circle
circle - دایره
noun - اسم
UK :
US :
نیم دایره
جریان
گرد
گردش خون
دایره
---
یک شکل کاملا گرد، مانند حرف O
گروهی از افراد یا چیزهایی که به شکل دایره چیده شده اند
گروهی از افرادی که یکدیگر را می شناسند و مرتباً همدیگر را ملاقات می کنند یا دارای علایق یا مشاغل مشابه هستند
طبقه فوقانی یک تئاتر که دارای صندلی هایی است که در ردیف های منحنی چیده شده اند
دور چیزی دایره کشیدن
حرکت به شکل دایره در اطراف چیزی، به ویژه در هوا
a continuous curved line the points of which are always the same distance away from a fixed central point or the area inside such a line
یک خط منحنی پیوسته، که نقاط آن همیشه از یک نقطه مرکزی ثابت فاصله دارند، یا ناحیه داخل چنین خطی
گروهی از افراد با روابط خانوادگی، کاری یا اجتماعی
طبقه بالایی در یک تئاتر یا سینما که در آن مردم برای تماشای اجرا مینشینند
حرکت در یک دایره، اغلب در اطراف چیزی
برای مرتب کردن چیزها در یک دایره
یک خط منحنی پیوسته که همیشه به همان اندازه از یک نقطه مرکزی ثابت یا ناحیه محصور شده توسط چنین خطی فاصله دارد.
a continuous curved line which is always the same distance away from a fixed central point or the area enclosed by such a line
گروهی از افراد که از طریق خانواده، کار یا جامعه به هم مرتبط هستند یا علاقهای مشترک دارند
شکل. اگر دور یک موضوع حلقه بزنید، در مورد چیزهای مرتبط با آن صحبت می کنید، اغلب برای اجتناب از صحبت در مورد خود موضوع
fig. If you circle around a subject you talk about things related to it often to avoid talking about the subject itself
دور جواب درست یک دایره بکشید.
معلم روی تخته سیاه دایره ای کشید.
همه در یک دایره ایستادیم و توپ را به سمت یکدیگر پرتاب کردیم.
دایره ای از صندلی
دیپ های هیپی یا گلدان های داغ، دایره هایی از سنگ هستند که در اطراف چشمه های آب گرم طبیعی ساخته شده اند.
در سمت راست شما در دوردست، نیمه پنهان شده توسط یک چین زمین، دایره ای شکسته از یکپارچه های سنگی است.
Over to your right in the distance half-hidden by a fold of land is a broken circle of stone monoliths.
وقتی با سایر مشتریان همان شرکت مخابراتی مسافت طولانی خود تماس میگیرید، حلقههای تماس تخفیف میدهند.
Calling circles give discounts when you call other customers of the same long-distance carrier you have.
چراغ قوه دایره کم نوری را روی دیوار پرتاب کرد.
آنها نیم دایره بزرگی از پوست سفید خالص در زیر داشتند.
بدون برنامه ریزی در نهایت به دایره می روید و زندگی خود را تلف می کنید.
دهه 1960 بود و ارتش در میان محافل دانشگاهی و روشنفکری محبوبیت نداشت.
تا سال 1920 او دو رمان نوشت و موفق شد در محافل ادبی به رسمیت شناخته شود.
اشکالات این رابطه، کسل کننده بودن آن و تمایل آن به تمرکز قدرت در حلقه کوچکی از مردم است.
The drawbacks of this relationship are its stolid dullness and its tendency to focus power in a small circle of people.
خمیر را به چند دایره کوچک برش دهید.
دایره ها کاملاً آنجا بودند.
تصور می شود که دایره سنگ های استون هنج در ابتدا یک معبد بوده است.
مرکز / محیط / شعاع / قطر یک دایره
concentric circles
دایره های متحدالمرکز
طراحی دایره های همپوشانی
دو دایره کاغذ را برش دهید.
1 قاشق غذاخوری از مخلوط گوشت را روی هر دایره خمیر بمالید.
دایره نور پرتاب شده توسط مشعل
یک دایره بکشید.
با انگشتش دایره ای را در گرد و غبار ترسیم کرد.
او اسب را در یک دایره راه میرفت.
دور چشمش به خاطر کم خوابی سیاهی شده بود.
کوسه ها دایره ای دور او شنا می کردند.
دایره ای از درختان/صندلی ها
بچه ها دایره ای ایستادند.
جمعیت دور دو پسر دایره ای تشکیل دادند.
بزرگراه M25 یک دایره کامل نیست.
شمع ها را طوری بچینید که دایره ای ایجاد شود.
ما در دایره صندلی داشتیم.
صحبت از دین در محافل خانوادگی ممنوع بود.
او در محافل تئاتری شناخته شده است.
یک دایره بزرگ از دوستان
Marketing companies are trying to square the circle of profitability and growth with strong ethical values and sustainability.
شرکتهای بازاریابی در تلاشند دایره سودآوری و رشد را با ارزشهای اخلاقی قوی و پایداری مشخص کنند.
ماشین را در یک دایره محکم چرخاند.
چه مدت طول می کشد تا صفحه در یک دایره کامل بچرخد؟
اگر علائم جاده را دنبال کنید، به سادگی متوجه خواهید شد که در یک دایره می چرخید.
اگر علائم را دنبال کنید متوجه می شوید که در یک دایره در حال دور زدن هستید.
سیارات به صورت دایره ای به دور خورشید حرکت می کنند.
آب در دایره های گسترده ای در اطراف فواره موج می زد.
بچه ها دور دایره صندلی ها دویدند تا موسیقی قطع شد.
سنگ ها یک دایره کامل را تشکیل می دهند.
در حالی که او در محافل روشنفکری لندن مورد ستایش قرار می گیرد، برای عموم مردم کمتر شناخته شده است.
او افراد خارج از حلقه اجتماعی کوچک خود را ملاقات نکرد.
گرد
حلقه
باند
hoop
discUK
loop
هاله
discUK
سیرک
halo
چرخه
circlet
چرخ
cirque
تاج گل
زودیاک
حلقوی
wreath
قوس
zodiac
توپ
annulus
دور
arc
قطب نما
تاج پادشاهی
circumference
کره زمین
compass
گوی
crown
مدار
globe
انقلاب
orb
کمربند
orbit
دستبند
جریان
ringlet
سیم پیچ
roundel
منحنی
diskUS
bracelet
circuit
coil
curve
diskUS