housing
housing - مسکن
noun - اسم
UK :
US :
خانه ها یا شرایطی که مردم در آن زندگی می کنند
کار تهیه خانه برای زندگی مردم
پوشش محافظ برای دستگاه
کار تهیه خانه برای مردم برای زندگی
پوششی که از ماشین یا بخشی از ماشین محافظت می کند
ساختمان هایی برای زندگی مردم
ساختمان هایی که مردم در آن زندگی می کنند یا فراهم کردن مکان هایی برای زندگی مردم
ساختمان هایی برای زندگی مردم، به ویژه هنگامی که در مورد قیمت یا وضعیت آنها صحبت می شود
فرآیند فراهم کردن مکان برای زندگی مردم
پوشش سختی که برای محافظت از خودرو یا ماشین استفاده می شود
هر طرحی که بتواند مسکن مقرون به صرفه را ارائه دهد یک امتیاز مثبت خواهد بود.
This included the poll tax and changes in health provision unemployment and housing benefits and education.
این شامل مالیات نظرسنجی و تغییرات در تأمین بهداشت، مزایای بیکاری و مسکن و آموزش است.
این شورا تلاش زیادی برای تامین مسکن ارزان و امکانات عمومی بیشتر انجام می دهد.
صدها دانشجو هنوز به دنبال مسکن در نزدیکی دانشگاه هستند.
Investment in housing transport, education and social services would have risen with a Labour victory.
سرمایه گذاری در مسکن، حمل و نقل، آموزش و خدمات اجتماعی با پیروزی حزب کارگر افزایش می یافت.
آینده باید دسترسی به مسکن و امکانات اجتماعی را افزایش دهد.
A joint commission was established to co-ordinate actions on economy law pensions, housing energy and ecology.
یک کمیسیون مشترک برای هماهنگی اقدامات در زمینه اقتصاد، قانون، بازنشستگی، مسکن، انرژی و محیط زیست ایجاد شد.
اقامتگاه همگانی
The company was quite aware of the housing problems, and rented accommodation wherever it was available.
این شرکت کاملاً از مشکلات مسکن آگاه بود و در هر جایی که در دسترس بود، مسکن اجاره کرد.
اکثر مسکنهای این منطقه غیراستاندارد هستند و هیچ کاری برای بهبود آن انجام نمیشود.
اداره مسکن
rental/student housing
مسکن اجاره ای / دانشجویی
temporary/permanent housing
مسکن موقت/دائم
low-cost/cheap housing
مسکن کم هزینه/ارزان
نیاز فوری به ساخت مسکن ارزانتر وجود دارد.
باید چاره ای برای حل بحران مسکن شهر پیدا کنیم.
این مطالعه شرایط بد مسکن را با انواع مشکلات بهداشتی مرتبط دانست.
کمبود مسکن در هنگ کنگ چقدر شدید است؟
بازار مسکن (= فعالیت خرید و فروش خانه و غیره)
The low interest rate has triggered a housing bubble (= a period of time when house prices increase quickly but which is unlikely to last long).
نرخ بهره پایین باعث ایجاد حباب مسکن شده است (= دوره زمانی که قیمت مسکن به سرعت افزایش مییابد، اما بعید است مدت طولانی ادامه یابد).
مستاجرین فقط می توانند با رضایت کتبی اداره مسکن از حیوانات خانگی نگهداری کنند.
They discussed how the council's housing policy could be changed to deal with the growing housing crisis.
آنها در مورد چگونگی تغییر سیاست مسکن شورا برای مقابله با بحران فزاینده مسکن بحث کردند.
محفظه محور عقب خودرو
بسیاری از مشکلات بهداشتی با مسکن ناکافی بدتر می شود.
بسیاری از ساختمانهای جدید مسکن در اطراف شهر به وجود آمده بود.
او علاوه بر حقوقش کمک هزینه مسکن قابل توجهی دریافت می کند.
هدف از این طرح تامین مسکن خوب و کم هزینه برای کارگران بود.
این منطقه توسط خانه های پلکانی غالب است.
آنها مسکن خوب و کم هزینه برای کارگران فراهم می کنند.
بسیاری از خانواده ها هنوز در خانه های نامرغوب زندگی می کنند.
وقتی رونق مسکن در نهایت کند شود چه اتفاقی می افتد؟
بازار مسکن سال خوبی را پشت سر گذاشت.
کمبود مسکن ارزان در منطقه وجود دارد.
affordable/expensive housing
مسکن مقرون به صرفه / گران قیمت
نیاز به تامین مسکن برای کارگران صنایع جدید وجود داشت.
55 درصد از پاسخ دهندگان در خانه های اجاره ای زندگی می کنند و 30 درصد آنها مالک هستند.
عدم دسترسی به مسکن مقرون به صرفه مشکلی برای جوانان این منطقه است.
این پست مناسب افرادی است که در حال حاضر در بخش مسکن یا برنامه ریزی شهری کار می کنند.
یک کمیته مسکن / بخش / افسر
محفظه موتور دوار از خراشیدگی جلوگیری می کند.
buildings
ساختمان ها
architecture
معماری
ساخت و ساز
ساختمان
houses
خانه ها
skyscrapers
آسمان خراش ها
high rises
بالا می رود
ساختار
habitation
سکونت
دفتر
unemployment
بیکاری