particularly
particularly - به ویژه
adverb - قید
UK :
US :
بیشتر از حد معمول یا بیشتر از بقیه
به خصوص، یا بیشتر از حد معمول
very or very much; especially
خیلی یا خیلی زیاد؛ بخصوص
ورزش خطر ابتلا به سرطان، به ویژه سرطان روده بزرگ را کاهش می دهد.
یوسمیتی به خصوص در زمستان لذت بخش است زیرا بازدیدکنندگان کمتری دارد.
This is particularly important in areas where the workload is even such as many long-stay hospitals.
این امر به ویژه در مناطقی که حجم کار یکنواخت است، مانند بسیاری از بیمارستانهای طولانی مدت اهمیت دارد.
و به ویژه هنگامی که در آب های جهان اعمال می شود نامناسب است.
This is particularly relevant to non-ELT materials since they were produced to convey a message to a particular audience.
این به ویژه به مواد غیر ELT مربوط می شود زیرا آنها برای انتقال پیام به مخاطب خاصی تولید شده اند.
هدف تولید دارو برای چندین بیماری التهابی، به ویژه دستگاه تنفسی است.
None of this left much room for openly expressed admiration for other countries, particularly small and peripheral ones.
هیچ یک از اینها جای زیادی برای ابراز تحسین آشکار برای کشورهای دیگر، به ویژه کشورهای کوچک و پیرامونی باقی نگذاشت.
اندازه ماهی، به ویژه گوشت خواران، به این معنی است که ضایعات زیادی تولید خواهد شد.
That was particularly true of two losses -- Minnesota and Wyoming -- in which the Aztecs did not compete strongly.
این به ویژه در مورد دو باخت صادق بود - مینه سوتا و وایومینگ - که در آنها آزتک ها رقابت قوی نداشتند.
Credit cards are particularly useful when travelling and there are often insurance benefits if you pay for your travel through them.
کارت های اعتباری به ویژه هنگام سفر مفید هستند و اگر هزینه سفر خود را از طریق آنها پرداخت کنید، اغلب مزایای بیمه ای دارند.
particularly useful/important/interesting
به خصوص مفید/مهم/جالب
I particularly like the colour of the walls.
من به خصوص رنگ دیوارها را دوست دارم.
داستان به ویژه بر شخصیت نلی تمرکز دارد.
ترافیک به خصوص در مرکز شهر بد است.
I enjoyed the play particularly the second half.
از بازی به خصوص نیمه دوم لذت بردم.
The task was not particularly (= not very) difficult.
کار به خصوص (= نه خیلی) سخت نبود.
«از آن لذت بردی؟» «نه، نه به خصوص (= نه خیلی).»
من به خصوص اهمیتی نمی دهم (= خیلی برام مهم نیست) چه بر سر او می آید.
This chapter is a particularly useful review of the technology available.
این فصل بررسی مفیدی از فناوری موجود است.
رد کردن مننژیت در این موارد بسیار مهم است.
لطفاً اگر مناطقی وجود دارد که به نظرتان جالب است، به ما اطلاع دهید.
The student's biggest enemy is time and this is particularly true of subjects which call for extended reading.
بزرگترین دشمن دانش آموز زمان است و این به ویژه در مورد موضوعاتی که نیاز به مطالعه طولانی دارند صادق است.
People living alone are particularly vulnerable to the disease.
افرادی که به تنهایی زندگی می کنند به ویژه در برابر این بیماری آسیب پذیر هستند.
This message seems particularly relevant today.
به نظر می رسد که این پیام به ویژه امروز مرتبط است.
به ویژه این که از سوی چنین افرادی به عنوان بی احساس برچسب زده می شد بسیار ناراحت کننده بود.
We're particularly interested in the genes that make the bacteria so virulent.
ما به خصوص به ژن هایی که باکتری ها را بسیار خطرناک می کنند علاقه مندیم.
این گروه به ویژه نگران تأثیرات سن بر ظاهر خود هستند.
They are particularly keen to attract younger members.
آنها به خصوص مشتاق جذب اعضای جوان تر هستند.
We were particularly pleased with the children's performance.
ما به خصوص از عملکرد بچه ها راضی بودیم.
The visitors were particularly impressed with the dessert.
بازدیدکنندگان به ویژه تحت تأثیر این دسر قرار گرفتند.
The term 'mixed media' is applied particularly to modern pieces in which a range of unconventional materials is used.
اصطلاح میکس مدیا به ویژه در مورد قطعات مدرنی که در آنها از طیف وسیعی از مواد غیر متعارف استفاده می شود، استفاده می شود.
این فیلمی نبود که از آن لذت بردم، اگرچه از کیفیت آن قدردانی کردم.
به نظر نمیرسید که او هیچوقت از اتفاقی که میافتد نگران باشد.
This comment struck me as particularly unhelpful.
این نظر بهویژه برای من مفید نبود.
The production is impressive particularly given the limited budget.
تولید چشمگیر است، به خصوص با توجه به بودجه محدود.
He quickly built up a reputation in Europe, particularly in Germany.
او به سرعت در اروپا، به ویژه در آلمان، شهرت پیدا کرد.
ما به خصوص علاقه مندیم که از افرادی که به دو یا چند زبان اروپایی صحبت می کنند بشنویم.
I didn't particularly want to go but I had to.
من به خصوص نمی خواستم بروم، اما مجبور بودم.
We’re particularly interested in hearing from people who are fluent in both Spanish and English.
ما به خصوص علاقه مند به شنیدن نظرات افرادی هستیم که به هر دو زبان اسپانیایی و انگلیسی مسلط هستند.
بخصوص
exceptionally
استثنایی
واقعا
uncommonly
غیر معمول
unusually
غیرعادی
decidedly
به طور قطعی
اضافی
فوق العاده
بسیار
awfully
به طرز وحشتناکی
considerably
بطور قابل توجهی
enormously
بسیار زیاد
extraordinarily
بطور باور نکردنی
به طور مشخص
incredibly
به ویژه
markedly
قابل توجه
notably
به طور جدی
remarkably
به طور قابل ملاحظه
براستی
وحشیانه
شگفت آور
wildly
به طور قابل ملاحظه ای
amazingly
به صورت کامل
appreciably
به شدت
بی اندازه
immensely
به طرز سرسام آوری
inordinately
به طرز قابل توجهی
outstandingly
بطور قابل ملاحظه ای
staggeringly
strikingly
substantially
بطور کلی
مقدار کمی
negligibly
بطور ناچیز
nominally
به صورت اسمی
اندکی
تاحدی
commonly
معمولا
به طور معمول
کاملا
نسبتا
بسیار
به طور نسبی
قابل عبور
passably
منصفانه
منطقی
moderately
مقداری
reasonably
به صورت مقایسه ای
در حاشیه
comparatively
یک جور هایی
marginally
متوسط
kinda
پسندیدن
mediumly
کمی
ایش
تا حدی
یک سایه
ish
در محدوده
within limits