withdraw
withdraw - کنار کشیدن
verb - فعل
UK :
US :
برای متوقف کردن شرکت در یک فعالیت، تعلق به یک سازمان و غیره، یا مجبور کردن کسی به این کار
to stop giving support or money to someone or something especially as the result of an official decision
متوقف کردن حمایت یا پول به کسی یا چیزی، به ویژه در نتیجه یک تصمیم رسمی
اگر تهدید، پیشنهاد، درخواست و غیره را پس بگیرید، می گویید که دیگر کاری را که گفته اید انجام نمی دهید
if you withdraw a remark, criticism statement etc you say that what you said earlier was completely untrue
اگر شما یک تذکر، انتقاد، بیانیه و غیره را پس بگیرید، می گویید آنچه قبلاً گفته اید کاملاً نادرست است
اگر محصول یا خدماتی پس گرفته شود، دیگر برای فروش یا استفاده ارائه نمی شود
اگر ارتشی عقب نشینی کند، یا اگر عقب نشینی کند، جایی را ترک می کند
ترک یک مکان، به خصوص برای تنها ماندن یا رفتن به یک مکان آرام
برای برداشتن پول از حساب بانکی
if you withdraw your hand arm finger etc from somewhere you move it from there to where it was before
اگر دست، بازو، انگشت و غیره خود را از جایی بیرون بکشید، آن را از آنجا به جایی که قبلا بوده منتقل می کنید
بیرون آوردن یک شی از درون چیزی
ساکت تر، کمتر صمیمی تر شوید و فقط نگران افکار خود باشید
حذف چیزی یا پس گرفتن آن، اغلب به دلیل یک تصمیم رسمی
if a company withdraws a product or service it stops making it available either for a period of time or permanently
اگر یک شرکت محصول یا خدماتی را پس بگیرد، آن را برای مدتی یا برای همیشه در دسترس قرار نمی دهد
گفتن اینکه چیزی که قبلاً گفتید کاملاً نادرست بود
دیگر در چیزی شرکت نکنند یا دیگر به سازمان خاصی تعلق نداشته باشند
برداشتن یا جابجایی بیرون یا عقب، یا برداشتن
to stop talking to other people and start thinking thoughts that are not related to what is happening around you
صحبت کردن با افراد دیگر را متوقف کنید و شروع به فکر کردن به افکاری کنید که به آنچه در اطراف شما اتفاق می افتد مربوط نمی شود
پس گرفتن چیزی یا حذف چیزی
برای برداشتن پول از حساب
برای توقف فروش یک محصول یا ارائه خدمات، معمولاً به دلیل مشکل یا نقص
برای حذف چیزی که قبلاً با ارائه آن موافقت کرده اید
to stop being involved in a situation having a particular responsibility or belonging to an organization
توقف درگیر شدن در یک موقعیت، داشتن مسئولیت خاص یا تعلق به یک سازمان
رسماً به مردم بگویید که چیزی که قبلاً گفتید درست یا صحیح نیست
من 200 دلار از حساب پس اندازم برداشت کردم.
او خود را سخت و یا ظاهراً سرکش نکرد، او به سادگی کنار رفت.
Providing you give us at least seven days notice you won't lose any interest on the amount withdrawn.
به شرطی که حداقل هفت روز به ما اخطار دهید، هیچ سودی در مبلغ برداشت شده از دست نخواهید داد.
Strengthening of that infrastructure would stimulate self-sustaining growth in the private sector-growth which would continue after federal assistance had been withdrawn.
تقویت این زیرساخت باعث تحریک رشد خودپایه در رشد بخش خصوصی خواهد شد که پس از لغو کمک های فدرال ادامه خواهد یافت.
While an appeal is pending the notice will be ineffective becoming effective again if the appeal is dismissed or withdrawn.
در حالی که درخواست تجدیدنظر در انتظار است، در صورت رد یا پس گرفتن درخواست تجدیدنظر، اخطاریه بی اثر خواهد بود و دوباره نافذ خواهد شد.
ناشران تمام 10000 نسخه کتاب را از فروش خارج کردند.
ریچارد لوگار از ایندیانا به عنوان نامزد ریاست جمهوری کناره گیری کرد و از دول حمایت کرد.
Presumably, if the military or industry changed their minds about the utility of this approach they could withdraw from it.
احتمالاً، اگر ارتش یا صنعت نظر خود را در مورد سودمندی این رویکرد تغییر دهند، می توانند از آن کنار بکشند.
با این حساب می توانید روزانه تا 300 پوند برداشت کنید.
تمام پول را از حساب مشترکشان برداشت کرده بود.
Government troops were forced to withdraw.
نیروهای دولتی مجبور به عقب نشینی شدند.
هر دو قدرت نیروهای خود را از منطقه خارج کردند.
دستش را از دستش بیرون کشید.
بریتانیا در سال 2016 به خروج از اتحادیه اروپا رای داد.
او به دلیل مصدومیت مجبور به انصراف از مسابقات شد.
اسب از مسابقه کنار گذاشته شده بود.
کارگران تهدید کرده اند که کار خود را پس می گیرند (= اعتصاب می کنند).
او حمایت خود را از کمپین ما پس گرفت.
مگر اینکه فرم را ظرف هفت روز برگردانید، پیشنهاد پس گرفته خواهد شد.
پس از اینکه تعدادی از افراد دچار عوارض جانبی جدی شدند، این دارو از فروش خارج شد.
روزنامه روز بعد این اتهامات را پس گرفت.
دیشب او بدون قید و شرط نظرات خود را پس گرفت.
او شروع به عقب نشینی در خودش کرده است.
او به دنیای خودش عقب نشینی کرد.
با عجله دستش را از دستش بیرون کشید.
The government has agreed to withdraw its troops.
دولت با خروج نیروهایش موافقت کرده است.
نیروها مجبور به عقب نشینی به مرزهای خود شدند.
دو هزار نیرو از منطقه نبرد خارج شدند.
تصمیم برای خروج یکجانبه از سرزمین های اشغالی
او همیشه بعد از شام به اتاق مطالعه خود می رفت.
او در نهایت به نفع بلر، که تصور می شود نامزد محبوب تر است، کناره گیری کرد.
آمریکا رسما از معاهده موشک های بالستیک خارج شد.
او به طور رسمی استعفای خود را پس گرفت.
آنها تهدید کردند که حمایت خود را از دولت پس خواهند گرفت.
این کارت اعتباری به شما امکان می دهد روزانه تا 200 پوند از دستگاه های خودپرداز برداشت کنید.
سازمان ملل متحد نیروهای خود را از این کشور خارج کرده است.
11 میلیون بطری آب به دلیل نگرانی از سلامت باید از فروش خارج شود.
یک بار در دادگاه، او اظهاراتی را که به پلیس داده بود پس گرفت (= او ادعا کرد که دروغ بوده است).
پس از فروپاشی پرونده دادستانی، تمامی اتهامات علیه آنها پس گرفته شد.
extract
استخراج کردن
قرعه کشی
برداشتن
extricate
خارج کردن
کشیدن
بکش بیرون
بیرون کشیدن
بیرون بردن
بیرون بیار
تولید کردن
روشن
برو بیرون
ماهی بیرون
کندن
pluck out
حمل کردن
haul out
مچ گیری
wrest
ریشه کن کردن
uproot
کنجکاوی
pry
چیدن
pluck
بازیابی
retrieve
چنگ زدن
yank
از زیر خاک بیرون بیاورد
unearth
فیزیکی حذف کنید
گرفتن
درو
غلاف کردن
reap
تخلیه
unsheathe
انتخاب
unload
فشار دادن
wring
deposit
سپرده
قرار دادن
بانک
dump
زباله
insert
درج کنید
محل
موقعیت
نگاه داشتن
چوب
lodge
کلبه
راندن
thrust
رانش
مناسب
slot
اسلات
تنظیم
لیز خوردن
installUS
installUS
بار
جایگزین کردن
ترکیدن
اسلاید
فروشگاه
گوه
wedge
بچسبید
installUK
instalUK
صرفه جویی
ذخیره کردن
stash
بگذار سر جاش
قراردادن در
انبار کردن
stow