knowledge

base info - اطلاعات اولیه

knowledge - دانش

noun - اسم

/ˈnɑːlɪdʒ/

UK :

/ˈnɒlɪdʒ/

US :

family - خانواده
knowing
دانستن
knowledgeable
آگاه
known
شناخته شده
unknown
ناشناخته
know
آگاهانه
knowingly
ناآگاهانه
unknowingly
---
knowledgeably
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [knowledge] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف

  • درك كردن

  • apprehension


    دلهره


  • تحصیلات

  • erudition


    علم و دانش


  • هوش


  • یادگیری

  • comprehension


    درک مطلب

  • familiarity


    آشنایی


  • بینش، بصیرت، درون بینی

  • cognition


    شناخت

  • cultivation


    کشت

  • intellect


    عقل

  • acquaintance


    گفتگو

  • cognizance


    تشخیص

  • conversance


    روشنگری

  • discernment


    دستورالعمل

  • enlightenment


    دانستن


  • دانش

  • knowingness


    بورس تحصیلی

  • learnedness


    تحصیل در مدرسه


  • خرد

  • schooling


    اطلاع


  • قضاوت انگلستان


  • قضاوت ایالات متحده

  • judgementUK


    احساس، مفهوم

  • judgmentUS


    شهریه


  • گرفتن

  • tuition


    صمیمیت

  • acquaintanceship


  • grip


  • intimacy


antonyms - متضاد
  • ignorance


    جهل

  • incompetence


    بی کفایتی

  • misunderstanding


    سوء تفاهم

  • stupidity


    حماقت

  • ineptness


    ناتوانی

  • absurdity


    پوچی

  • asininity


    بی نظمی

  • brainlessness


    بی مغزی

  • doltishness


    تنبلی

  • fatuity


    فرسودگی

  • fatuousness


    فریبکاری

  • feeble-mindedness


    ضعف ذهنی

  • idiocy


    بی حیایی

  • imbecility


    بی تجربگی

  • inadequacy


    بی احتیاطی

  • incapacity


    بی احساسی

  • ineptitude


    دیوانگی

  • inexperience


    بیهوشی

  • injudiciousness


    مزخرف

  • insensibility


    بی مهارتی

  • lunacy


    بی فایده بودن

  • nitwittedness


    دست و پا چلفتی

  • nonsense


    بی سوادی

  • silliness


    کلفتی

  • stupidness


  • unskillfulness


  • uselessness


  • clumsiness


  • illiterateness


  • thick-headedness


  • weak-mindedness


لغت پیشنهادی

androgynous

لغت پیشنهادی

illuminated

لغت پیشنهادی

paces