provider

base info - اطلاعات اولیه

provider - ارائه دهنده

noun - اسم

/prəˈvaɪdər/

UK :

/prəˈvaɪdə(r)/

US :

family - خانواده
provision
تدارک
provisional
موقت
provide
فراهم کند
provisionally
به طور موقت
google image
نتیجه جستجوی لغت [provider] در گوگل
description - توضیح

  • شرکت یا شخصی که خدماتی را ارائه می دهد

  • someone who supports a family


    کسی که از خانواده حمایت می کند

  • an organization that provides goods or services


    سازمانی که کالا یا خدمات ارائه می دهد


  • بزرگسالی که با درآمد خود از خانواده خود حمایت می کند

  • someone who provides something


    کسی که چیزی را فراهم می کند


  • شرکت یا سازمانی که نوع خاصی از محصول یا خدمات را می فروشد

  • a company that provides internet connections and services


    شرکتی که اتصالات و خدمات اینترنتی را ارائه می دهد

  • It helped her not to dwell on negatives and improved her role as a provider.


    این به او کمک کرد تا روی نکات منفی تمرکز نکند و نقش او را به عنوان یک تامین کننده بهبود بخشید.

  • Negotiations between particular TECs and providers must be a matter for those TECs and providers.


    مذاکرات بین TECها و ارائه دهندگان خاص باید موضوع آن TECها و ارائه دهندگان باشد.

  • day-care providers


    ارائه دهندگان مهدکودک

  • This often happens when independent organizations seek to make sense of different providers offering the same service.


    این اغلب زمانی اتفاق می افتد که سازمان های مستقل به دنبال درک ارائه دهندگان مختلف خدمات مشابه هستند.

  • schools, colleges and other education providers


    مدارس، کالج ها و سایر ارائه دهندگان آموزش


  • ارائه دهنده پیشرو خدمات مالی شخصی

  • Crompton offers several different case studies where charges of unfair competition are made by the commercial sector provider against the government agency.


    Crompton چندین مطالعه موردی مختلف را ارائه می دهد که در آن اتهامات رقابت ناعادلانه توسط ارائه دهنده بخش تجاری علیه آژانس دولتی مطرح می شود.

  • The company is now one of the regions main Internet service providers.


    این شرکت در حال حاضر یکی از ارائه دهندگان اصلی خدمات اینترنت در مناطق است.

  • What more would local leaders and social service providers like to see done to reduce the ominous numbers?


    رهبران محلی و ارائه دهندگان خدمات اجتماعی مایلند چه کارهای دیگری برای کاهش آمار شوم انجام دهند؟

  • Currently highways authorities and main services providers are allowed to cause chaos by digging up roads whenever and wherever they wish.


    در حال حاضر مقامات بزرگراه ها و ارائه دهندگان خدمات اصلی اجازه دارند با حفر جاده ها در هر زمان و هر کجا که بخواهند هرج و مرج ایجاد کنند.

  • But critics say that small providers are often overcome by their own success.


    اما منتقدان می گویند که ارائه دهندگان کوچک اغلب با موفقیت خودشان غلبه می کنند.

example - مثال
  • training/childcare providers


    ارائه دهندگان آموزش/مراقبت از کودکان

  • We are one of the largest providers of employment in the area.


    ما یکی از بزرگترین ارائه دهندگان اشتغال در منطقه هستیم.

  • The eldest son is the family's sole provider (= the only person who earns money).


    پسر بزرگ تنها تامین کننده خانواده است (= تنها کسی که پول در می آورد).

  • an internet service provider


    یک ارائه دهنده خدمات اینترنتی

  • The bank is now a major provider of financial services to industry.


    این بانک در حال حاضر ارائه دهنده عمده خدمات مالی به صنعت است.

  • Until her illness she was the main provider (= earned most of the money) in the family.


    تا زمان بیماری، او تأمین کننده اصلی خانواده بود (= بیشتر پول را به دست می آورد).

  • The energy group is the biggest provider of wind farms in the UK.


    گروه انرژی بزرگترین تامین کننده مزارع بادی در بریتانیا است.

  • The French firm is one of the leading providers of outdoor advertising space.


    این شرکت فرانسوی یکی از پیشروترین ارائه دهندگان فضای تبلیغاتی در فضای باز است.

  • a healthcare/energy/telecoms provider


    ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی / انرژی / مخابرات

  • a mortgage/insurance/pension provider


    ارائه دهنده وام مسکن / بیمه / مستمری

  • They are the largest cable-based provider outside the US with 300,000 subscribers.


    آنها بزرگترین ارائه دهنده کابلی خارج از ایالات متحده با 300000 مشترک هستند.

  • a broadband/internet/online provider


    ارائه دهنده پهنای باند/اینترنت/آنلاین

synonyms - مترادف
  • supplier


    تامین کننده

  • contributor


    مشارکت کننده

  • giver


    بخشنده


  • منبع

  • benefactor


    خیر

  • bringer


    آورده

  • donor


    اهدا کننده

  • mainstay


    تکیه گاه

  • patron


    حامی

  • sponsor


    پشتیبان

  • backer


    فرشته


  • انسان دوست

  • angel


    نیکوکار

  • philanthropist


    مشترک

  • benefactress


    یارانه دهنده ایالات متحده

  • subscriber


    انسان دوستی

  • subsidizerUS


    نیکوکاری

  • philanthrope


    بخشید

  • benefactrice


    اعطا کننده

  • benefactrix


    subsidiserUK

  • bestower


    تامین کننده مالی

  • grantor


    فروشنده

  • subsidiserUK


    پخش کننده

  • funder


    فرستنده

  • seller


    نوع دوست

  • spreader


    صدقه دهنده

  • purveyor


  • transmitter


  • altruist


  • donator


  • almsgiver


antonyms - متضاد
  • beneficiary


    ذینفع

لغت پیشنهادی

indian

لغت پیشنهادی

sense

لغت پیشنهادی

abidingly