previously

base info - اطلاعات اولیه

previously - قبلا

adverb - قید

/ˈpriːviəsli/

UK :

/ˈpriːviəsli/

US :

family - خانواده
previous
قبلی
google image
نتیجه جستجوی لغت [previously] در گوگل
description - توضیح

  • قبل از الان یا قبل از یک زمان خاص


  • قبل از زمان حال یا زمانی که به آن اشاره شده است

  • They took 45 percent of the vote and took three seats, against one previously.


    آنها 45 درصد آرا را به دست آوردند و سه کرسی در مقابل یک کرسی قبلی به دست آوردند.

  • She had met Atwood at a conference a few weeks previously.


    او چند هفته قبل در یک کنفرانس با اتوود ملاقات کرده بود.

  • The car was now worth twice what we'd paid for it six months previously.


    این خودرو اکنون دو برابر ارزشی داشت که شش ماه قبل برای آن پرداخت کرده بودیم.

  • Black takes advantage of the weather to wander farther afield than previously and Blue follows.


    سیاه از آب و هوا برای پرسه زدن دورتر از گذشته استفاده می کند و آبی نیز به دنبال آن می آید.

  • Kino had previously been billing patients for service never provided.


    کینو قبلاً از بیماران برای خدماتی که هرگز ارائه نشده بود، صورت‌حساب می‌گرفت.

  • The animals were sacrificed 60min later and optic nerve cell suspensions were prepared as previously described.


    حیوانات 60 دقیقه بعد قربانی شدند و سوسپانسیون های سلولی عصب بینایی همانطور که قبلاً توضیح داده شد آماده شدند.

  • Industrial robots perform tasks that were previously done by human operators.


    روبات های صنعتی وظایفی را انجام می دهند که قبلا توسط اپراتورهای انسانی انجام می شد.

  • To reach their concessions, they build roads into previously remote areas.


    آنها برای رسیدن به امتیازات خود، جاده هایی را به مناطق دورافتاده قبلی می سازند.

  • She competed on five consecutive world championship teams, a previously unheard-of feat.


    او در پنج تیم پیاپی قهرمانی جهان شرکت کرد، یک شاهکار که قبلاً شنیده نشده بود.

  • It's a book of some of his previously unpublished stories.


    این کتاب تعدادی از داستان های منتشر نشده اوست.


  • گمان می‌کنم مقداری از یک ماده شیمیایی که قبلاً استفاده شده بود هنوز در لوله بود که به درستی تمیز نشده بود.

  • Hastings previously worked for a software company in Richmond.


    هاستینگز قبلا برای یک شرکت نرم افزاری در ریچموند کار می کرد.

example - مثال
  • The building had previously been used as a hotel.


    این ساختمان قبلاً به عنوان هتل مورد استفاده قرار می گرفت.

  • As previously reported, the couple separated in May.


    همانطور که قبلاً گزارش شده بود، این زوج در ماه می از هم جدا شدند.

  • The book contains a number of photographs not previously published.


    این کتاب حاوی تعدادی عکس است که قبلاً منتشر نشده بود.

  • I had visited them three days previously.


    سه روز قبل به آنها سر زده بودم.


  • گونه ای که قبلا ناشناخته است

  • She was previously employed as a tour guide.


    او قبلاً به عنوان راهنمای تور مشغول به کار بود.

  • I had posted the card two months previously.


    من کارت را دو ماه قبل پست کرده بودم.

synonyms - مترادف
  • earlier


    زودتر


  • قبل از

  • beforehand


    از قبل

  • formerly


    سابق


  • قبلا، پیش از این


  • یک بار

  • heretofore


    تا کنون

  • hitherto


    پیش از این

  • afore


    در پیش


  • به صورت قدامی

  • antecedently


    در گذشته

  • anteriorly


    جلو

  • aforetime


    رو به جلو

  • erstwhile


    قبلا

  • fore


    به طور مقدماتی


  • سپس

  • precedently


    در دوران باستان

  • preliminarily


    در زمان های گذشته

  • sooner


    آن زمان


  • قبل از آن

  • anciently


    خیلی وقت پیش

  • in times past


    سالها قبل


  • از پیش


  • آخرین بار


  • earlier on



  • ages ago



  • in former times



antonyms - متضاد

لغت پیشنهادی

wrists

لغت پیشنهادی

bearings

لغت پیشنهادی

limelight