troop
troop - گروه
adjective - صفت
UK :
US :
گروهی از سربازان، به ویژه سوار بر اسب یا تانک
گروهی از افراد یا حیوانات که با هم کاری انجام می دهند
if a group of people troop somewhere they walk there together in a way that shows they are tired or bored
اگر گروهی از مردم جایی سرباز می زنند، با هم به گونه ای راه می روند که نشان می دهد خسته یا بی حوصله هستند.
سربازان وظیفه در یک گروه بزرگ
گروهی از سربازان، به ویژه آنهایی که در وسایل نقلیه نظامی قوی یا سوار بر اسب می جنگند
یک گروه سازمان یافته از جوانان که پیشاهنگ هستند
برای، مربوط به، یا شامل سربازان
راه رفتن در جایی در یک گروه بزرگ، معمولا با یک نفر پشت سر دیگری
به عنوان گروهی به جایی سفر کنید، مخصوصاً وقتی به آنها گفته می شود
گروهی از سربازان یا پلیس، به ویژه. یکی مجهز به اسب
یک نیرو نیز یک گروه سازمان یافته از جوانان است که پیشاهنگ پسر یا پیشاهنگ دختر هستند.
به صورت دسته جمعی راه برویم یا جایی برویم
ایالات متحده 37000 سرباز مستقر در نیمه جنوبی شبه جزیره تقسیم شده دارد.
Zaïrean exiles also expressed fears that Mobutu would be tempted to use force against the opposition now that foreign troops had been withdrawn.
تبعیدیان زائری همچنین ابراز نگرانی کردند که موبوتو وسوسه شود تا اکنون که نیروهای خارجی از آن خارج شده اند، از زور علیه مخالفان استفاده کند.
یکی از این مقررات، گروهی از نیروهای حاضر در راهپیمایی را از اشغال کل خیابان منع می کرد.
گلولههای قایقهای توپدار ما روی جیمز بهطور خشن روی سر سربازان ما پراکنده شد.
The day he shook off their protection they instigated a guerrilla uprising backed by their own troops.
روزی که او حفاظت از آنها را کنار گذاشت، آنها یک قیام چریکی را با حمایت نیروهای خود تحریک کردند.
دیدیم چند نیرو آمدند و فرار کردیم.
troop movements
تحرکات نیروها
به طور سنتی، نیروهای سازمان ملل تنها در نقش حافظ صلح مستقر می شدند.
قدرت های بزرگ گفته اند که نیروهای زمینی (= سربازانی که در خشکی می جنگند) اعزام نخواهند کرد.
در سال 1988 حدود 220000 سرباز آمریکایی در غرب اروپا مستقر بودند.
تمامی نیروها تا پایان سال جاری خارج خواهند شد.
ارتش شاه توپخانه اسب سلطنتی
برادرم به نیروهای پیشاهنگی محلی پیوست.
عکس های ماهواره ای اطلاعات زیادی در مورد تحرکات سربازان در اختیار ما قرار می دهد.
پسران کوچولو در زمین های بازی به دنبال او رفتند.
هواداران نوریچ تیم خود را در هنگام خروج از زمین تشویق کردند.
هیچکدام از ما نمیدانستیم که در هنگام ورود به دفتر او چه انتظاری داشته باشیم.
همه ما برای جلسه به لندن رفتیم.
هر ساله صدها هزار بازدید کننده از موزه بازدید می کنند.
گروه
باند
شرکت
خدمه
جمعیت
دسته
بدن
مهمانی - جشن
squad
تیم
اوباش
mob
واحد
ارتش
بسته
گروه گروهی
لباس
horde
گله
outfit
جمع آوری
flock
ازدحام
troupe
سپاه
gathering
کناره گیری
throng
راند
corps
میزبان
detachment
مجموعه
swarm
لژیون
drove
در اختیار داشتن
herd
مشروط
assemblage
legion
posse
contingent
شخصی
یکی
کل
ارتباط
شخص
روح
بدن
single entity
موجودیت واحد