provide

base info - اطلاعات اولیه

provide - فراهم کند

verb - فعل

/prəˈvaɪd/

UK :

/prəˈvaɪd/

US :

family - خانواده
provider
ارائه دهنده
provision
تدارک
provisional
موقت
provisionally
به طور موقت
google image
نتیجه جستجوی لغت [provide] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
  • Please provide the following information.


    لطفا اطلاعات زیر را ارائه دهید.

  • The exhibition provides an opportunity for local artists to show their work.


    این نمایشگاه فرصتی را برای هنرمندان محلی فراهم می کند تا آثار خود را به نمایش بگذارند.

  • She did not provide any evidence to substantiate the claims.


    او هیچ مدرکی برای اثبات ادعاها ارائه نکرد.


  • بیمارستان متعهد به ارائه بهترین خدمات پزشکی ممکن است.

  • Please answer questions in the space provided.


    لطفا به سوالات در فضای ارائه شده پاسخ دهید.

  • Refreshments will be provided.


    تنقلات ارائه خواهد شد.

  • We are here to provide a service for the public.


    ما اینجا هستیم تا خدماتی را برای عموم ارائه دهیم.


  • ما اینجا هستیم تا خدماتی را به مردم ارائه دهیم

  • He provided us with a lot of useful information.


    او اطلاعات مفید زیادی در اختیار ما گذاشت.

  • We provide financial support to low-income families.


    از خانواده های کم درآمد حمایت مالی می کنیم.

  • The final section provides that any work produced for the company is thereafter owned by the company.


    بخش آخر مقرر می‌دارد که هر اثری که برای شرکت تولید می‌شود، پس از آن متعلق به شرکت است.

  • The rules should provide consumers with a high level of protection.


    قوانین باید سطح بالایی از حمایت را برای مصرف کنندگان فراهم کند.

  • The report was not expected to provide any answers.


    انتظار نمی رفت این گزارش هیچ پاسخی ارائه دهد.

  • The agency provides legal services to farmers.


    این آژانس خدمات حقوقی را به کشاورزان ارائه می دهد.

  • The grants were intended to provide financial help to unemployed workers.


    این کمک ها برای کمک مالی به کارگران بیکار در نظر گرفته شده بود.

  • The organization provides food and shelter for refugees.


    این سازمان غذا و سرپناهی را برای پناهندگان فراهم می کند.

  • The charity provides sporting activities for disabled children.


    این موسسه خیریه فعالیت های ورزشی را برای کودکان معلول فراهم می کند.

  • a buffet dinner kindly provided by club members


    یک شام بوفه، با مهربانی توسط اعضای باشگاه ارائه می شود

  • The article fails to provide any insight into how these trends are likely to develop.


    این مقاله هیچ گونه بینشی در مورد چگونگی توسعه این روندها ارائه نمی دهد.

  • This booklet provides useful information about local services.


    این کتابچه اطلاعات مفیدی در مورد خدمات محلی ارائه می دهد.

  • All meals are provided at no additional cost.


    تمامی وعده های غذایی بدون هزینه اضافی ارائه می شود.

  • The author provides no documentary references to support her assertions.


    نویسنده هیچ مرجع مستندی برای حمایت از ادعاهای خود ارائه نمی دهد.

  • We have concerns about whether the government will be able to provide viable social services for poorer families/provide poorer families with viable social services.


    ما نگرانی‌هایی در مورد اینکه آیا دولت می‌تواند خدمات اجتماعی مناسبی برای خانواده‌های فقیرتر ارائه دهد/خدمات اجتماعی مناسب برای خانواده‌های فقیرتر ارائه دهد، داریم.

  • Putting more police on patrol doesn't provide a real solution to the problem of increasing violence.


    گشت زنی بیشتر پلیس راه حل واقعی برای مشکل افزایش خشونت ارائه نمی دهد.

  • Section 17 provides that all decisions must be circulated in writing.


    بخش 17 مقرر می دارد که تمام تصمیمات باید به صورت کتبی منتشر شود.

  • The company provides medical benefits to all employees.


    این شرکت مزایای پزشکی را به همه کارکنان ارائه می دهد.

  • I can provide you with directions to their house.


    من می توانم به شما مسیرهای ورود به خانه آنها را ارائه دهم.

  • The new statute provides for life imprisonment without parole.


    در قانون جدید حبس ابد بدون آزادی مشروط پیش بینی شده است.

  • Many loan agreements provide that the interest rate will change.


    در بسیاری از قراردادهای وام، نرخ بهره تغییر خواهد کرد.

  • The government has pledged to provide over $1 billion in refinancing.


    دولت متعهد شده است که بیش از یک میلیارد دلار به عنوان بازپرداخت مالی ارائه کند.

  • Customers, suppliers, and contractors will be provided with the specialist training they need to work on the project.


    به مشتریان، تامین کنندگان و پیمانکاران آموزش های تخصصی که برای کار روی پروژه نیاز دارند، ارائه می شود.

synonyms - مترادف

  • مراقبت از


  • حمایت کردن


  • اهميت دادن


  • مسئول چیزی بودن


  • خوراک

  • fend for


    دفع کردن برای


  • توجه داشتن به

  • nurture


    پرورش دادن


  • حفظ کنند


  • مراقب باش

  • administer


    اداره کند

  • feather


    پر

  • bring home the bacon


    بیکن را به خانه بیاورید

  • clothe


    لباس

  • endow


    وقف کردن

  • favorUS


    طرفدار ایالات متحده


  • دارایی، مالیه، سرمایه گذاری


  • غذا دادن به

  • indulge


    افراط کردن


  • نگاه داشتن


  • حفظ


  • وزیر


  • ارائه تخته برای

  • provide sustenance for


    تامین روزی برای

  • nourish


    تغذیه کند

  • ply


    لایه بندی

  • ration


    جیره


  • راضی کردن


  • درمان شود

  • favourUK


    favourUK

  • bless


    برکت دادن

antonyms - متضاد
  • neglect


    بی توجهی

  • shun


    اجتناب کنید

  • deprive


    محروم کردن


  • رها کردن

  • condemn


    محکوم کردن


  • چشم پوشی


  • دست برداشتن از

  • bankrupt


    ورشکسته

  • deplete


    خالی کردن

  • diminish


    کاهش

  • drain


    زه کشی

  • exhaust


    اگزوز

  • impoverish


    فقیر کردن

  • ruin


    خراب کردن

  • weaken


    تضعیف شود

  • be derelict


    متروک باشد

  • be indifferent


    بی تفاوت باش

  • be irresponsible


    غیر مسئول باشد

  • be negligent


    سهل انگاری کن


  • کویر

  • disregard


    فراموش کردن


  • برای


  • نادیده گرفتن


  • رد کردن


  • طرد کردن

  • spurn


    دوست نداشتن

  • dislike


    صدمه


  • دور انداختن

  • discard


    انکار کردن

  • forsake


  • disown


لغت پیشنهادی

unanimous

لغت پیشنهادی

Aries

لغت پیشنهادی

quizzed