future
future - آینده
noun - اسم
UK :
US :
احتمالاً در زمانی پس از زمان حال رخ می دهد یا وجود دارد
شکل یک فعل که برای صحبت در مورد چیزهایی که قرار است اتفاق بیفتد استفاده می شود
چه کسی یا چیزی انجام خواهد داد یا در آینده چه اتفاقی برای آنها خواهد افتاد
زمان بعد از الان
هنگامی که می گویند چیزی همیشه در آینده اتفاق می افتد، از هم اکنون استفاده می شود
برای مدت طولانی در آینده
use this to talk about what will happen over a period from now until a long short etc time in the future
از این برای صحبت در مورد آنچه که در یک دوره زمانی از هم اکنون تا یک زمان طولانی، کوتاه و غیره در آینده رخ خواهد داد، استفاده کنید
هنگام صحبت در مورد آنچه که احتمال دارد در آینده اتفاق بیفتد استفاده می شود
چه اتفاقی برای کسی یا چیزی خواهد افتاد
someone or something’s future – used especially when you are worried that something bad could happen
آینده کسی یا چیزی - مخصوصاً زمانی استفاده می شود که نگران هستید اتفاق بدی بیفتد
چه اتفاقی برای کسی در زندگی او خواهد افتاد، به خصوص چیز مهمی
چه اتفاقی خواهد افتاد، به ویژه در مورد تجارت، اقتصاد یا آب و هوا
تصور یا احتمال وقوع چیزی
what will happen to a person organization etc in the future – used especially when talking about whether or not they will be successful
چه اتفاقی برای یک فرد، سازمان و غیره در آینده خواهد افتاد - به ویژه در هنگام صحبت در مورد موفقیت یا عدم موفقیت آنها استفاده می شود
دوره زمانی که قرار است بیاید
شکل یک فعل که هنگام صحبت در مورد چیزی که اتفاق خواهد افتاد یا وجود خواهد داشت استفاده می کنید
چه اتفاقی برای کسی یا چیزی در زمان آینده خواهد افتاد
شانس ادامه موفقیت یا وجود برای چیزی
used at the beginning or end of a sentence in which there is a decision about a plan of action or a warning
در ابتدا یا انتهای جمله ای استفاده می شود که در آن تصمیمی در مورد برنامه اقدام یا هشدار وجود دارد
agreements for the buying and selling of goods, in which the price is agreed before a particular future time at which the goods will be provided
قراردادهای خرید و فروش کالا که در آن قیمت قبل از زمان مشخصی در آینده که در آن کالا ارائه خواهد شد توافق می شود.
در آینده اتفاق می افتد یا وجود دارد
شکل آینده یک فعل هنگام صحبت در مورد چیزی که اتفاق می افتد یا وجود خواهد داشت استفاده می شود
زمانی استفاده می شود که به کسی چیزی می گویید تا در مورد آن شناخته شود و در آینده بتوان از آن استفاده کرد
به منظور استفاده یا نگاه در زمانی در آینده
زمانی که قرار است بیاید، یا چیزی که بعدا اتفاق می افتد یا وجود خواهد داشت
شرایط موفقیت
having the tense of the verb used to describe actions, events, or states that will happen or exist later
داشتن زمان فعل مورد استفاده برای توصیف اعمال، رویدادها یا حالت هایی که بعدا اتفاق می افتد یا وجود خواهد داشت
بعداً یا در آینده اتفاق می افتد یا وجود دارد
او یک بازیکن فوتبال بسیار با استعداد است - او می تواند کاپیتان آینده انگلیس باشد.
پس از آن بود که میلستد اولین گام ها را به سمت آینده شغلی در اجرای قانون برداشت.
He can use stock motifs and patterns and superfluous work can be retained to cater for future demand.
او می تواند از نقوش و الگوهای استوک استفاده کند و کارهای اضافی را می توان برای تامین تقاضای آینده حفظ کرد.
ما باید برای آینده برنامه ریزی کنیم.
داستان فیلم در آینده است.
در مقطعی/زمانی در آینده
من انتظار ندارم هیچ یک از این چیزها در آینده نزدیک (= به زودی) اتفاق بیفتد.
در آینده ای قابل پیش بینی اوضاع به همین شکل ادامه خواهد داشت.
آینده فوری / نه چندان دور / بلند مدت / دور
هیچ کس نمی تواند آینده را پیش بینی کند.
آینده چه چیزی در انتظار شماست؟
شهرهای آینده چگونه خواهند بود؟
کوین در مورد امیدهای خود برای آینده صحبت کرد.
این شرکت با آینده بسیار نامشخصی روبرو است.
ما باید از فرصت استفاده کنیم تا آینده خود را شکل دهیم.
این معامله می تواند آینده 2000 کارمند را تضمین کند.
تصمیم گرفتن/تعیین کردن آینده کسی/چیزی
رویدادهای اخیر آینده سیاسی رئیس جمهور را مورد تردید قرار می دهد.
آینده روشنی در پیش دارند.
من نمی توانم آینده ای در این رابطه ببینم.
هیچ آینده ای در معدن در این کشور وجود ندارد.
کودکان آینده این کشور هستند (= آینده کشور به کودکان بستگی دارد).
oil futures
معاملات آتی نفت
بازار آتی
این مجسمه برای آینده ای قابل پیش بینی در موزه باقی خواهد ماند.
بعید است که بیمارستان در آینده قابل پیش بینی (= به زودی) تعطیل شود.
لطفا در آینده بیشتر دقت کنید
در آینده، مطمئن شوید که درب هرگز باز نمی ماند.
امیدوارم در آینده ای نه چندان دور دوباره همدیگر را ببینیم.
آیا فکر می کنید در آینده ای دوباره با هم همکاری کنید؟
همه ما باید آینده را در آغوش بگیریم.
زیاد به مشکلات گذشته فکر نکنید - به آینده نگاه کنید.
این کارگردان در سخنانی چشم انداز خود را برای آینده بیان کرد.
این فیلم چشم اندازی تاریک از آینده را ارائه می دهد.
زمان آمدن
زمان جلوتر
آنچه در پیش نهفته است
coming times
زمان های آینده
آنچه در فروشگاه است
hereafter
پس از این
زمان بعدی
aftertime
بعد از وقت
afterward
پس از آن
by-and-by
کم کم
پری زمان
futurity
آینده
زندگی آینده
morrow
فردا
دنیای آینده
عرضه
offing
گذشته
times past
زمان های گذشته
former times
زمان سابق
earlier period
دوره قبل
bygone days
روزهای گذشته
days gone by
خیلی وقت پیش
زمان های قدیم
old times
سالها پیش
times gone by
روزهای قدیم
years ago
روزهای خوب گذشته
ancient times
سال گذشته
bygone times
زمان بسیار قدیم
دیروز
تاریخ
olden days
روز قبل
olden times
yesteryear
time immemorial
times of yore
days of yore
yore