personnel
personnel - پرسنل
noun - اسم
UK :
US :
شخصیت پردازی
شخصی
غیر شخصی
با شخصیت
شخصی کردن
شخصیت کردن
شخصا
---
---
---
افرادی که در یک شرکت، سازمان یا نیروی نظامی کار می کنند
the department in a company that chooses people for jobs and deals with their complaints, problems etc
بخشی در یک شرکت که افراد را برای شغل انتخاب می کند و به شکایات، مشکلات و غیره آنها رسیدگی می کند
افرادی که برای یک شرکت یا سازمان کار می کنند
the department in an organization that deals with employing, training and helping employees
بخشی در یک سازمان که با استخدام، آموزش و کمک به کارکنان سر و کار دارد
افرادی که در یک شرکت، سازمان یا یکی از نیروهای مسلح شاغل هستند
the department of a company or organization that deals with its employees when they first join when they need training or when they have any problems
بخشی از یک شرکت یا سازمان که با کارکنان خود در هنگام عضویت، زمانی که نیاز به آموزش دارند، یا زمانی که هر مشکلی دارند با آنها سروکار دارد.
افرادی که در یک سازمان یا برای نوع خاصی از کارفرمایان کار می کنند
human resources
منابع انسانی
افرادی که در یک شرکت یا سازمان استخدام می شوند
the department of a company or organization that deals with employees when they join or leave when they need training when they have problems, etc.
بخش یک شرکت یا سازمان که با کارمندان در هنگام پیوستن یا ترک، زمانی که نیاز به آموزش دارند، زمانی که مشکل دارند و غیره سروکار دارد.
در صورت بروز آتش سوزی، تمامی پرسنل باید به قسمت پذیرش مراجعه کنند.
همه پرسنل باید در جلسه شرکت کنند.
بدون او، دوک نه تنها تخصص تاکتیکی را از دست داد، بلکه یک محرک استاد و مدیر پرسنل را نیز از دست داد.
In addition two small staff groups, data processing and personnel and the legal counsel reported directly to the president.
علاوه بر این، دو گروه کوچک کارکنان، پردازش داده ها و پرسنل، و مشاور حقوقی مستقیماً به رئیس جمهور گزارش دادند.
پرسنل بیمارستان
However there seemed to be nothing against lending equipment to non-military personnel and we got most of what was wanted.
با این حال، به نظر میرسید که چیزی علیه وام دادن تجهیزات به پرسنل غیرنظامی وجود نداشت و ما بیشتر چیزی را که میخواستیم به دست آوردیم.
That method of personnel management was supposed to have ended in 1991 under then-Customs Commissioner Carol Hallett, a Republican appointee.
این روش مدیریت پرسنل قرار بود در سال 1991 و در زمان کمیسر گمرک وقت، کارول هالت، منصوب جمهوریخواه، پایان یابد.
حداکثر استفاده از تکنولوژی روز به جای پرسنل پرهزینه و اغلب مستعد خطا.
However does the Minister recognise that there is an increasing problem of homelessness and squatting among ex-service personnel?
با این حال، آیا وزیر تشخیص می دهد که مشکل بی خانمانی و چمباتمه زدن در بین پرسنل سابق خدمتی رو به افزایش است؟
The constitutional and organizational arrangements filter the interests of state personnel towards the long-run interests of the capitalists.
ترتیبات قانون اساسی و سازمانی منافع پرسنل دولتی را به سمت منافع بلندمدت سرمایه داران فیلتر می کند.
The tracks are 28-ton personnel carriers that can carry two dozen Marines, including the three-man crew.
این مسیرها ناوهای 28 تنی هستند که می توانند 22 تفنگدار دریایی از جمله خدمه سه نفره را حمل کنند.
یکی از مسئولیت های او جذب پرسنل آموزش دیده است.
کمبود شدید پرسنل ماهر وجود دارد.
sales/technical/medical/security/military, etc. personnel
پرسنل فروش / فنی / پزشکی / امنیتی / نظامی و غیره
بخش پرسنل / مدیر
او در پرسنل کار می کند.
پرسنل در حال بازبینی مقیاسهای حقوق هستند.
فقط پرسنل مجاز به سیستم کامپیوتری دسترسی دارند.
منطقه از تمام پرسنل غیر ضروری تخلیه شد.
an employment agency for ex-service personnel
یک آژانس کاریابی برای پرسنل سابق
آتش نشانان و سایر پرسنل امداد و نجات
گروه های پرسنل پشتیبانی، مهندسان و پزشکان
پلیس، آتش نشانی و پرسنل فوریت های پزشکی
وظایفی که توسط پرسنل یونیفرم پوش انجام می شود
آموزش پرسنل کلیدی سلامت
این بمب 28 نظامی را کشت.
آنها آموزش پرسنل فنی را ارائه می دهند.
مدیر جدید احتمالاً تغییرات اساسی در پرسنل ایجاد خواهد کرد.
پرسنل نظامی
پرسنل به شما کمک می کنند جایی برای زندگی پیدا کنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شغل، لطفا با مدیر پرسنل تماس بگیرید.
شنبه مناسب ترین روز برای دانش آموزان، والدین و کارکنان مدرسه بود.
دانستن نحوه برخورد با موقعیت های سخت نیازمند پرسنل واجد شرایط است.
شرکت ممکن است بیمه در برابر از دست دادن پرسنل کلیدی را در نظر بگیرد.
پرسنل فروش در یک نیروی فروش به طور مداوم در حال تکامل هستند.
military/security personnel
پرسنل نظامی/امنیتی
او تغییرات پرسنلی را در حوزه بانکداری سرمایه گذاری و اوراق قرضه ایجاد کرده است.
پرونده پرسنلی او عملکرد عالی را نشان داد.
تعداد کمی از شرکت ها به بخش پرسنل خود وضعیتی مشابه با بخش مالی خود می دهند.
من به عنوان مدیر پرسنل یک شرکت بزرگ، جلسات منظمی با اتحادیه خود دارم.
workforce
نیروی کار
کارکنان
manpower
نیروی انسانی
employees
کارمندان
workers
کارگران
کمک
زور
خدمه
استخر
تیم
labourUK
کار انگلستان
labourersUK
کارگران انگلستان
workmen
مردم
گروه
نرم افزار زنده
liveware
سپاه
corps
نیروی کار ایالات متحده
laborUS
سازمان انگلستان
organisationUK
سازمان ایالات متحده
organizationUS
کارگران ایالات متحده
دانشکده
laborersUS
دفتر
استخدام می کند
اعضا
recruits
کادر
members
نیروهای
cadre
فروشگاه
troops
کمک کنندگان
ظروف گوشتی
helpers
meatware