architect
architect - معمار
noun - اسم
UK :
US :
کسی که کارش طراحی ساختمان است
شخصی که کارش برنامه ریزی و طراحی ساختمان است
شخصی که در ابتدا به یک ایده مهم فکر کرده است یا یک رویداد مهم را انجام داده است
شخصی که کارش طراحی ساختمان های جدید و اطمینان از درستی ساخت آنهاست
a person responsible for achieving a particular plan or aim
شخصی که مسئول دستیابی به یک برنامه یا هدف خاص است
شخصی که ساختمان های جدید را طراحی می کند و مسئولیت نحوه ساخت آنها را بر عهده دارد
کسی که طرحی را طراحی و اجرا می کند
او علاوه بر معمار بودن، یک برنامه ریز شهری است و به طور ویژه در حفاظت از ساختمان واجد شرایط است.
As well as being an architect he is a chartered town planner, and is specially qualified in building conservation.
من روایت یک معمار را خواندم که یک کلیسا با مکانهای نامناسبی که میخواستند آن را تطبیق دهند با او مشورت کرد.
I read the account of an architect who was consulted by a church with unsuitable premises which they wanted to adapt.
پیش از این، برخی از سرسخت ترین مخالفان حفاظت از معماری، خود معمار بودند.
Previously some of the most ardent opponents of architectural conservation have themselves been architects.
معمار اصلی پیروزی انتخابات
کلیسای جامع سنت پل توسط معمار معروف، سر کریستوفر رن طراحی شده است.
هتل امپریال توکیو توسط معمار معروف فرانک لوید رایت طراحی شده است.
Weck Glass Block چند خط تولید جدید را به معماران مورد علاقه قدیمی در همه جا معرفی کرده است.
Weck Glass Block has introduced some new product lines to that old favorite of architects everywhere.
ما در حال کار با تیمی از معماران بر روی نقشه های ساختمان جدید هستیم.
از زمان مرگ سلف خود، پروفسور بلیکلی، او یکی از معماران اصلی آن بود.
Beveridge معمولا به عنوان معمار خدمات بهداشت ملی بریتانیا در نظر گرفته می شود.
Livings معمار آنها برای ریخته گری آهن در استاکتون بود که جان اکنون ایده بزرگ کردن آن را داشت.
Livings was their architect for the iron foundry at Stockton, which John now had ideas of enlarging.
این خانه توسط معمار لوئیس کان طراحی شده است.
او یک معمار و طراح داخلی ساکن لندن است.
در سال 1721 او به عنوان معمار اصلی کلیسای جامع منصوب شد.
او یکی از معماران اصلی انقلاب بود.
جونز معمار گل اول تیم بود.
ما به دنبال یک معمار داده IT برای کار در تیم معماری سیستم خود هستیم.
بیوان معمار سرویس بهداشت ملی بریتانیا بود.
داگ و وندی برای ساختن خانه رویایی خود با یک معمار کار کردند.
شکل. پرزیدنت روزولت معمار نیو دیل در دوران رکود بزرگ بود.
او با معمار ساختمان کار کرد تا دفتر جدید را تا جایی که بودجه اش اجازه می دهد سبز کند.
With a reputation as a tough cost cutter, he was the architect of the recent turnarounds at both companies.
او با شهرت به عنوان یک کاهش دهنده هزینه های سخت، معمار تحولات اخیر در هر دو شرکت بود.
builder
سازنده
طراح
developer
توسعه دهنده
draftsmanUS
پیش نویس ایالات متحده
draftsperson
پیش نویس
draughtswomanUK
DrawswomanUK
draftswomanUS
draftswomanUS
draughtsmanUK
draughtsmanUK
planner
برنامه ریز
contractor
پیمانکار
مشاور ساختمان
master builder
استاد ساز
land developer
توسعه دهنده زمین
property developer
توسعه دهنده املاک
مشاور املاک و مستغلات
سرمایه گذار املاک و مستغلات
حریف