like
like - پسندیدن
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
شبیه به چیز دیگری است، یا به همان شکل اتفاق می افتد
مثلا
معمولی یک فرد خاص
لذت بردن از چیزی یا فکر کردن به اینکه خوب یا خوب است
فکر کردن به اینکه کسی خوب است یا از بودن با او لذت می برد
تایید کردن چیزی و فکر کردن به اینکه خوب یا درست است
تلاش برای انجام کاری به طور منظم یا کاری که به طور منظم اتفاق بیفتد
برای کلیک بر روی دکمه لایک فیس بوک در یک صفحه وب برای نشان دادن اینکه چیزی را دوست دارید یا با آن موافق هستید
to think someone is sexually attractive
فکر کردن که کسی از نظر جنسی جذاب است
فکر کردن به اینکه کسی یا چیزی خوب است
to like someone or something especially something that you have liked for a long time or someone who you have known for a long time
دوست داشتن کسی یا چیزی، به خصوص چیزی که برای مدت طولانی دوستش داشتهاید یا کسی که مدتهاست میشناسید
دوست داشتن کسی یا چیزی - اغلب در جملات منفی استفاده می شود
to like doing a particular activity or be interested in a particular subject – used especially by young people
دوست داشتن انجام یک فعالیت خاص یا علاقه مند شدن به یک موضوع خاص - به ویژه توسط جوانان استفاده می شود
دوست داشتن کسی یا چیزی، به خصوص چیزی شگفت انگیز یا غیر معمول
دوست داشتن چیزی - اغلب به صورت طنز استفاده می شود
زمانی استفاده می شود که می گویید شما شروع به دوست داشتن چیزی کرده اید، به خصوص چیزی که قبلاً آن را دوست نداشتید
خیلی دوست داشتن چیزی دوست داشتن قوی تر از عشق است اما کمتر رایج است
علاقه شدید به یک فعالیت و صرف زمان زیادی برای انجام آن یا تماشای آن
یک فعالیت را بسیار دوست داشته باشید، زیرا به شما لذت یا هیجان زیادی می دهد
آنقدر دوست داشتن کاری را داشته باشید که تمام وقت آزاد خود را صرف انجام آن کنید
به همان روشی که برخی افراد این استفاده را نادرست می دانند
مثل اینکه. برخی از مردم فکر می کنند که این استفاده انگلیسی صحیح نیست
در گفتار برای پر کردن یک مکث استفاده می شود، در حالی که فکر می کنید بعداً چه بگویید
به نوعی مشابه
بعد از یک اسم برای گفتن اینکه چیزی شبیه یا معمولی اسم است استفاده می شود
لذت بردن یا تایید چیزی یا کسی
to show that you think something is good on a social networking website by clicking on a symbol or the word 'like'
برای نشان دادن اینکه فکر میکنید چیزی در یک وبسایت شبکههای اجتماعی خوب است، با کلیک کردن روی نماد یا کلمه «مثل»
مودبانه می گفت چیزی می خواهی
در درخواست ها استفاده می شود
شبیه به؛ به همان روش یا روشی که
به گونه ای که نشان می دهد
او لباسی شبیه من پوشیده است.
او خیلی شبیه پدرش است.
او هیچ شباهتی به (= اصلاً شبیه) مادرش ندارد.
این به نظر می رسد (= فکر می کنم می توانم بشنوم) او اکنون می آید.
مزه اش بیشتر شبیه مرغ است.
تحصیل در اسپانیا چگونه است؟
This new girlfriend of his—what's she like?
این دوست دختر جدید او چگونه است؟
دانش آموزان از اینکه با آنها مانند کودکان رفتار می شود عصبانی بودند.
مثل باد دوید (= خیلی سریع).
اینجوری انجامش میدی
من هم مثل بقیه این داستان ها را در مطبوعات خوانده بودم.
اینطوری به من نگاه نکن
شمع ها این گونه چیده شده اند (= به این ترتیب).
رمان های ضد اتوپیایی مانند مزرعه حیوانات و 1984
درست مثل این است که او در مورد آن به همه بگوید.
او معتقد است این رقم باید بیش از 10 میلیون دلار باشد.
این بیشتر شبیه به آن است! غذای واقعی - نه آن کباب کنسرو شده.
فقط صحبت کردن؟ بحث کردن بیشتر شبیه آن است.
Oh what am I like? I just completely forgot it.
اوه من چه جوری هستم فقط کاملا فراموشش کردم
This chart provides a comparison of the ways that teenage boys and girls in the UK spend their free time.
این نمودار مقایسه ای از روش هایی را ارائه می دهد که پسران و دختران نوجوان در بریتانیا اوقات فراغت خود را سپری می کنند.
در بسیاری از موارد، نتایج برای پسران و دختران تقریباً یکسان/یکسان است.
در بسیاری از موارد، نتایج برای پسران تقریباً مشابه نتایج برای دختران است.
هم پسران و هم دختران بیشتر اوقات فراغت خود را با دوستان می گذرانند.
بیشتر پسرها مانند بسیاری از دختران بیش از دو ساعت در هفته ورزش می کنند.
مانند بسیاری از دختران، اکثر پسران بخش زیادی از اوقات فراغت خود را صرف استفاده از اینترنت می کنند.
The girls particularly enjoy using social networking websites. Similarly nearly all the boys said they spent at least two to three hours a week on these sites.
دختران به خصوص از استفاده از وب سایت های شبکه های اجتماعی لذت می برند. به طور مشابه، تقریباً همه پسران گفتند که حداقل دو تا سه ساعت در هفته را در این سایتها میگذرانند.
چوب تیره مانند شیشه می درخشید.
مثل یک بچه لوس رفتار نکنید.
اونم مثل من چشمای آبی داره
او مانند من از همه نوع موسیقی لذت می برد.
این پنج مرحله را مانند آخرین تمرین تکرار کنید.
لذت ببرید
عشق
adore
عشق ورزیدن
قدردانی
fancy
تفننی
relish
لذت بردن
savorUS
savorUS
علاقه داشتن به
پذیرفتن
تحسین
cherish
گرامی داشتن
delight in
لذت بردن از
حفر کردن
عزیز نگه دار
savourUK
revel in
بردن به
savourUK
تایید کردن
از
علاقه داشتن
مشتاق باشید
عصبانی شدن
عصبانی شدن برای
جزئی بودن به
راضی باشد
همراه شود
کسب رضایت از
احترام
موافق یافتن
esteem
جذاب پیدا کنید
find agreeable
find appealing
dislike
دوست نداشتن
نفرت
despise
خوار شمردن
scorn
تمسخر
abominate
نفرت انگیز
abhor
بیزاری
مخالف بودن
منزجر شدن از
با
از
دفع شود توسط
بیمار بودن
خاموش شود به
can't stand
نمی تواند تحمل کند
deplore
ابراز تاسف
deride
مسخره کردن
detest
نفرت داشتن
disapprove
رد کردن
disapprove of
مخالفت کردن
disdain
تحقیر
disfavorUS
نارضایتی آمریکا
disfavourUK
نارضایتی انگلستان
disparage
تحقیر کردن
disrelish
بی اعتنایی کردن
don't like
دوست ندارم
احساس بدی به
frown on
اخم کردن
ناامید شد
بیزاری دارند
به اندازه کافی از
احساسات سخت دارند