defend
defend - دفاع
verb - فعل
UK :
US :
انجام کاری برای محافظت از کسی یا چیزی در برابر حمله
استفاده از استدلال برای محافظت از چیزی یا کسی در برابر انتقاد، یا برای اثبات درست بودن چیزی
to do something in order to stop something from being taken away or in order to make it possible for something to continue
انجام دادن کاری برای جلوگیری از برداشتن چیزی یا امکان ادامه دادن چیزی
to protect your own team’s end of the field in a game such as football in order to prevent your opponents from getting points
برای محافظت از انتهای زمین تیم خود در یک بازی مانند فوتبال، به منظور جلوگیری از امتیاز گرفتن حریفان
برای شرکت در مسابقه ای که آخرین بار برگزار شده برنده شده اید و دوباره سعی کنید در آن برنده شوید
وکیل کسی که به جرمی متهم شده است
گفتن چیزی برای حمایت از یک ایده یا شخص زمانی که دیگران از او انتقاد می کنند
دفاع شدید از کسی که مورد انتقاد قرار می گیرد، یا قویاً از عقاید یا حقوق خود دفاع کنید
دفاع شدید از کسی که مورد انتقاد قرار می گیرد، به خصوص زمانی که هیچ کس دیگری از او دفاع نمی کند
گفتن چیزی برای دفاع از کسی که مورد انتقاد قرار می گیرد
if a lawyer defends someone charged with a crime he or she represents that person and argues that they are not guilty of the charge
اگر وکیلی از کسی که متهم به جرمی است دفاع کند، وکالت آن شخص را بر عهده می گیرد و استدلال می کند که او در این اتهام گناهکار نیست.
to do something in order to stop something being taken away or to make sure that something continues
انجام کاری برای جلوگیری از برداشتن چیزی یا اطمینان از ادامه آن چیزی
محافظت از کسی یا چیزی در برابر حمله یا انتقاد
صحبت کردن یا نوشتن در حمایت از کسی یا چیزی
to act as a lawyer for someone who has been accused of something in a court of law and try to prove that they are not guilty
به عنوان وکیل برای کسی که به چیزی در دادگاه متهم شده است و تلاش برای اثبات بی گناهی خود
برای شرکت در یک مسابقه ورزشی که قبلاً برنده شده بودید و سعی کنید دوباره در آن برنده شوید
تلاش برای جلوگیری از کسب امتیاز، گل و غیره توسط بازیکن یا بازیکنان حریف در یک ورزش
برای محافظت از کسی یا چیزی از حمله یا آسیب
دفاع کردن همچنین استدلال در حمایت از چیزی است، به ویژه. زمانی که مورد انتقاد قرار گرفته است
(in sports) to try to prevent the opposition from scoring points in a competition or to guard a goal or other position
(در ورزش) تلاش برای جلوگیری از امتیاز گرفتن حریف در یک مسابقه یا محافظت از دروازه یا موقعیت دیگر
برای محافظت از کسی یا چیزی در برابر حمله، انتقاد یا از دست دادن
برای جلوگیری از کاهش ارزش یک ارز اقدام کنند
to be the lawyer speaking for a person or organization in a court of law or speaking about a particular case
وکیلی باشید که برای یک شخص یا سازمان در دادگاه حقوقی صحبت می کند یا در مورد یک پرونده خاص صحبت می کند
اگر از یک پرونده حقوقی علیه خود دفاع کنید، ترتیبی می دهید که در دادگاه مورد بحث قرار گیرد
Kelly had another good solid game making a couple of very good runs forward and using his pace when defending.
کلی یک بازی خوب و خوب دیگر داشت، دو دوی بسیار خوب به جلو انجام داد و از سرعت خود در هنگام دفاع استفاده کرد.
فریس در یک دعوای تبعیض آمیز از یک ایستگاه رادیویی محلی دفاع کرد.
دفاع از ورزشی که شامل صدمه زدن به حیوانات است دشوار است.
او بارها سعی کرده از همسرش در برابر انتقادات خصمانه در مطبوعات دفاع کند.
کاکس به سرعت از سابقه خود به عنوان سناتور ایالتی دفاع کرد.
الیوت که ممکن بود از خود دفاع می کرد، تلخی شیلدون را نادیده گرفت.
کارسون ادعا میکند که وقتی مرد دیگر را مورد اصابت قرار میدهد از خودش دفاع میکرد.
وظیفه ارتش دفاع از کشور است.
نیروها برای دفاع از مرزها اعزام شده اند.
پرندگان نر از قلمرو خود در برابر سایر نرها دفاع می کنند.
توپ ها زمانی از شهر در برابر حمله دریایی دفاع می کردند.
همه افسران ما برای دفاع از خود در برابر حملات چاقو آموزش دیده اند.
It is impossible to defend against an all-out attack.
دفاع در برابر یک حمله همه جانبه غیرممکن است.
این سازمان برای دفاع از حقوق بشر در هر جایی که تهدید می شود کار می کند.
همیشه باید از آزادی دفاع کرد.
طبقه حاکم همیشه از منافع خود دفاع خواهد کرد.
مردم باید در دفاع از آزادی های مدنی بدون توجه به تهدیدات خارجی هوشیار باشند.
آنها از تصمیم خود برای کناره گیری از این رویداد دفاع کردند.
وزیر به شدت از این سیاست دفاع کرد.
چگونه می توانید از چنین رفتاری دفاع کنید؟
متوجه شدم که نمی توانم منطقی از موقعیتم دفاع کنم.
این مقاله به دنبال دفاع از او در برابر اتهامات ریاکاری است.
همکارانش در دفاع از او در برابر حملات شخصی بیشتر متحد شدند.
Politicians are skilled at defending themselves against their critics.
سیاستمداران در دفاع از خود در برابر منتقدان مهارت دارند.
آنها مجبور شدند برای مدت طولانی دفاع کنند.
مودی و موران به خوبی از دروازه خود دفاع کردند.
He is defending champion.
او مدافع عنوان قهرمانی است.
او در مسابقات قهرمانی ماه آینده از عنوان خود دفاع خواهد کرد.
این قهرمان با موفقیت از عنوان خود در برابر رقیب آمریکایی دفاع کرد.
او قصد دارد در انتخابات آینده از کرسی خود دفاع کند.
او یکی از وکلای برجسته بریتانیا را برای دفاع از خود استخدام کرده است.
Who's defending?
کی دفاع میکنه
اسمیت اعلام کرده که در این پرونده از خود دفاع خواهد کرد.
او با موفقیت از خود در برابر حمله شخصی بزرگتر و قوی تر دفاع کرد.
شهر در برابر حمله به شدت دفاع می شد.
آنها به جناح چپ حمله کردند که فقط دفاع خفیفی داشت.
جامعه بین المللی باید برای دفاع از ناتوانان قدم بگذارد.
این شرکت به شدت از تصمیم خود برای کاهش نیروی کار دفاع کرده است.
محافظت
نگهبان
safeguard
حفاظت
shield
سپر
امن است
صفحه نمایش
پناه
حفظ
پوشش
bulwark
سنگر
forfend
توهین کردن
نگاه داشتن
ward
بخش
صرفه جویی
fend
دفع کردن
حصار
harborUS
بندر ایالات متحده
conserve
کنسرو
harbourUK
بندر UK
fortify
مستحکم کردن
جلوگیری کردن
avert
جلوگیری کند
تماشا کردن
مخالفت کنند
مقاومت کردن
خانه
hedge
پرچین
uphold
حفظ کردن
barricade
سد
garrison
پادگان
insure
بیمه کنند
حمله کنند
assail
حمله کردن
حمله
harm
صدمه
زخمی کردن
injure
اصابت
کمین کردن
ambush
ضرب و شتم
لیوان
mug
پرخاشگری
aggress
آزار دادن
harass
خمیر
batter
ساعت
ضربه
مشت زدن
punch
کتک زدن
پرتاب کردن
pounce on
بر روی
pounce upon
باشگاه
پوند
pummelledUK
pummelledUK
pummelUS
pummelUS
ولوپ کردن
wallop
بد
boff
لاروپ
larrup
به اطراف بکوب
خشن کردن
تنظیم کنید
تنظیم بر
به خطر انداختن
endanger