singer

base info - اطلاعات اولیه

singer - خواننده

noun - اسم

/ˈsɪŋər/

UK :

/ˈsɪŋə(r)/

US :

family - خانواده
singing
آواز خواندن
unsung
ناخوانده
sing
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [singer] در گوگل
description - توضیح
  • someone who sings


    کسی که آواز می خواند

  • a person who sings


    شخصی که آواز می خواند

  • a person who sings, esp. someone whose job is singing


    شخصی که آواز می خواند، به ویژه کسی که شغلش خوانندگی است

  • In 1979, singer Nancy Wilson hired him to open her nightclub act.


    در سال 1979، نانسی ویلسون، خواننده، او را استخدام کرد تا کلوپ شبانه خود را باز کند.

  • I wanted to have a career as a singer.


    من می خواستم به عنوان یک خواننده حرفه ای داشته باشم.

  • If ever a singer were destined for dismissal as a novelty act it would be him.


    اگر قرار بود یک خواننده به عنوان یک اقدام جدید اخراج شود، او بود.

  • Is she the drug-addled singer who made thousands weep?


    آیا او همان خواننده مواد مخدری است که هزاران نفر را به گریه انداخت؟

  • In those days we had a band with a brass section and a couple of female backing singers.


    آن روزها ما یک گروه موسیقی داشتیم که یک بخش برنجی داشت و چند خواننده زن پشتیبان.

  • As well as the choirs, the following also appeared in the cast: Pharaoh's backing singers.


    علاوه بر گروه های کر، افراد زیر نیز در گروه بازیگران ظاهر شدند: خوانندگان پشتیبان فرعون.

  • She's very pretty and a good singer too.


    او بسیار زیباست و همچنین خواننده خوبی است.

  • Friday, January 24, the incomparable singer / songwriter Miss Lavelle White takes the stage.


    جمعه، 24 ژانویه، خواننده / ترانه سرای بی نظیر خانم لاول وایت روی صحنه می رود.

  • Apart from a mettlesome Emilia in Gisella Pasino the smaller roles are filled with indifferent singers.


    به غیر از امیلیا دلربا در جیزلا پاسینو، نقش‌های کوچک‌تر پر از خواننده‌های بی‌تفاوت است.

  • a jazz singer


    یک خواننده جاز

  • Mick Jagger, the lead singer with the Rolling Stones


    میک جگر، خواننده اصلی گروه رولینگ استونز

  • an opera singer


    یک خواننده اپرا

  • But musicians and other singers know who I am.


    اما نوازندگان و سایر خوانندگان می دانند که من کی هستم.

  • Jodie dreamed of being a rock singer.


    جودی آرزو داشت خواننده راک شود.

  • Like a country-western singer she choruses again and again that her man has done her wrong.


    مانند یک خواننده کانتری وسترن، او بارها و بارها همخوانی می کند که مردش به او اشتباه کرده است.

example - مثال
  • She's a wonderful singer.


    او یک خواننده فوق العاده است.

  • a pop/country/folk singer


    یک خواننده پاپ/کانتری/فولکلور

  • He trained as an opera singer.


    او به عنوان یک خواننده اپرا آموزش دید.

  • the band's lead singer


    خواننده اصلی گروه

  • a singer in a German rock band


    خواننده در یک گروه راک آلمانی

  • a singer of classical Javanese songs


    خواننده آهنگ های کلاسیک جاوه

  • She became a singer with various local bands.


    او با گروه های مختلف محلی خواننده شد.

  • His main ambition is to become a singer songwriter.


    هدف اصلی او تبدیل شدن به یک خواننده ترانه سرا است.

  • A local singer belted out the national anthem.


    یک خواننده محلی سرود ملی را با کمربند پخش کرد.

  • Our wedding singers are the best in Las Vegas.


    خواننده های عروسی ما بهترین ها در لاس وگاس هستند.


  • او با دو خواننده مهمان برنامه اجرا خواهد کرد.

  • Singers took turns to perform songs they had written.


    خوانندگان به نوبت آهنگ هایی را که نوشته بودند اجرا می کردند.

  • a soulful jazz singer


    یک خواننده جاز با روحیه

  • an aspiring concert singer


    یک خواننده مشتاق کنسرت


  • مصاحبه با خواننده گروه

  • Bryn Terfel is a famous singer from Wales.


    براین ترفل خواننده مشهور اهل ولز است.

  • Are you a good singer?


    آیا خواننده خوبی هستی؟

synonyms - مترادف
  • vocalist


    خواننده

  • songster


    نوازنده


  • تکنواز

  • soloist


    شعار

  • chanteuse


    سرزنش کننده

  • crooner


    تصنیف

  • balladeer


    دیوا

  • songstress


    سرود

  • diva


    صدا ساز

  • caroler


    سرنادر

  • vocalizer


    هنرمند

  • serenader


    پرنده آوازخوان

  • caroller


    تروبادور

  • artiste


    صدا

  • songbird


    مینستر

  • troubadour


    شعار دهنده


  • همراه


  • گیجه

  • minstrel


    ملودیست

  • chanter


    خواننده خوان

  • accompanist


    یودلر

  • warbler


    دیوو

  • melodist


    نوازنده کر

  • chorister


    درونی

  • yodeler


    بلبل

  • divo


    خواننده اصلی

  • cantor


  • choralist


  • intoner


  • nightingale



antonyms - متضاد
  • upcomer


    آینده

  • aspirant


    مشتاق

  • aspirer


    امیدوار کننده

  • hopeful


    چشم انداز


  • آماتور

  • amateur


لغت پیشنهادی

Americanization

لغت پیشنهادی

anchorage

لغت پیشنهادی

sidelined