doubt
doubt - شک
noun - اسم
UK :
US :
شک دار
مشکوک
غیر قابل تردید
بدون شک
با شک
بی شک
---
احساس عدم اطمینان از درست یا صحیح بودن چیزی
فکر کردن به اینکه ممکن است چیزی درست نباشد یا بعید است
اعتماد نکردن یا اعتماد نکردن به کسی
شک کردن اینکه چیزی اتفاق خواهد افتاد، درست است یا ایده خوبی است
احساس کنید که یک طرح یا ایده ممکن است خوب نباشد زیرا فکر می کنید ممکن است مشکلاتی در آن وجود داشته باشد
احساس نگرانی در مورد انجام کاری، زیرا ممکن است نتیجه بدی داشته باشد
مطمئن نیستید که دقیقاً در مورد چیزی یا کسی چه احساسی دارید زیرا چیزهای خوب و بد در مورد آنها وجود دارد
to be unsure exactly how you feel about something or someone because there are both good and bad things about them
شروع به شک و تردید در مورد اینکه تصمیمی که به تازگی گرفته اید درست است یا خیر
(احساس) عدم اطمینان در مورد چیزی، به ویژه در مورد اینکه چقدر خوب یا درست است
برای تأکید بر اینکه آنچه می گویید درست است یا احتمال وقوع دارد استفاده می شود
برای اینکه چیزی نامطمئن به نظر برسد
اگر آینده یا موفقیت کسی یا چیزی مورد تردید باشد، بعید است که ادامه یابد یا موفق شود
If the future or success of someone or something is in doubt it is unlikely to continue or to be successful
برای تاکید بر نظر شما استفاده می شود
نسبت به چیزی احساس یقین یا اطمینان نداشته باشید یا فکر کنید که چیزی محتمل نیست
اعتماد نکردن به کسی یا باور نکردن حرف او
احساس ندانستن چه چیزی را باید باور کرد یا چه کاری را انجام داد، یا وضعیت نامطمئن بودن
در مورد چیزی یا کسی نامطمئن بودن، یا در باور چیزی مشکل داشتن
امیدوارم بتوانم هر شک و تردیدی را در بین مخاطبان متقاعد کنم که سیاست های ما کارساز خواهد بود.
با این حال، برخی از منتقدان درباره اینکه آیا دولتهای آینده میتوانند به وعدهها پایبند باشند یا خیر ابراز تردید کردهاند.
However some critics have expressed doubts over whether future governments can be locked into the promises.
او تلاش کرد تا شک و تردیدهای خود را در مورد دوستش برطرف کند، گویی برای قبولی در آزمون دیگری، مانند مصیبت هایش در پارک.
He worked to dispel his doubts about his friend as though to pass another test like his ordeal in the park.
اگر شک دارید، درب ورودی را امتحان کنید.
شکی نیست که وزن نظر در آنجا چقدر بود.
به نظر می رسد هیچ شکی در ذهن شما وجود ندارد که امپراتور از شما قدرتمندتر است یا هری سلدون عاقل تر است.
There seems no doubt ever in your minds that the Emperor is more powerful than you are, or Hari Seldon wiser.
سپس به بندیکتا فکر کرد و شک و تردیدی را احساس کرد.
به نظر می رسد در مورد اینکه چه هشدارهایی داده شده شک وجود دارد.
هنوز تردیدهایی در مورد مناسب بودن او برای این شغل وجود دارد.
بهویژه در اوایل دهه سی، ایدههای سنت مرکزی برای ایجاد چنین تردیدهایی قدرتمند عمل کردند.
Especially in the early thirties, the ideas in the central tradition acted powerfully to breed such doubts.
احساس تردید و عدم اطمینان
شواهد جدید در مورد گناهکار بودن مردی که به خاطر این جنایت زندانی شده است، تردید ایجاد کرده است.
او شروع به شک و تردیدهای جدی کرده بود.
شک و تردیدهای دیرپای/قبر/آزاردهنده داشتن
این مقاله شک و تردیدهایی را در مورد تأثیر واقعی داروی جدید ایجاد کرد.
در مورد بهترین راه برای انجام آن تردید وجود دارد.
در اینکه ما کار درستی انجام دادیم شکی نیست.
شک کمی در ذهن من وجود دارد که او مستقیماً به اوج خواهد رفت.
او در مورد دیدگاه خود نسبت به آثار پیکاسو تردیدی باقی نمی گذارد.
اگر شک دارید که آیا باید این تمرینات را انجام دهید، با پزشک خود مشورت کنید.
کارشناسان پزشکی در مورد چگونگی مرگ این دانشمند ابراز تردید کرده اند.
بدون هیچ شکی می دانست که او به او دروغ می گوید.
موفقیت نظام جای تردید نیست.
به نظر می رسید ترتیبات برگزاری این رویداد هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد.
این تحقیق بدون شک نشان داد که سیگار به بیماری قلبی کمک می کند.
دادستانی توانست بدون تردید معقول ثابت کند که این زن دروغ گفته است.
شواهد بدون شک ثابت می کند که او بی گناه است.
او ممکن است دروغ گفته باشد، اما من احساس کردم باید از شک و تردید او بهره مند شوم.
از زمانی که به این شرکت پیوسته، در مورد کار او تردید داشتم.
ممکن است همه چیز درست باشد. من شخصاً شک دارم.
آنها می گویند که به موقع می آیند، اما من در این مورد تردید دارم.
اگر شک دارید، مشکی بپوشید.
اگر شک دارید، با پزشک خود مشورت کنید.
بدون شک وقتی به آنجا برسد با ما تماس خواهد گرفت.
او چند فیلم عالی ساخته است. شکی در آن نیست
توسعه پیشنهادی با این تصمیم مورد تردید قرار گرفته است.
این جلسه بدون شک یکی از مفیدترین جلساتی بوده است که تاکنون داشته ایم.
بدون کوچکترین شکی این نمایشگاه قابل توجهی است.
او بدون شک بهترین بازیکنی است که می شناسم.
بسیار حیاتی است که برای جلوگیری از تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی اقدامات بیشتری انجام شود.
(مقایسه کنید: ما باید کارهای بیشتری انجام دهیم تا از تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی جلوگیری کنیم.)
uncertainty
عدم قطعیت
hesitation
تردید
indecision
بلاتکلیفی
questioning
سوال کردن
گیجی
cynicism
بدبینی
disbelief
ناباوری
hesitancy
دودلی
misgiving
بدبین
reservations
رزرو
incredulity
تردیدها
misgivings
نوسان
vacillation
دلهره
apprehension
اختلاف نظر
diffidence
شک
doubtfulness
دوبیتی
dubiety
باور نادرست
irresolution
شکاکیت انگلستان
misbelief
بی ایمانی
perplexity
متزلزل
scepticismUK
سرگشتگی
unbelief
خیریه
wavering
بی حوصلگی
bewilderment
دشواری
chariness
بی اعتمادی
demurral
مشکوک بودن
distrust
distrustfulness
dubiousness
dubitation
اعتماد به نفس
باور
sureness
اطمینان
اعتماد
assurance
محکومیت
certitude
یقین - اطمینان - قطعیت
متانت
aplomb
تضمینی
assuredness
مثبت بودن
certainty
وضوح
poise
قطعیت
surety
ایمان
positiveness
تکیه
self-assurance
قاطعیت
self-assuredness
اعتبار
self-confidence
بی شک
self-trust
زودباوری
clarity
عزم
definiteness
اطمينان خاطر
حقیقت
reliance
واقعیت
decisiveness
credence
doubtlessness
credulity
determination
cocksureness