coal

base info - اطلاعات اولیه

coal - زغال سنگ

noun - اسم

/kəʊl/

UK :

/kəʊl/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [coal] در گوگل
description - توضیح
  • a hard black mineral which is dug out of the ground and burnt to produce heat


    یک ماده معدنی سخت سیاه رنگ که برای تولید گرما از زمین کنده شده و سوزانده می شود


  • یک تکه زغال، به خصوص آن که در حال سوختن است

  • a piece of wood or coal that is burning


    یک تکه چوب یا زغال سنگ که در حال سوختن است


  • یک ماده سخت و سیاه که از زمین به صورت تکه تکه کنده می شود و می توان آن را برای تولید گرما یا نیرو یا تکه ای از آن سوزاند.


  • ماده ای سخت و سیاه رنگ که از زمین به صورت کلوخه کنده می شود و به عنوان سوخت استفاده می شود یا تکه ای از این ماده

  • coal miners


    معدنچیان زغال سنگ

  • Known oil reserves are enough to last for 40 years, natural gas for over 65 years and coal for 250 years.


    ذخایر شناخته شده نفت برای 40 سال، گاز طبیعی برای بیش از 65 سال و زغال سنگ برای 250 سال کافی است.

  • Heat is radiated entirely from the ceramic coals or logs.


    گرما به طور کامل از زغال سنگ یا کنده های سرامیکی تابش می شود.

  • Grill the steaks over medium-hot coals for 5-7 minutes on each side.


    استیک ها را روی ذغال های با حرارت متوسط ​​به مدت 5-7 دقیقه از هر طرف کباب کنید.

  • Now coal exports are smaller and these docks are less busy.


    اکنون صادرات زغال سنگ کمتر شده و این اسکله ها کمتر شلوغ هستند.

  • For the Schuman plan had implications beyond a simple coordination of coal and steel production.


    برای طرح شومان پیامدهایی فراتر از یک هماهنگی ساده تولید زغال سنگ و فولاد داشت.

  • Soft coal is notorious for its content of pollutants, such as sulfur.


    زغال سنگ نرم به دلیل محتوای آلاینده‌هایی مانند گوگرد بدنام است.

  • What of Labour's plans for the future of the coal industry?


    برنامه های کارگر برای آینده صنعت زغال سنگ چیست؟

  • Wilson had grown up black with coal dust.


    ویلسون با گرد و غبار زغال سنگ سیاه شده بود.

example - مثال
  • I put more coal on the fire.


    زغال بیشتری روی آتش گذاشتم.

  • a lump of coal


    یک تکه زغال سنگ

  • coal mining


    استخراج از معادن زغال سنگ

  • She sat by the coal fire in the kitchen.


    کنار آتش زغال در آشپزخانه نشست.

  • Plans were being drawn up for the privatization of the coal industry.


    برنامه هایی برای خصوصی سازی صنعت زغال سنگ در حال طراحی بود.

  • These men had spent their lives breathing coal dust.


    این مردان عمر خود را صرف تنفس غبار زغال کرده بودند.

  • A hot coal fell out of the fire and burnt the carpet.


    ذغال داغی از آتش افتاد و فرش را سوخت.

  • Red-hot coals glowed in the fireplace.


    زغال های داغ در شومینه می درخشید.

  • I was hauled over the coals by my boss for being late.


    رئیسم به خاطر دیر آمدن من را از روی زغال سنگ برد.

  • There are substantial reserves of methane gas trapped in coal seams in the area.


    ذخایر قابل توجهی از گاز متان در درزهای زغال سنگ در این منطقه به دام افتاده است.

  • opencast coal mining


    استخراج زغال سنگ روباز


  • مقداری زغال دیگر روی آتش بگذارید.

  • How much coal was mined here?


    چقدر زغال سنگ اینجا استخراج شد؟

  • a burning/red hot coal


    زغال سنگ داغ/قرمز داغ

  • Some of those schools still use coal for their heating.


    برخی از آن مدارس هنوز از زغال سنگ برای گرمایش استفاده می کنند.

synonyms - مترادف
  • anthracite


    آنتراسیت

  • ash


    خاکستر


  • کربن

  • char


    کاراکتر

  • charcoal


    زغال چوبی

  • cinder


    اوج

  • culm


    اخگر

  • ember


    سوخت


  • اسکوریا

  • scoria


    سستی

  • slack


    لکه دار شدن

  • smut


    جرقه

  • spark


    استوک

  • stoke


antonyms - متضاد
  • cleanliness


    پاکیزگی

لغت پیشنهادی

exemption

لغت پیشنهادی

graduating

لغت پیشنهادی

summon