conventional

base info - اطلاعات اولیه

conventional - مرسوم

adjective - صفت

/kənˈvenʃənl/

UK :

/kənˈvenʃənl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
نتیجه جستجوی لغت [conventional] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • prevailing


    غالب


  • سنتی

  • mainstream


    مسیر اصلی

  • orthodox


    ارتدکس

  • prevalent


    رایج است

  • accepted


    پذیرفته شده

  • customary


    مرسوم

  • established


    ایجاد

  • going


    رفتن


  • محبوب

  • prescriptive


    تجویزی


  • استاندارد

  • accustomed


    عادت کرده


  • جاری

  • classical


    کلاسیک

  • received


    اخذ شده


  • بطور گسترده

  • wonted


    متعصب

  • canonical


    ابتدایی


  • هر روز

  • expected


    انتظار می رود

  • fashionable


    مد روز


  • عمومی

  • predominant


    مراسم

  • ritual


    مشهور - معروف

  • tralatitious


    در استفاده تثبیت شده

  • well-known


    منظم

  • in established usage


    مشترک


  • معمولی



antonyms - متضاد
  • unorthodox


    غیر متعارف

  • unconventional


    عجیب


  • غیر معمول

  • uncommon


    غیر محبوب

  • unpopular


    جدید

  • new


    منحصر بفرد


  • کنجکاو


  • ناهمسان

  • atypical


    عجیب و غریب


  • غیر استاندارد


  • فرد

  • eccentric


    نادر

  • nonstandard


    شگفت آور

  • odd


    خارق العاده

  • peculiar


    رمان


  • غیرعادی


  • خنده دار

  • bizarre


    بی رویه


  • توپ عجیب و غریب


  • دمدمی

  • unaccustomed


    منحرف

  • weird


    خارج از حد معمول


  • غیرطبیعی

  • irregular


  • oddball


  • queer


  • quirky


  • deviant


  • outlandish



  • abnormal


لغت پیشنهادی

deferral

لغت پیشنهادی

deviations

لغت پیشنهادی

success