jury
jury - هیئت داوران
noun - اسم
UK :
US :
a group of often 12 ordinary people who listen to the details of a case in court and decide whether someone is guilty or not
گروهی متشکل از 12 نفر از مردم عادی که در دادگاه به جزئیات یک پرونده گوش می دهند و تصمیم می گیرند که آیا کسی گناهکار است یا خیر.
گروهی از افرادی که برای قضاوت در یک مسابقه انتخاب می شوند
a group of ordinary people often 12 in number who listen to details of a case in court and decide on it
گروهی از مردم عادی، اغلب 12 نفر، که به جزئیات یک پرونده در دادگاه گوش می دهند و در مورد آن تصمیم می گیرند
a group of people who have been chosen to listen to all the facts in a trial in a law court and to decide if a person is guilty or not guilty or if a claim has been proved
گروهی از افرادی که انتخاب شده اند تا در یک محاکمه در دادگاه حقوقی به تمام حقایق گوش دهند و تصمیم بگیرند که آیا یک فرد مجرم است یا بی گناه، یا اینکه ادعایی ثابت شده است.
گروهی از افراد برای تعیین برنده یک مسابقه انتخاب می شوند
a group of people who have been chosen to listen to the facts of a trial in a law court and to decide whether a person is guilty or not guilty or whether a claim has been proved
گروهی از افرادی که انتخاب شده اند تا به حقایق یک محاکمه در دادگاه حقوقی گوش دهند و تصمیم بگیرند که آیا یک فرد مجرم است یا نه، یا اینکه آیا ادعایی ثابت شده است.
هیئت داوران نیز گروهی از افرادی است که برای داوری یک مسابقه انتخاب می شوند
a group of people who have been chosen to listen to the facts in a court action and decide whether a person is guilty or not guilty or whether a claim has been proved
گروهی از افرادی که برای شنیدن حقایق در دادرسی و تصمیم گیری در مورد مجرم بودن یا بی گناهی یک فرد یا اثبات ادعایی انتخاب شده اند.
می گفت که مردم هنوز تصمیم نگرفته اند که چیزی خوب است یا بد
آیا تا به حال در هیئت منصفه حضور داشته اید؟
آیا افراد دارای سابقه کیفری اجازه حضور در هیئت منصفه را دارند؟
من دو بار برای هیئت منصفه فراخوانده شده ام.
اولین محاکمه برودریک در سال گذشته با هیئت منصفه به پایان رسید.
هیئت منصفه به هیز 3.5 میلیون دلار غرامت پرداخت کرد.
هیئت منصفه از هفت زن و پنج مرد تشکیل شده بود.
اعضای هیئت داوران
هیئت منصفه حکم مجرم بودن را بازگردانده است/
در هیئت منصفه بودن/نشستن/خدمت کردن
حق محاکمه توسط هیئت منصفه
او در هیئت داوران جایزه بوکر امسال حضور داشت.
هیئت منصفه هنوز در مورد اینکه آیا شراب می تواند برای شما مفید باشد یا خیر، صحبت نمی کند.
پس از پایان محاکمه اولیه با هیئت منصفه، محاکمه مجدد ضروری بود.
او توسط یک هیئت منصفه فدرال به اتهام توزیع استروئیدهای غیرقانونی متهم شد.
شواهد او در نهایت هیئت منصفه را تحت تاثیر قرار داد.
هیئت منصفه 30000 پوند به او غرامت داد.
هیئت منصفه، منزیس را به اتهام حمله به اسمیت محکوم کرد.
هیئت منصفه به اتفاق آرا رای صادر کرد.
هیئت منصفه در رأی خود اتفاق نظر داشتند.
هیئت منصفه جدید سوگند یاد کردند.
فقط سه زن در هیئت منصفه حضور داشتند.
او در هیئت داوران مسابقه ترانه سرایی را قضاوت می کرد.
هیئت داوران متشکل از یک معمار، یک عکاس و یک هنرمند بود.
هیئت داوران جایزه بهترین نمایشگاه در این نمایشگاه را به هری پیرسون اهدا کرده است.
هیئت داوران از بین برندگان سال های گذشته انتخاب می شوند.
هیئت منصفه نتوانسته است رای را بازگرداند (= تصمیم گیری).
افسران پلیس معمولاً مجاز به حضور / نشستن / خدمت در هیئت منصفه نیستند.
محاکمه توسط هیئت منصفه / محاکمه هیئت منصفه
شوهرم چند ماه پیش در یک پرونده جنایی در هیئت منصفه حضور داشت.
هیئت داوران یک برنده غیرمنتظره را برای جایزه ادبی انتخاب کردند.
دو افسر زندان در کنار او بودند و منتظر حکم هیئت منصفه بودند.
سال گذشته هیئت منصفه کالیفرنیا به کارکنانی که مجبور به کار در زمان استراحت غذا شده بودند، 172 میلیون دلار جایزه داد.
هیئت منصفه هفت نفر از این افراد را به جرم توطئه مجرم شناخت، اما 9 نفر دیگر را تبرئه کرد.
دیروز یک سری تماس های تلفنی مشکوک بین متهمان صورت گرفت.
هیئت منصفه هنوز در مورد اینکه آیا او فرد مناسبی برای احیای ثروت شرکت است یا خیر، صحبت نمی کند.