itself
itself - خود
pronoun - ضمیر
UK :
US :
used to show that a thing organization animal or baby that does something is affected by its own action
برای نشان دادن اینکه یک چیز، سازمان، حیوان یا نوزادی که کاری را انجام میدهد تحت تأثیر عمل خودش قرار میگیرد استفاده میشود
برای تأکید بر اینکه شما در مورد یک چیز خاص، سازمان و غیره صحبت می کنید استفاده می شود
زمانی استفاده می شود که فاعل فعل «آن» باشد و مفعول همان چیز، حیوان، موقعیت یا ایده باشد
برای تأکید بر موضوع زمانی که یک چیز، حیوان، موقعیت یا ایده باشد استفاده می شود
به تنهایی یا بدون کمک
فقط برای استفاده از آن
چیز یا حیوانی که در مورد آن صحبت می شود. شکل بازتابی آن
خود نیز می تواند برای تاکید استفاده شود
پرنده داشت در آینه به خودش نگاه می کرد.
پخش کننده نوار پس از اتمام کار خود را خاموش می کند.
خود جلسه بسیار جالب بود.
گربه داشت خودش را می شست.
آیا کامپیوتر خود به خود خاموش می شود؟
این شرکت با مشکلاتی روبرو شده است.
نیازی نیست که تیم به خودش احساس غرور کند.
خود روستا زیبا است، اما حومه اطراف آن نسبتاً کسل کننده است.
مدیر هتل خودش مودب بود.
دستگاه در عرض چند ثانیه به خودی خود راه اندازی می شود.
خانه به تنهایی در یک هکتار زمین ایستاده است.
به خودی خود، حل آن مشکل سختی نیست.
این شرکت بازاری برای خودش ندارد.
گربه همه جا خودش را لیسید.
شما باید کاری در مورد مشکل انجام دهید - این فقط خود به خود حل نمی شود.
The shop itself (= only the shopand nothing else) started 15 years ago but the internet side of the business is new.
خود مغازه (= فقط مغازه و هیچ چیز دیگری) 15 سال پیش شروع به کار کرد، اما بخش اینترنتی تجارت جدید است.
حیوان یک هفته بود که به تنهایی در خانه رها شده بود.
The committee kept the results of the survey to itself (= did not tell anyone), fearing a bad public reaction.
کمیته، از ترس واکنش بد عمومی، نتایج نظرسنجی را برای خود نگه داشت (= به کسی نگفت.
خود شرکت 15 ساله است، اما تجارت پستی جدید است.
این به خودی خود (= بدون در نظر گرفتن چیز دیگری) کاملاً یک دستاورد بود.