architect

base info - اطلاعات اولیه

architect - معمار

noun - اسم

/ˈɑːrkɪtekt/

UK :

/ˈɑːkɪtekt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [architect] در گوگل
description - توضیح
  • someone whose job is to design buildings


    کسی که کارش طراحی ساختمان است

  • a person whose job is to plan and design buildings


    شخصی که کارش برنامه ریزی و طراحی ساختمان است


  • شخصی که در ابتدا به یک ایده مهم فکر کرده است یا یک رویداد مهم را انجام داده است

  • a person whose job is to design new buildings and make certain that they are built correctly


    شخصی که کارش طراحی ساختمان های جدید و اطمینان از درستی ساخت آنهاست


  • شخصی که مسئول دستیابی به یک برنامه یا هدف خاص است

  • a person who designs new buildings and is responsible for how they are built


    شخصی که ساختمان های جدید را طراحی می کند و مسئولیت نحوه ساخت آنها را بر عهده دارد

  • someone whose job is to design buildings


    کسی که طرحی را طراحی و اجرا می کند

  • someone who designs a plan and puts it into operation


    او علاوه بر معمار بودن، یک برنامه ریز شهری است و به طور ویژه در حفاظت از ساختمان واجد شرایط است.

  • As well as being an architect he is a chartered town planner, and is specially qualified in building conservation.


    من روایت یک معمار را خواندم که یک کلیسا با مکان‌های نامناسبی که می‌خواستند آن را تطبیق دهند با او مشورت کرد.

  • I read the account of an architect who was consulted by a church with unsuitable premises which they wanted to adapt.


    پیش از این، برخی از سرسخت ترین مخالفان حفاظت از معماری، خود معمار بودند.

  • Previously some of the most ardent opponents of architectural conservation have themselves been architects.


    معمار اصلی پیروزی انتخابات


  • کلیسای جامع سنت پل توسط معمار معروف، سر کریستوفر رن طراحی شده است.

  • St Paul's Cathedral was designed by the famous architect Sir Christopher Wren.


    هتل امپریال توکیو توسط معمار معروف فرانک لوید رایت طراحی شده است.

  • The Imperial Hotel in Tokyo was designed by the famous architect Frank Lloyd Wright.


    Weck Glass Block چند خط تولید جدید را به معماران مورد علاقه قدیمی در همه جا معرفی کرده است.

  • Weck Glass Block has introduced some new product lines to that old favorite of architects everywhere.


    ما در حال کار با تیمی از معماران بر روی نقشه های ساختمان جدید هستیم.

  • We're working with a team of architects on the plans for the new building.


    از زمان مرگ سلف خود، پروفسور بلیکلی، او یکی از معماران اصلی آن بود.

  • Since the death of his predecessor, Professor Blakely, he was one of its principal architects.


    Beveridge معمولا به عنوان معمار خدمات بهداشت ملی بریتانیا در نظر گرفته می شود.

  • Beveridge is usually thought of as the architect of the British National Health Service.


    Livings معمار آنها برای ریخته گری آهن در استاکتون بود که جان اکنون ایده بزرگ کردن آن را داشت.

  • Livings was their architect for the iron foundry at Stockton, which John now had ideas of enlarging.


example - مثال
  • The house was designed by architect Louis Kahn.


    این خانه توسط معمار لوئیس کان طراحی شده است.

  • She's a London-based architect and interior designer.


    او یک معمار و طراح داخلی ساکن لندن است.

  • In 1721 he was named chief architect of the cathedral.


    در سال 1721 او به عنوان معمار اصلی کلیسای جامع منصوب شد.

  • He was one of the principal architects of the revolution.


    او یکی از معماران اصلی انقلاب بود.

  • Jones was the architect of the team's first goal.


    جونز معمار گل اول تیم بود.

  • We are looking for an IT data architect to work within our Systems Architecture team.


    ما به دنبال یک معمار داده IT برای کار در تیم معماری سیستم خود هستیم.

  • Bevan was the architect of the British National Health Service.


    بیوان معمار سرویس بهداشت ملی بریتانیا بود.

  • Doug and Wendy worked with an architect to create their dream home.


    داگ و وندی برای ساختن خانه رویایی خود با یک معمار کار کردند.

  • fig. President Roosevelt was the architect of the New Deal during the Great Depression.


    شکل. پرزیدنت روزولت معمار نیو دیل در دوران رکود بزرگ بود.

  • He worked with the building's architect to make the new office as green as his budget would allow.


    او با معمار ساختمان کار کرد تا دفتر جدید را تا جایی که بودجه اش اجازه می دهد سبز کند.

  • With a reputation as a tough cost cutter, he was the architect of the recent turnarounds at both companies.


    او با شهرت به عنوان یک کاهش دهنده هزینه های سخت، معمار تحولات اخیر در هر دو شرکت بود.

synonyms - مترادف
  • builder


    سازنده


  • طراح

  • developer


    توسعه دهنده

  • draftsmanUS


    پیش نویس ایالات متحده

  • draftsperson


    پیش نویس

  • draughtswomanUK


    DrawswomanUK

  • draftswomanUS


    draftswomanUS

  • draughtsmanUK


    draughtsmanUK

  • planner


    برنامه ریز

  • contractor


    پیمانکار


  • مشاور ساختمان

  • master builder


    استاد ساز

  • land developer


    توسعه دهنده زمین

  • property developer


    توسعه دهنده املاک

  • real estate developer


    مشاور املاک و مستغلات


  • سرمایه گذار املاک و مستغلات

antonyms - متضاد

  • حریف

لغت پیشنهادی

sweeper

لغت پیشنهادی

sup

لغت پیشنهادی

swollen