secure
secure - امن است
verb - فعل
UK :
US :
به دست آوردن یا رسیدن به چیزی که دائمی باشد، به خصوص پس از تلاش زیاد
برای ایمن کردن چیزی از حمله، آسیب یا گم شدن
محکم بستن یا محکم بستن چیزی در موقعیتی خاص
if you secure a debt or a loan you legally promise that if you cannot pay back the money you have borrowed, you will give the lender goods or property of the same value instead
اگر قرض یا وامی را تضمین کنید، قانوناً قول میدهید که اگر نتوانید پولی را که قرض گرفتهاید بازپرداخت کنید، به جای آن کالاها یا اموالی به همان ارزش را به قرض دهنده میدهید.
وضعیت ایمن موقعیتی است که می توانید به آن تکیه کنید زیرا احتمال تغییر آن وجود ندارد
قفل یا محافظت می شود تا مردم نتوانند وارد یا خارج شوند یا چیزی را سرقت کنند
ایمن و در برابر آسیب یا حمله محافظت می شود
احساس اطمینان نسبت به خود و توانایی های خود
احساس اطمینان و اطمینان در مورد یک موقعیت و عدم نگرانی از تغییر آن
محکم بسته یا گره خورده است و احتمال سقوط ندارد
برای بدست آوردن چیزی که بعد از تلاش زیاد نیاز دارید
to promise a lender that they can take certain assets, such as property or shares, if their loan is not paid back within the agreed time limit
به وام دهنده قول بدهند که اگر وام آنها در مدت زمان توافق شده بازپرداخت نشد، می توانند دارایی های خاصی مانند دارایی یا سهام را بگیرند.
سرمایهگذاریها یا شرکتهایی که امن هستند، احتمالاً ضرر نمیکنند
احساس اطمینان در مورد یک موقعیت خاص، به ویژه وضعیتی که مربوط به آینده است
ایمن و محافظت شده از آسیب، تغییر، سرقت و غیره
به طور محکم و درست در موقعیت یا ثابت قرار گرفته و بنابراین احتمال حرکت، افتادن یا شکستگی وجود ندارد
به احتمال زیاد ادامه خواهد داشت و شکست نمی خورد یا از دست نمی رود
(به خصوص اشیاء، موقعیت ها و غیره) قادر به جلوگیری از آسیب دیدن توسط هر گونه خطر، خطر یا تهدید
(of a computer or phone connection etc.) safe or protected, for example against someone stealing information
(اتصال رایانه یا تلفن و غیره) ایمن یا محافظت شده، به عنوان مثال در برابر سرقت اطلاعات شخصی
مکان امن جایی است که خروج از آن یا فرار از آن دشوار است
در مورد خود و روابط شخصی خود شک نکنید یا نگران نباشید
به دست آوردن چیزی، گاهی به سختی
مطمئن شوید که چیزی از خطر یا خطر محافظت می شود
to make certain that money that has been lent will be paid back by giving the person who lends the money the right to own property belonging to the person who borrows it if the money is not paid back
اطمینان حاصل شود که پولی که قرض داده شده است بازپرداخت می شود، با دادن حق مالکیت به شخصی که پول را قرض می دهد، در صورت عدم بازپرداخت پول، دارایی متعلق به شخصی که آن را قرض می دهد، داشته باشد.
برای محکم کردن یک جسم به دیگری
عاری از خطر و تهدید تغییر برای بدتر شدن
امن همچنین می تواند به معنای اعتماد به نفس و عاری از نگرانی باشد
عاری از خطر یا تهدید آسیب یا دسترسی ناخواسته؛ بی خطر
ثابت، محکم یا قفل شده در موقعیتی که از حرکت جلوگیری می کند
محکم بستن چیزی
برای تضمین یک قرارداد / معامله / بودجه
این تیم توانست به فینال راه پیدا کند.
این تیم نتوانست به پیروزی دست یابد.
She secured 2 000 votes.
او 2000 رای به دست آورد.
این هیئت وعده آتش بس را تضمین کرده است.
یک شرکت سازنده حقوق فیلم را برای زندگینامه تضمین کرد.
آنها کارگران قراردادی هستند که قادر به کسب موقعیت تمام وقت نیستند.
خرده فروشان برای تامین امنیت باید قیمت بیشتری بپردازند.
او جایی برای خود در دانشکده حقوق فراهم کرد.
او جایی برای خود در دانشکده حقوق تضمین کرد.
طناب را محکم به پشت ماشین محکم کرد.
قایق را با طناب محکم کرد.
میزهای روی کشتی محکم روی زمین محکم شده بودند.
برای ایمن سازی ملک در برابر مزاحمان
آیا کامپیوتر خود را به درستی از حملات ویروسی ایمن کرده اید؟
یک طرح پس انداز که آینده فرزند شما را تضمین می کند
همه ما باید برای تامین امنیت مرزهایمان هر کاری که می توانیم انجام دهیم.
پنجره ها با قفل و میله ایمن شده بودند.
وام تضمین شده در خانه
این حزب با کسب 399 کرسی، اکثریت مجلس را به دست آورد.
آنها نتوانستند آزادی زندانیان را تضمین کنند.
این می تواند شانس شما را برای تضمین شغل افزایش دهد.
قرار نبود پیروزی به راحتی به دست بیاید.
او به تازگی قراردادی 5 میلیون دلاری بسته است.
جعبه ها محکم روی کامیون محکم نشده بودند.
ریل با پیچ و مهره محکم شده بود.
یک باند دور بازو بپیچید و آن را با چسب یا سنجاق محکم کنید.
هیچ خانه ای را نمی توان به طور کامل در برابر مزاحمان ایمن کرد.
دولت 35000 سرباز را در تلاش برای تامین امنیت مرز مستقر کرده است.
آن نردبان برای من چندان امن به نظر نمی رسد.
بررسی کنید که تمام پنجره ها و درها ایمن باشند.
سریع
fixed
درست شد
ثابت
immovable
غیر منقول
پایدار
dependable
قابل اعتماد
anchored
متصل
nailed
میخکوب شده
بی خطر
secured
امن شده است
قوی
unshakeable
تزلزل ناپذیر
braced
مهاربندی شده
cemented
سیمانی شده
محکم
jammed
گیر کرده
moored
لنگر انداخته است
riveted
پرچ شده
rooted
نشات گرفتن
جامد
صدا
taut
کشیده
tied
گره خورده است
تنگ
bound
مقید شده است
fastened
متصل اند
fortified
مستحکم
تنظیم
sturdy
محکم ثابت شد
fixed firmly
دکمه پایین
buttoned down
precarious
پرمخاطره
insecure
ناامن
unfixed
ثابت نشده
unstable
ناپایدار
unsteady
ناپایا
شل
rocky
سنگی
unsafe
نامناسب
unsound
شکسته شده
تغییر پذیر
changeable
قابل انعطاف
flexible
نامعین
impermanent
بی اراده
indefinite
متحرک
irresolute
در حال حرکت
movable
نرم
moving
تصمیم نگرفتم
بسته نشده
undecided
محافظت نشده
unfastened
نامطمئن
unprotected
ضعیف
unsure
بسته نشده است
غیر قابل اعتماد
not fastened
بی وفا
unsecured
بي وفا
unreliable
ورشکسته
untrustworthy
undependable
disloyal
unfaithful
insolvent