protection

base info - اطلاعات اولیه

protection - حفاظت

noun - اسم

/prəˈtekʃn/

UK :

/prəˈtekʃn/

US :

family - خانواده
protector
محافظ
protectionism
حمایت گرایی
protectionist
حفاظتی
protectiveness
تحت الحمایه
protectorate
حفاظت شده
protected
محافظت نشده
unprotected
محافظت
protective
---
protect
---
protectively
---
google image
نتیجه جستجوی لغت [protection] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف

  • امنیت


  • ایمنی

  • safeguard


    حفاظت


  • پوشش

  • defenceUK


    دفاع بریتانیا


  • نگهبان

  • invulnerability


    آسیب ناپذیری

  • preservation


    حفظ


  • صفحه نمایش

  • shield


    سپر

  • aegis


    eegis

  • armourUK


    armourUK

  • armorUS


    armorUS

  • defenseUS


    دفاع آمریکا

  • fortification


    استحکامات


  • بیمه

  • protecting


    محافظت می کند

  • safeguarding


    رستگاری

  • salvation


    جایگاه مقدس

  • sanctuary


    محافظ

  • shielding


    استحکام - قدرت


  • بخش

  • ward


    مانع


  • بافر

  • buffer


    قیمومیت

  • conservation


    نگهبانی

  • guardianship


    مصونیت

  • guarding


    غرامت

  • immunity


    نگهداری

  • indemnity


  • safekeeping


antonyms - متضاد

  • حمله کنند


  • حمله

  • bashing


    ضربه زدن

  • beating


    كتك زدن


  • سو استفاده کردن

  • assaulting


    حمله کردن

  • battering


    کتک زدن


  • باتری


  • ضربه

  • striking


    قابل توجه، برجسته، موثر

  • bludgeoning


    تپه زدن

  • clobbering


    کلوبگری

  • drubbing


    داب زدن

  • hammering


    چکش زدن

  • impugnment


    اعتراض

  • lambasting


    سرزنش کردن

  • pummeledUS


    pummeledUS

  • pummellingUK


    pummellingUK

  • walloping


    دیوار زدن

  • kicking


    لگد زدن

  • punching


    مشت زدن

  • smacking


    زدن

  • thumping


    کوبیدن

  • totallingUK


    totallingUK

  • totalingUS


    مجموع ایالات متحده

  • thwacking


    آب انداختن

لغت پیشنهادی

mitigation

لغت پیشنهادی

surveys

لغت پیشنهادی

brushwork