consultant

base info - اطلاعات اولیه

consultant - مشاور

noun - اسم

/kənˈsʌltənt/

UK :

/kənˈsʌltənt/

US :

family - خانواده
consultation
مشاوره
consultancy
مشورتی
consulting
مشورت کردن
consultative
---
consult
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [consultant] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف

  • مشاور

  • counsellorUK


    مشاور انگلستان


  • متخصص


  • کارشناس

  • advisor


    مشاوره

  • counsel


    قدرت


  • consigliere

  • consigliere


    مشاور ایالات متحده

  • counselorUS


    راهنما


  • ماون

  • maven


    آس

  • pundit


    هات شات

  • ace


    ویز

  • hotshot


    جادوگر

  • whizz


    فریلنسر

  • wizard


    گورو

  • freelancer


    استاد

  • guru


    مرشد


  • حرفه ای

  • mentor


    کهنه سرباز

  • pro


    عامل تغییر


  • معلم


  • معلم خصوصی


  • قابل اعتماد


  • مربی

  • tutor


    تحلیلگر

  • confidant


    راهنمایی کننده




  • tipster


antonyms - متضاد
  • pupil


    شاگرد


  • دانشجو


  • دشمن

  • foe


    دنباله رو

  • disciple


    تازه کار

  • follower


    شاگرد کارآموز

  • novice


    مشروط

  • apprentice


    سرپرست

  • mentee


    کارآموز

  • probationer


    مبتدی

  • tutee


    یادگیرنده

  • trainee


    تازه کار کردن

  • rookie


    محقق

  • beginner


    دانشجوی سال اول

  • learner


    سال دوم

  • novitiate


    فوق لیسانس

  • freshwoman


    فارغ التحصیل


  • استخدام کنند

  • freshman


    ادم تازه کار

  • sophomore


    دانش آموز

  • postgraduate


    کارشناسی



  • greenhorn


  • schoolchild


  • undergraduate


لغت پیشنهادی

mainframe

لغت پیشنهادی

wait

لغت پیشنهادی

freeing