gang
gang - دسته
noun - اسم
UK :
US :
a group of young people who spend time together and who are often involved in crime or drugs and who often fight against other groups
گروهی از جوانان که با هم وقت می گذرانند و اغلب درگیر جنایت یا مواد مخدر هستند و اغلب با گروه های دیگر مبارزه می کنند
گروهی از جوانان با هم در یک مکان، به ویژه جوانانی که ممکن است باعث دردسر شوند
گروهی از جنایتکاران که با هم کار می کنند
گروهی از دوستان به خصوص جوانان
گروهی از کارگران یا زندانیان که با هم کار فیزیکی انجام می دهند
a group of young people especially young men, who spend time together often fighting with other groups and behaving badly
گروهی از جوانان، به ویژه مردان جوان، که اوقات خود را با هم می گذرانند، اغلب با گروه های دیگر دعوا می کنند و رفتار بدی دارند
یک گروه از دوستان
گروهی از کارگران یا زندانیان که با هم کار می کنند
گروهی از جنایتکاران یا افراد، به ویژه. مردان و زنان جوانی که با هم وقت می گذرانند و باعث دردسر می شوند
a group of criminals or of people esp. young men and women, who spend time together and cause trouble
گروهی از افرادی که با یکدیگر دوست هستند یا در یک فعالیت مشترک هستند
همیشه گروه هایی از بچه ها در اطراف مرکز خرید آویزان هستند.
پلیس می گوید یک باند مسلح نزدیک به 1.9 میلیون دلار در یک سرقت از بانک در آخر هفته سرقت کرده است.
این مردی است که در نیمه اول مانند یک باند زنجیره ای آلاباما با ظرافت و سرعت حرکت می کرد.
This is the guy who in the first half was moving as gracefully and quickly as an Alabama chain gang.
جسی وود، 15 ساله، کریسمس گذشته توسط یک گروه مست در ریچموند لندن مورد لگد و ضرب و شتم قرار گرفت.
بچههای درون شهر اغلب برای محافظت و کسب درآمد از طریق فروش مواد مخدر به باندها میپیوندند.
این فقط اعضای باند نیستند که دچار مشکل می شوند - بلکه بچه های طبقه متوسط و طبقه بالا نیز هستند.
یک باند موتور سواری
اما او واقعاً باند خودش بود.
پلیس معتقد است که توسط یک باند حرفه ای حداقل چهار نفره گرفته شده است و به دستور سرقت می کنند.
درگیری بین دو باند رقیب در گرفت.
اگر یکی از اعضای باند کانلی بود، منطقی نبود، اما چه کسی از این محموله مطلع می شد؟
چند تن از اعضای باند در مورد تیراندازی مورد بازجویی قرار گرفته اند.
او با سارا و ژاکی و گروه رفت.
کارآگاهان روز گذشته به امید ردیابی این باند به تحقیقات خانه به خانه پرداختند.
هشدار: باندهای جیب بری در این منطقه فعالیت می کنند.
criminal gangs
باندهای جنایتکار
یک باند چهار نفره این سرقت را انجام دادند.
یک باند دزد
چند تن از اعضای باند دستگیر شده اند.
برای پیوستن به یک باند
یک باند خیابانی
جنگ فزاینده بین باندهای رقیب
گروهی از جوانان
همه ما در یک گروه بودیم.
بسیاری از اعضای باند فقط کودک هستند.
همه پسرهای محلی اعضای باندها هستند.
gang warfare
جنگ باند
کل باند آنجا خواهند بود.
یک باند زندان/کار
این سرقت توسط یک باند مسلح انجام شد.
او متهم به ارتباط با قاچاق مواد مخدر و باندهای جنایتکار بود.
اعضای باند جنایتکار و فروشندگان مواد مخدر
بسیاری از بچه ها متعلق به باندها هستند.
درگیری بین باندهای رقیب هواداران فوتبال رخ داده بود.
او مرا مجبور کرد به گروهش ملحق شوم.
پسر عموی او زمانی که تنها 16 سال داشت در یک درگیری گروهی کشته شد.
گروهی از اسکین هدها
داستان زندگی باند لس آنجلس
دوستان او به من احساس خوش آمد گویی کردند و با من به عنوان یکی از گروه ها رفتار کردند.
من بیشتر شنبه ها با یک دسته از دوستان بیرون می روم.
ما هر سال با همین دسته به اسکی می رویم.
این کار توسط محکومانی که در باندها کار می کردند انجام می شد.
رهبر باند معمولاً با مدیر سایت توافق می کند.
دعوا میان باندهای رقیب بیشترین قتل ها در شهر را به خود اختصاص داده است.
یک باند سارق مسلح
من در مدرسه جدیدم دوستانی پیدا کرده ام، اما دلم برای گروه قدیمی تنگ شده است.
جمعیت
گروه
بسته
باند
شرکت
mob
اوباش
دسته
دایره
horde
گروه ترکان و مغولان
بدن
herd
گله
مقدار زیادی
حلقه
تنظیم
assemblage
مجموعه
clique
خوشه
خانواده
coterie
خدمه
در اختیار داشتن
posse
ازدحام
throng
قبیله
انجمن
clan
coven
راند
coven
معاشرت
drove
محکم
fellowship
تا کردن
جمع آوری
fold
کلاچ
gathering
klatch
شخصی
یکی
شخص
کل
ارتباط
شخصیت
روح
entity
وجود، موجودیت
بدن
خط
تنها
single entity
موجودیت واحد
بازیکن
عضو
شرکت کننده
رقیب
contestant
شریک کننده
participator
مدعی
partaker
هم تیمی
contender
نامزد
teammate