seem
seem - به نظر می رسد
linking verb - فعل ربطی
UK :
US :
اگر چیزی به نظر می رسد که درست است، چیزهایی وجود دارد که باعث می شود مردم فکر کنند که درست است
مورد استفاده قرار می گیرد تا آنچه را که می گویید قوی تر یا قطعی تر و مؤدبانه تر نشان دهد
یک کلمه رسمی تر برای به نظر می رسد
به نظر می رسد چیزی است، اغلب به دلیل آنچه می توان دید
used to say that something or someone seems to be something because of what you have heard or read about them or because of the noise or voice that you hear
می گفت که چیزی یا کسی به خاطر چیزهایی که در مورد آنها شنیده اید یا خوانده اید یا به دلیل سر و صدا یا صدایی که می شنوید به نظر می رسد چیزی است.
to seem to have particular qualities
به نظر می رسد که ویژگی های خاصی دارد
جلوه دادن به بودن برای بودن قضاوت شود
به نظر می رسد
تأخیرهای زیادی وجود داشت - به نظر می رسید که هرگز به خانه نخواهیم رسید.
آنها مدام براندی بیشتری سفارش می دادند و همه واقعاً ناراحت به نظر می رسیدند.
کتی در مدرسه جدیدش خوشحال به نظر می رسد.
The voting seems in fact to have been orderly, though claims made about the plan were plainly false.
به نظر می رسد رای گیری در واقع منظم بوده است، اگرچه ادعاهای مطرح شده در مورد این طرح آشکارا نادرست بود.
یه جورایی عصبی به نظر میای
چرا به نیویورک رفتی؟ در آن مقطع ایده ی خوبی به نظر می رسید.
کوین مرد خوبی به نظر می رسد.
به نظر می رسد به زودی گروگان ها را آزاد کنند.
انگار یکی فراموش کرده در رو قفل کنه.
به نظر می رسد یک مشکل در تلویزیون وجود دارد.
به نظر می رسد کمبود پول مشکل اصلی است.
به نظر می رسد که او ولع خاصی برای جامعه ندارد.
به نظر جیم می رسید که امی نگران چیزی است.
ریکی فارغ التحصیل شد، اما به نظر نمی رسید با زندگی خود چه کند. داشت دریفت می کرد.
The circle seems unbroken, and now in this new millennium, Showcase promises to be even more successful.
به نظر می رسد این دایره ناگسستنی است و اکنون، در این هزاره جدید، Showcase نوید موفقیت بیشتری را می دهد.
کل وضعیت به نظرم خیلی عجیب می آید.
به نظر می رسد خوشحال هستید.
هر کاری که به نظرت بهتره انجام بده
این ممکن است برای شما بدیهی به نظر برسد.
به نظر واضح است که اشتباهی رخ داده است.
به نظر می رسد که آنها در انتخابات شکست خواهند خورد.
هر چقدر هم که عجیب به نظر برسد، دقیقاً همین اتفاق برای من افتاد.
او مرد خوبی به نظر می رسد.
به نظر می رسد او یک زن باهوش است.
انگار عصبی هستی
مردم همیشه آنطور که به نظر می رسند نیستند.
در آن مقطع ایده ی خوبی به نظر می رسید.
همیشه به نظر می رسید که آنها ازدواج خواهند کرد.
پس او آنجا خواهد بود؟ پس به نظر می رسد (= مردم چنین می گویند).
به نظر من معلمان باید خیلی سخت کار کنند.
حتماً به نظرش می رسید که در امان است.
به نظر می رسد که آنها می دانند چه کار می کنند.
به نظر می رسد که می دانند دارند چه کار می کنند.
انگار کتابم را در خانه جا گذاشته ام.
به نظر نمی رسد (= تلاش کردم، اما نمی توانم) امروز شروع کنم.
به نظر می رسد که همه ما موافق هستیم.
به نظر من این نکته آخر بسیار مهم است.
به نظر منطقی می رسد که از دانش آموزان بخواهید یک فرهنگ لغت بخرند.
بسیار حیاتی است که برای جلوگیری از تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی اقدامات بیشتری انجام شود.
(مقایسه کنید: ما باید کارهای بیشتری انجام دهیم تا از تجارت غیرقانونی حیوانات وحشی جلوگیری کنیم.)
واضح است که برای حفاظت از تنوع زیستی باید اقدامات بیشتری انجام شود.
(مقایسه کنید: ما به وضوح باید برای حفاظت از تنوع زیستی کارهای بیشتری انجام دهیم.)
جای تاسف است که روش نگهداری از میمون ها به عنوان حیوان خانگی همچنان ادامه دارد.
(مقایسه کنید: این کاملاً وحشتناک است که مردم هنوز میمون ها را به عنوان حیوان خانگی نگه می دارند.)
It is difficult for many people to understand the reasons why certain individuals choose to hunt animals for sport.
برای بسیاری از مردم درک دلایلی که چرا افراد خاصی برای ورزش حیوانات را شکار می کنند دشوار است.
(مقایسه کنید: من نمی توانم درک کنم که چرا کسی می خواهد حیوانات را برای سرگرمی بکشد.)
متأسفانه، به نظر می رسد که به اندازه کافی برای حمایت از حفاظت از ببرها انجام نشده است.
به نظر می رسد
نگاه کن
صدا
عمل کنید
احساس کنید
شبیه
ایده بدهید
ظاهر بودن را دارند
به عنوان
وجود دارد
بیرون آمدن به عنوان
صدا مانند
حس
احساس بودن را ایجاد کند
نشانه های بودن را نشان دهد
پیشنهادی باشد
هوای هستی را داشته باشد
برداشت را منتقل کند
این تصور را ایجاد کنید
این تصور را ایجاد کند
ظاهری دارند
نگاه از
convey the impression
نشانه هایی از
طوری نگاه کن که انگار
به عنوان وجود
دارای جنبه های