن شما عضوی را پس بزند، پس از عمل پیوند، آن عضو را نمی پذیرد
محصولی که رد شده است زیرا مشکلی در آن وجود دارد
کسی که مورد قبول یا پسند شخص دیگری یا افراد دیگر نیست
امتناع از پذیرش درخواست، پیشنهاد یا پیشنهاد
امتناع از پذیرش کسی برای شغل، دوره تحصیلی و غیره
to throw away or refuse to accept something that has been made because its quality is not good enough
دور انداختن یا امتناع از پذیرش چیزی که ساخته شده است زیرا کیفیت آن به اندازه کافی خوب نیست
محصولی که به اندازه کافی خوب نیست و دور ریخته می شود یا ارزان فروخته می شود
امتناع از پذیرش، استفاده یا باور چیزی یا کسی
به کسی عشق و توجهی را که میخواهد و از شما انتظار دارد ندهید
If your body rejects an organ that has been put in during a medical operation it fails to accept it and tries to attack and destroy it.
اگر بدن شما عضوی را که در طی یک عمل پزشکی وارد بدن شده است پس بزند، آن را نمی پذیرد و سعی می کند به آن حمله کرده و آن را از بین ببرد.
محصولی که آسیب دیده یا کاملا ساخته نشده است
فردی که توسط یک سازمان یا جامعه پذیرفته نشده است
To reject someone is also to treat someone in a way that shows you do not feel affection for that person
رد کردن یک نفر همچنین به معنای رفتار با کسی است که نشان می دهد شما نسبت به آن شخص احساس محبت نمی کنید
medical If your body rejects tissue or an organ that comes from another person your body has a dangerous physical reaction to it.
پزشکی اگر بدن شما بافت یا عضوی را که از شخص دیگری می آید پس می زند، بدن شما واکنش فیزیکی خطرناکی به آن نشان می دهد.
a damaged or faulty object or a person who has had many jobs because of not being successful at any of them
یک شی آسیب دیده یا معیوب، یا شخصی که به دلیل عدم موفقیت در هیچ یک از آنها مشاغل زیادی داشته است
امتناع از پذیرش یک ایده، پیشنهاد و غیره
تصمیم گرفتن برای انتخاب نکردن شخصی برای شغل یا مکانی در دوره تحصیلی و غیره.
تصمیم بگیرید که کالاها به دلیل کیفیت پایین قابل پذیرش نیستند
چیزی که به دلیل کیفیت پایین قابل قبول نیست
Under the stress of circumstance the conventional wisdom is rejected.
تحت استرس شرایط، حکمت متعارف مردود است.
سیب های سبز یا فاسد رد می شوند.
سامانتا به طور مداوم تمام پیشنهادات باب برای کمک را رد کرده بود.
او در کودکی بارها توسط هر دو والدین طرد شد.
جیم توسط هر کالجی که درخواست می کرد رد می شد.
میچل توسط چندین دانشکده حقوق رد شد.
ایان به دلیل بینایی بدش توسط ارتش طرد شد.
Ceara درخواست استعفای خود را رد کرد.
رد یک استدلال / یک فرضیه / یک تصور / یک طرح
to reject a claim/an offer/a request/an application
برای رد یک ادعا / یک پیشنهاد / یک درخواست / یک درخواست
بانک می تواند این پیشنهاد را بپذیرد یا رد کند.
نخست وزیر هرگونه ایده اصلاح نظام را رد کرد.
پیشنهاد قاطعانه رد شد.
مسئولان مدرسه این پیشنهاد را به شدت رد کردند.
همه پیشنهادات ما بیسابقه رد شد.
The Government rejected calls for an inquiry.
دولت درخواست ها برای تحقیق را رد کرد.
لطفا داوطلبان زیر را رد کنید…
من از همه دانشگاه هایی که اپلای کردم رد شدم.
Some applicants were rejected outright.
برخی از متقاضیان به طور کامل رد شدند.
به این فکر کردیم که به او پیشنهاد کار بدهیم، اما در نهایت او را رد کردیم.
مقالات ناقص توسط کنترل کیفیت ما رد می شوند.
این کتاب ابتدا توسط ناشران رد شد.
بدن او قبلاً دو کلیه را پس زده است.
شیر کوچکترین توله را رد کرد که مرد.
وقتی شوهرش خانه را ترک کرد، احساس طرد شدگی و بیهودگی کرد.
فقط پیشنهادات آنها را بیخود رد نکنید.
او از کمیته خواست تا این طرح ها را رد کند.
این یک محصول بد تحقیق بود که مصرف کنندگان به درستی آن را رد کردند.
او قاطعانه این پیشنهاد را رد کرد که به پارلمان دروغ گفته است.
این روزنامه به صراحت اتهامات مبنی بر اختراع داستان را رد کرد.
روزنامه با عصبانیت اتهاماتی مبنی بر اینکه داستان را برای افزایش فروش اختراع کرده است را رد کرد.
این طرح به دلایل اقتصادی رد شد.
این پیشنهاد به عنوان بسیار پرهزینه رد شد.
طرح آنها به نفع یکی توسط یک شرکت رقیب رد شد.
Voters emphatically rejected the proposals.
رای دهندگان با قاطعیت این پیشنهادها را رد کردند.
Voters narrowly rejected the plan.
رای دهندگان به شدت این طرح را رد کردند.
هیچ کس نمی داند که چرا یک جنین به طور خودکار توسط سیستم ایمنی بدن مادر طرد نمی شود.
اندام ها به طور خودکار توسط سیستم ایمنی رد می شوند.
او تنها سه سال داشت که پدرش را ترک کرد و فکر میکنم هنوز احساس میکند طرد شده است.
تایید کنید
تحسین
تایید
خوش آمدی
endorse
تایید و امضا
پسندیدن
عشق
اذعان
recogniseUK
تشخیص انگلستان
recognizeUS
ایالات متحده را بشناسد
توجه
ایمان داشتن
توصیه
بازگشت
قدردانی
پذیرفتن
مدافع
حمایت کردن
انتخاب کنید
تایید کردن
consent to
رضایت به
بسیار در نظر گرفته شود
rubber-stamp
مهر لاستیکی
موافق گرفتن
طرفدار باشد
سر تکان بده
با مهربانی به
زیاد فکر کنید
خوب فکر کن
abide by
رعایت کنید