defendant
defendant - مدافع
noun - اسم
UK :
US :
شخصی که در دادگاه قانونی به انجام کاری غیرقانونی متهم شده است
شخص یا سازمانی در دادگاه قانونی که به انجام کاری غیرقانونی متهم شده است
شخصی در یک پرونده حقوقی که متهم به انجام کار غیرقانونی است
شخصی در دادگاه قانونی که متهم به انجام کار اشتباهی است
a person or company in a law case that is accused of having done something illegal or of harming someone else
شخص یا شرکتی در یک پرونده حقوقی که متهم به انجام کاری غیرقانونی یا آسیب رساندن به شخص دیگری است
The legal system flounders in its own morass of indefensible defendants, incoherent witnesses, and injudicious jurists.
نظام حقوقی در باتلاق متهمان غیرقابل دفاع، شاهدان نامنسجم و حقوق دانان ظالم غرق می شود.
There are six defendants altogether, including the third defendant and separate claims are made against three groups of defendants.
مجموعاً شش متهم از جمله متهم سوم هستند و علیه سه گروه از متهمان دعاوی جداگانه مطرح شده است.
She appealed against the defendants being given bail for fear they would interfere with witnesses who could help police inquiries.
او از ترس اینکه متهمان با شهودی که میتوانند به تحقیقات پلیس کمک کنند، تداخل پیدا کنند، درخواست وثیقه دادند.
During the trial several prosecution witnesses reportedly retracted incriminating statements they had earlier made against the defendants.
گزارش شده است که در طول محاکمه، چندین شاهد دادستان اظهارات مجرمانه ای را که قبلاً علیه متهمان داده بودند، پس گرفتند.
اما در اینجا هیچ اشتباهی از طرف متهم چه از نظر قانونی و چه از نظر واقعیت وجود نداشت.
افسر پلیس گفت: متهم در مقابل دستگیری مقاومت کرده است.
He has this right in relation to goods which the defendant owns at the time the sheriff receives the writ.
او این حق را در رابطه با کالاهایی دارد که در زمان دریافت دادنامه توسط کلانتری در اختیار متهم است.
متهم اعتراف به بی گناهی کرد.
متهمان و وکلای آنها، متهمان و دوستانشان، متهمان و خانواده هایشان بودند.
The possibility that Clinton might grant pardons for convicted Whitewater defendants is a non-issue.
این احتمال که کلینتون ممکن است برای متهمان محکوم وایت واتر عفو اعطا کند، موضوعی نیست.
چندین شاهد برای متهم شهادت دادند.
متهم به اخلال در آرامش متهم شد.
هیئت منصفه متهم را در تمام موارد مجرم تشخیص داد.
متهم به قتل محکوم شد.
متهم به سه سال حبس تعزیری محکوم شد.
متهمی که توسط یک شرکت بیمه شکایت می کند
متهم در دادرسی ورشکستگی
ادعای شاکی علیه متهم
دادستان باید بدون تردید معقول ثابت کند که متهم مجرم است.
مقامات گفتند که این بزرگترین جریمه برای یک متهم در یک پرونده جنایی ضد انحصار است.
accused
متهم
litigant
طرف دعوا
appellant
تجدیدنظرخواه
پاسخ دهنده
زندانی
offender
مجرم
مشکوک
culprit
مقصر
perpetrator
مرتکب
suspected person
فرد مشکوک
plaintiff
شاکی
petitioner
درخواست کننده
plaintiff
شاکی
accuser
متهم کننده
claimant
مدعی
دادستان
