tape
tape - نوار
noun - اسم
UK :
US :
narrow plastic material covered with a special magnetic substance on which you can record sounds, pictures, or computer information
مواد پلاستیکی باریک پوشیده شده با یک ماده مغناطیسی خاص که می توانید صداها، تصاویر یا اطلاعات رایانه را روی آن ضبط کنید
یک جعبه پلاستیکی مخصوص حاوی یک نوار که می توانید صدا را روی آن ضبط کنید
یک جعبه پلاستیکی مخصوص حاوی یک نوار که می توانید صدا و تصویر را روی آن ضبط کنید
طول باریکی از پلاستیک که از یک طرف چسبناک است و برای چسباندن چیزها به هم استفاده می شود
a long thin piece of plastic or cloth used for purposes such as marking out an area of ground or tying things together
یک قطعه پلاستیکی یا پارچه نازک دراز که برای اهدافی مانند مشخص کردن قسمتی از زمین یا گره زدن چیزها به هم استفاده می شود.
یک متر نواری
برای ضبط صدا یا تصاویر روی نوار
چسباندن چیزی به چیز دیگری با استفاده از نوار
برای بستن یک بسته، جعبه و غیره با نوار چسب
بستن بانداژ محکم دور قسمت آسیب دیده بدن کسی
narrow plastic material usually inside a plastic box used for storing computer information sounds, or pictures
مواد پلاستیکی باریک، معمولا در داخل یک جعبه پلاستیکی، که برای ذخیره اطلاعات، صداها یا تصاویر رایانه استفاده می شود
thin plastic in a long narrow strip with a magnetic covering that allows sounds or sounds and pictures to be recorded and played again especially one on which sound is recorded
پلاستیک نازک در یک نوار بلند و باریک با پوشش مغناطیسی که امکان ضبط و پخش مجدد صداها یا صداها و تصاویر را فراهم می کند، به خصوص نواری که صدا روی آن ضبط می شود.
نوار بلند و باریکی از مواد که گاهی یک طرف آن چسبناک است
نواری که در سراسر خط پایان مسابقه کشیده شده است که برنده در پایان آن را می شکند
برای ضبط چیزی روی نوار
برای استفاده از نوارهای مواد چسبنده، به ویژه برای ثابت کردن دو چیز با هم یا بستن یک بسته
a long narrow strip of plastic cloth, or paper that is sticky on one side and is used to attach things
نوار بلند و باریکی از پلاستیک، پارچه یا کاغذ که از یک طرف چسبناک است و برای چسباندن چیزها استفاده می شود.
a long narrow strip of plastic or thin metal used to record and play sound or sound and pictures; a cassette or videotape
نوار بلند و باریکی از پلاستیک یا فلز نازک که برای ضبط و پخش صدا یا صدا و تصویر استفاده می شود. یک نوار کاست یا نوار ویدئویی
نوار بلند و باریکی از پارچه، کاغذ یا فلز نازک
استفاده از یک نوار نازک از مواد برای چسباندن یا اتصال چیزها
برای ضبط صدا و تصویر بر روی یک نوار باریک و بلند پلاستیکی یا فلزی نازک
a narrow very long strip of plastic with a magnetic covering for storing information pictures, or sounds
یک نوار باریک و بسیار طولانی از پلاستیک با پوشش مغناطیسی برای ذخیره اطلاعات، تصاویر یا صداها
a narrow very long strip of material that is sticky on one side and can be used to fix things together
یک نوار باریک و بسیار طولانی از مواد که از یک طرف چسبنده است و می توان از آن برای تعمیر چیزها با هم استفاده کرد
دانش آموزان آینده ممکن است به نوار کانال های خرید نگاه کنند.
They can improve lighting, put contrasting tape on stairs, and use dark-colored dishes when serving light-colored foods.
آنها می توانند نور را بهبود بخشند، نوار متضاد روی پله ها بگذارند و از ظروف تیره رنگ هنگام سرو غذاهای با رنگ روشن استفاده کنند.
This is done while the transfer of both pictures and original sound is being made on to a copy tape.
این در حالی انجام می شود که هم تصاویر و هم صدای اصلی روی نوار کپی منتقل می شوند.
این مورد اخیر به نفع استفاده از یک فایل نوار مغناطیسی متوالی است.
الان که سی دی پلیر دارم، دیگر به نوارهایم گوش نمی دهم.
به نوار کاغذ کرپ توجه کنید که می توان از آن برای کشیدن خطوط با عرض های مختلف استفاده کرد.
Compared to open-reel tape machines they are also easier to load and store and provide better protection for the tape.
در مقایسه با دستگاههای نوار باز، بارگیری و ذخیره آنها آسانتر است و محافظت بهتری برای نوار ایجاد میکند.
روی یکی از دیوارها، یک کریدنزای گردویی یک پخش کننده نوار استریو در دست داشت.
adhesive/sticky tape
چسب / نوار چسب
فرش را با استفاده از چسب دو طرفه بچسبانید.
بیست سال پیش او در یک موقعیت بسیار شرم آور در نوار ضبط شد.
من تمام اجراهای کنسرت مدرسه ام را روی نوار ضبط کرده ام.
نوار خالی (= نواری که چیزی روی آن ضبط نشده باشد)
یک نفر به عمد نوارها را پاک کرده بود.
کاغذها به صورت توده ای بودند و با نوار چسب به هم گره خوردند.
نوار پایان
نوار پلیس خیابان مقابل خانه را محاصره کرده است.
خواننده در حال تقلید از یک نوار از پیش ضبط شده بود.
نوار حاوی شواهد نکوهنده ای بود.
این نوار چه چیزی روی آن است؟
پلیس کتاب ها و نوارهای مختلفی را کشف و ضبط کرد.
magnetic tape
نوار کاست
من آن فیلم را روی نوار دارم (= ضبط شده) اگر بخواهید آن را قرض بگیرید.
اگر یک نوار خالی به من بدهید (= نواری که چیزی روی آن نباشد) آن را برای شما ضبط می کنم.
برای بسته بندی هدیه به مقداری نوار و قیچی نیاز دارم.
sticky tape
نوار
یادداشتی را به در چسباند.
masking/duct tape
ماسک / نوار چسب
packing/electrical tape
بسته بندی / نوار برق
trademark Scotch tape
علامت تجاری نوار اسکاچ
آیا نواری از کنسرت تایلر ساخته اید؟
آیا آن فیلم هنوز روی نوار موجود است؟
یک متر نواری
یک یادداشت روی درش چسباندم.
صفحات را دوباره به هم چسباند.
این آهنگ به صورت زنده در کنسرت ضبط شده است.
شواهد موجود در نوارها نشان می داد که مدیر فروش در مذاکرات فاسد دست داشته است.
آنها روی نوار اعتراف کردند که برای یک روزنامه تبلوید کار می کردند.
تشک را با چسب به تخته پشتی وصل کنید.
باند
binding
الزام آور
نوار
ribbon
روبان
رشته
کمربند
braid
بهم تابیدن و بافتن
strap
بند
stripe
راه راه
خط
طناب
کراوات
cord
تانگ
thong
filetUS
filetUS
filletUK
filletUK
افسار
leash
شلاق زدن
whip
مژه
lash
مهار
harness
متصل کردن
tether
رهبری
بست
fastening
استروپ
strop
توری
lace
لیز خوردن
rein
فهرست
باندرول
مخروطی
banderole
تعظیم
taper
bow
شل
loosen
شل کردن
از دست دادن
باز کن
رد کردن
رهایی
unfasten
باز کردن
unglue
چسب زدن
unstick
چسباندن
untie
رها کردن
جدا کردن
detach
برداشتن
جداگانه، مجزا
رفع مشکل
unfix
لغو کردن
undo
باز کردن قلاب
unhook
قطع شدن
disconnect
کنار کشیدن
رایگان
جابجا کند
displace
در آوردن
پوست کندن
peel
بازنشسته شدن
peel off
جداسازی
متفرق شدن
dissociate
طلاق
sever
جدا شدن
disunite
تقسیم کنید
disjoin