permanent

base info - اطلاعات اولیه

permanent - دائمی

adjective - صفت

/ˈpɜːrmənənt/

UK :

/ˈpɜːmənənt/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [permanent] در گوگل
description - توضیح
example - مثال
synonyms - مترادف
  • eternal


    ابدی

  • everlasting


    بادوام

  • lasting


    همیشگی

  • perpetual


    ماندگار

  • enduring


    ثابت

  • abiding


    مداوم


  • چند ساله

  • persistent


    تغییرناپذیر

  • perennial


    بدون تغییر

  • immutable


    بی پایان

  • unchanging


    ادامه دارد

  • unending


    برای همیشه

  • continuing


    نامعین

  • endless


    نابود نشدنی


  • تغییر ناپذیر

  • indefinite


    بی مرگ

  • indestructible


    درست شد

  • invariable


    فنا ناپذیر

  • undying


    پاک نشدنی

  • changeless


    غیر قابل تجزیه

  • fixed


    غیر قابل جبران

  • imperishable


    غیر قابل برگشت

  • indelible


    مادام العمر

  • indissoluble


    ایستاده

  • irreparable


    بی وقفه

  • irreversible


    بی تاریخ

  • lifelong



  • ceaseless


  • dateless


  • deathless


antonyms - متضاد

  • موقت

  • impermanent


    ناپایدار

  • short-term


    کوتاه مدت

  • ephemeral


    زودگذر

  • fleeting


    گذرا

  • transient


    مختصر


  • محدود، فانی

  • finite


    فانی

  • mortal


    گذراندن

  • passing


    محو شدن

  • evanescent


    فراری

  • fugacious


    انی

  • momentary


    فاسد شدنی

  • short-lived


    لجن زدن

  • perishable


    در اين لحظه - فعلا

  • slapdash


    پایان یافتن


  • متوقف می شود

  • transitory


    کوتاه

  • ending


    محدود

  • ceasing


    زمانی


  • ثابت نشده


  • نتیجه گیری

  • temporal


    خاتمه دادن

  • unfixed


    ضعیف

  • inconstant


    ریشه کن شدنی

  • concluding


    حل شدنی

  • terminating


    برگشت پذیر

  • tenuous


  • eradicable


  • dissoluble


  • reversible


لغت پیشنهادی

zipped

لغت پیشنهادی

sheffield

لغت پیشنهادی

hike