protect
protect - محافظت
verb - فعل
UK :
US :
محافظ
حمایت گرایی
حفاظتی
تحت الحمایه
حفاظت شده
محافظت نشده
---
---
---
برای ایمن نگه داشتن کسی یا چیزی از آسیب، آسیب یا بیماری
if an insurance company protects your home car life etc it agrees to pay you money if things are stolen or damaged or you are hurt or killed
اگر یک شرکت بیمه از خانه، ماشین، زندگی شما و غیره محافظت می کند، موافقت می کند در صورت دزدیده شدن یا آسیب دیدن وسایل یا آسیب دیدن یا کشته شدن شما پولی به شما بپردازد.
برای کمک به صنعت و تجارت کشور خود با اعمال مالیات یا محدود کردن کالاهای خارجی
برای محافظت از کسی از چیزی مضر
برای محافظت از یک شخص، مکان یا شیء با ماندن در نزدیکی آنها و تماشای آنها
برای محافظت از کسی یا چیزی هنگامی که در خطر آسیب دیدن یا نابودی قرار دارد
to keep something especially buildings or the environment from being harmed, destroyed, or changed too much
جلوگیری از آسیب، تخریب یا تغییر بیش از حد چیزی، به ویژه ساختمان ها یا محیط زیست
برای محافظت از چیزهای مهم مانند حقوق مردم، منافع، شغل، سلامت و غیره
to put something in front of something else to protect it. Also used to talk about protecting people from unpleasant situations
چیزی را در مقابل چیز دیگری قرار دادن تا از آن محافظت کند. همچنین برای صحبت در مورد محافظت از افراد در برابر موقعیت های ناخوشایند استفاده می شود
فراهم کردن مکانی که در آن کسی یا چیزی از آب و هوا یا خطر محافظت شود
برای کمک و محافظت از شخصی که کار غیرقانونی انجام داده است و از پیدا کردن آنها توسط پلیس جلوگیری می کند
برای ایمن نگه داشتن کسی یا چیزی از آسیب، آسیب، تأثیرات بد و غیره
to try to help an industry in your own country by taxing foreign goods that are competing with it so limiting the number that can be imported
تلاش برای کمک به یک صنعت در کشور خود با اخذ مالیات از کالاهای خارجی که با آن رقابت می کنند، بنابراین تعداد قابل واردات را محدود کنید.
برای ارائه بیمه در مقابل خسارت وارده به منزل، خودرو و غیره
برای ایمن نگه داشتن کسی یا چیزی از آسیب، آسیب یا از دست دادن
If a government protects a part of its country's trade or industry it helps it by taxing goods from other countries.
اگر دولتی از بخشی از تجارت یا صنعت کشور خود محافظت کند، با اخذ مالیات از کالاهای سایر کشورها به آن کمک می کند.
برای ارائه بیمه نامه به کسی در برابر صدمات، خسارات و غیره.
if a government protects part of its country's trade or industry it helps it by taxing goods from other countries or limiting the amount of goods that can be imported
اگر دولتی از بخشی از تجارت یا صنعت کشورش محافظت می کند، با وضع مالیات بر کالاهای سایر کشورها یا محدود کردن مقدار کالاهای قابل واردات به آن کمک می کند.
برای ارائه بیمه نامه به کسی در برابر آسیب، آسیب یا ضرر
این نقاشی با شیشه ضخیم محافظت می شود.
A company can protect information of this kind only so long as it is confidential to the business and not in the public domain.
یک شرکت می تواند از این نوع اطلاعات فقط تا زمانی محافظت کند که برای کسب و کار محرمانه باشد و در مالکیت عمومی نباشد.
زمانی تصور می شد که سیر از مردم در برابر ارواح شیطانی محافظت می کند.
laws to protect the environment
قوانین حفاظت از محیط زیست
اما پارسونز از ماهیت خاص علم از طریق تمایز سطوح انتخاب محافظت می کند.
A series of meetings were held to discuss security issues and teach women employees how to protect themselves.
مجموعه ای از جلسات برای بحث در مورد مسائل امنیتی و آموزش کارمندان زن برای محافظت از خود برگزار شد.
فقط این بود که می خواستم احمقانه از تو در برابر ناخوشایندهای زندگی محافظت کنم.
آنها به دنبال شما بودند و من از شما محافظت کردم.
از لوسیون آفتابی با فاکتور بالا برای محافظت از پوست کودک در برابر نور خورشید استفاده کنید.
It will protect your pet from injury and the possibility of getting loose if you are in an accident.
از حیوان خانگی شما در برابر آسیب و احتمال شل شدن در صورت تصادف محافظت می کند.
برای محافظت از کودکان / شهروندان / غیرنظامیان / مصرف کنندگان / کارگران
هدف ما حفاظت از مشاغل اعضای خود است.
بخشی از معاهده که از حقوق کارمندان حمایت می کند
هر شرکتی برای حفظ منافع تجاری خود می جنگد.
اکثریت دموکرات ها معتقدند که چنین مقرراتی از مردم محافظت می کند.
نیروهایی برای محافظت از امدادگران در برابر حمله اعزام شده اند.
آنها دور هم جمع شدند تا از باد محافظت کنند.
رنگی که به محافظت در برابر زنگ زدگی کمک می کند
ویتامین B12 ممکن است در محافظت از بیماری قلبی نقش داشته باشد.
a protected area/species
یک منطقه / گونه حفاظت شده
لزوم حفاظت از محیط زیست
خرس های قطبی از سال 1973 توسط قانون در نروژ محافظت می شوند.
این گیاه تحت قانون حیات وحش و حومه شهر محافظت می شود.
protected markets
بازارهای حفاظت شده
بسیاری از سیاست ها از شما در برابر آسیب های شخصی محافظت نمی کنند.
Security products are designed to protect information from unauthorized access.
محصولات امنیتی برای محافظت از اطلاعات در برابر دسترسی غیرمجاز طراحی شده اند.
همه این صفحات دارای رمز عبور هستند.
او وظیفه خود می دانست که از کودک محافظت کند.
دوربین را همیشه به خوبی محافظت کنید.
کرمی که به محافظت از پوست در برابر آفتاب کمک می کند
مناطق در معرض چوب را با لاک محافظت کنید.
برخی از قطعات موسیقی توسط کپی رایت محافظت می شود.
ستاره ای که با حسادت از حق خود برای حفظ حریم خصوصی محافظت می کند
یک حق آزادی بیان که در قانون اساسی حمایت شده است
برابری زنان در قانون حمایت می شود.
اقدامات جدید برای محافظت از مردم در برابر افرادی مانند اینها طراحی شده است.
Many of these sites—of immense scientific interest—are not legally protected.
بسیاری از این سایتها - که دارای منافع علمی بسیار زیادی هستند - از نظر قانونی محافظت نمیشوند.
یک بازی حفاظت شده توسط فدرال
بازارهای خاور دور به شدت محافظت می شوند.
ما باید اقداماتی را برای محافظت از بریتانیا به عنوان یک پایگاه تولیدی انجام دهیم.
لباسی که از شما در برابر سرما محافظت می کند
دفاع
نگهبان
نگاه داشتن
safeguard
حفاظت
امن است
shield
سپر
harbourUK
بندر UK
حفظ
صرفه جویی
صفحه نمایش
پناه
avert
جلوگیری کند
fortify
مستحکم کردن
bulwark
سنگر
مراقبت از
chaperon
پیشخوان
پوشش
حصار
fend
دفع کردن
forfend
توهین کردن
foster
پرورش دادن، پروردن
hedge
پرچین
خانه
inoculate
تلقیح کردن
insulate
عایق کردن
توجه داشتن به
ذهن
حمایت کردن
تمایل
ward
بخش
تماشای بیش از
aggress
پرخاشگری
حمله کنند
combat
مبارزه کن
خسارت
اصابت
overwhelm
غرق کردن
ضربه
tackle
برخورد با
ambush
کمین کردن
ضرب و شتم
beset
گرفتار
شارژ
harass
آزار دادن
طوفان
wallop
ولوپ کردن
حمله
besiege
محاصره کردن
blast
انفجار
bust
نیم تنه
ساعت
در معرض گذاشتن
overrun
بیش از حد
whop
اوه
assail
حمله کردن
endanger
به خطر انداختن
harm
صدمه
neglect
بی توجهی
ارسال
تهدید کند
رها کردن
bash
ضربه شدید