development

base info - اطلاعات اولیه

development - توسعه

noun - اسم

/dɪˈveləpmənt/

UK :

/dɪˈveləpmənt/

US :

family - خانواده
developer
توسعه دهنده
redevelopment
توسعه مجدد
developed
توسعه یافته
undeveloped
توسعه نیافته
developing
در حال توسعه
develop
توسعه دهد
redevelop
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [development] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • advancement


    پیشرفت

  • buildout


    ساختن

  • blooming


    شکوفه دادن


  • موفقیت


  • علاوه بر این

  • augmenting


    افزایش

  • enhancement


    گسترش


  • شکوفا شدن

  • blossoming


    جوانه زدن

  • burgeoning


    بزرگ شدن

  • enlargement


    افزونه


  • پیشروی

  • headway


    تقویت

  • reinforcement


    در حال گسترش


  • در حال شرح دادن

  • spreading


    پیچیدگی

  • elaborating


    تقویت کننده

  • elaboration


    بهبود

  • reinforcing


    خروج، اورژانس


  • دوره نهفتگی یا کمون

  • betterment


    دگردیسی

  • emergence


    کمال

  • flourishing


    اصلاح

  • incubation


    مکمل

  • metamorphosis


    آشکار می شود

  • perfection


    اضافه کردن به

  • refinement


    پیاده روی

  • supplementation


  • unfolding


  • adding to


  • hike


antonyms - متضاد

  • کاهش می یابد


  • نزول کردن

  • deterioration


    زوال


  • کاهش

  • degeneration


    انحطاط

  • stagnation


    رکود

  • declination


    انحراف

  • degradation


    تنزل

  • descent


    نزول

  • downgrade


    خلع درجه

  • retrogression


    پسرفت

  • decadence


    افتادن

  • declension


    تضعیف شدن

  • degeneracy


    رانده شدن

  • falling


    پوسیدگی

  • weakening


    در حال پوسیدگی

  • backslide


    کاهش ارزش

  • decay


    سقوط

  • decaying


    سپری شدن

  • devaluation


    عود

  • downfall


    برداشت از حساب

  • lapse


    فروکش کردن

  • lessening


    توقف

  • relapse


    انقباض

  • withdrawal


    مکث

  • ebbing


    عقب نشینی

  • stoppage


    تخریب

  • shrinkage


  • halt


  • retreat



لغت پیشنهادی

escalates

لغت پیشنهادی

aiding

لغت پیشنهادی

disruptions