disease
disease - بیماری
noun - اسم
UK :
US :
بیماری که بر شخص، حیوان یا گیاه تأثیر می گذارد
چیزی که به شدت با جامعه یا با ذهن، رفتار و غیره کسی اشتباه است
(an) illness of people animals, plants, etc., caused by infection or a failure of health rather than by an accident
(الف) بیماری افراد، حیوانات، گیاهان، و غیره، ناشی از عفونت یا نقص سلامتی به جای تصادف
چیزی که در مردم یا جامعه بسیار بد تلقی می شود
a condition of a person animal or plant in which its body or structure is harmed because an organ or part is unable to work as it usually does; an illness
وضعیت یک فرد، حیوان یا گیاه که در آن به بدن یا ساختار آن آسیب میرسد، زیرا یک عضو یا بخشی قادر به کار معمول نیست. یک بیماری
پیامدهای ذهنی، عاطفی و غیره برای همه بیماریهای اعتیادآور مشابه است.
هزاران نفر در این منطقه از گرسنگی و بیماری می میرند.
رهایی از کبودی داخلی، بیماری، ترک خوردن و سبز شدن. 5.
بیماری های دوران کودکی مانند سرخک و آبله مرغان بسیار مسری هستند.
مالاریا هنوز یک بیماری شایع در غرب آفریقا است و اغلب کشنده است.
ما توسط کنه ها و کنه ها که برخی از آنها ناقل بیماری های خطرناک هستند و توسط کک ها گزیده می شویم.
Diverticular disease is a condition of the bowel caused by abnormal activity of the bowel wall when your diet contains insufficient fibre.
بیماری دیورتیکولار بیماری روده ای است که در اثر فعالیت غیر طبیعی دیواره روده ایجاد می شود، زمانی که رژیم غذایی شما حاوی فیبر ناکافی باشد.
کنترل چربی همچنان برای کاهش خطرات بیماری های قلبی، برخی سرطان ها و چاقی بسیار مهم است.
سیگار عامل اصلی بیماری قلبی است.
او از یک بیماری نادر سیستم عصبی رنج می برد.
Six Crohn's disease cultures and a single non-inflammatory bowel disease control were positive for M paratuberculosis.
شش کشت بیماری کرون و یک کنترل بیماری غیر التهابی روده برای M پاراتوبرکلوزیس مثبت بود.
ملی گرایی می تواند یک بیماری جدی باشد.
Whether the abandoned innards, which are consumed by coyotes and ravens, harbor the disease is hotly debated.
اینکه آیا اندامهای داخلی رها شده که توسط کایوتها و زاغها مصرف میشوند، پناهگاه این بیماری هستند، بحث داغی است.
شایع ترین علائم این بیماری دمای بالا و لکه هایی در سراسر بدن است.
بسیاری از آنها در اثر بیماری یا سیل یا دزدان از دست رفته بودند.
heart/lung/liver disease
بیماری قلبی / ریه / کبد
در انگلستان قرن نوزدهم، بیماری های عفونی عامل اصلی مرگ و میر بودند.
بیماری های مزمن مانند چاقی و دیابت
اقدامات بهداشتی برای جلوگیری از گسترش بیماری
سیگار خطر ابتلا به بیماری های قلبی را افزایش می دهد.
علت این بیماری مشخص نیست.
او از یک بیماری خونی نادر رنج می برد.
ملوانانی که غذای تازه نمی خوردند به این بیماری مبتلا شدند.
بهتر است با اطمینان از تامین آب تمیز از بیماری جلوگیری کنید.
برای درمان/درمان یک بیماری
گسترش/انتقال بیماری
گاوها پس از شیوع بیماری باید ذبح می شدند.
بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب
cardiovascular/pulmonary/respiratory disease
بیماری قلبی عروقی / ریوی / تنفسی
طمع بیماری جامعه مدرن است.
او پس از یک بیماری طولانی درگذشت.
یک اختلال نادر کبدی
عفونت گلو
یک بیماری قلبی
childhood ailments
بیماری های دوران کودکی
یک حشره معده
هنوز میلیون ها کودک بر اثر بیماری های قابل پیشگیری جان خود را از دست می دهند.
انسان می تواند به این بیماری مبتلا شود که با آنتی بیوتیک قابل درمان است.
مشکل کنترل آفات و بیماری ها با روش های باغبانی ارگانیک
ژن درمانی برای اولین بار در تلاش برای درمان بیماری های ژنتیکی دنبال شد.
ما با چالش یافتن راه های جدید برای درمان بیماری ها روبرو هستیم.
قرنطینه برای پیشگیری از بیماری حیوانی مهم است.
داروها می توانند پیشرفت بیماری را کاهش دهند، اما به طور کلی آن را درمان نمی کنند.
او یک بیماری شدید ریوی دارد.
او از بیماری عروق کرونر قلب رنج می برد
او در بیست سالگی به یک بیماری نادر کبدی مبتلا شد.
بی نظمی
بیماری
شکایت
وضعیت
sickness
مصیبت
affliction
ناراحتی
ailment
عفونت
malady
ناتوانی
طاعون
infirmity
ناراحت
plague
بلایت
upset
حشره
blight
بی اختیاری
bug
مشکل
indisposition
سرطان
شانکر
ناهنجاری
canker
محبت
abnormality
سرایت
affection
کاستی
ail
بد
contagion
عوارض
debility
فرسودگی
defect
اپیدمی
بیمار
evil
لورگی
complication
decrepitude
epidemic
lurgy
سلامتی
wellness
توانایی
مزیت - فایده - سود - منفعت
برکت
blessing
ببخشید
boon
شادی
happiness
سلامت
soundness
استحکام - قدرت
تندرستی
تمامیت
wellbeing
vigorUS
wholeness
تناسب اندام
wholesomeness
نیرومندی
healthiness
سرسبزی
vigorUS
پرت شدن
vigourUK
robustness
شهوت
verdure
سرسختی
haleness
شکوفه
healthfulness
وضعیت خوب
vigourUK
تریم خوب
salubrity
salubriousness
lustiness
hardiness
hardihood
bloom
well-being
good trim