behind
behind - پشت
preposition - حرف اضافه
UK :
US :
در یا پشت یک چیز یا شخص
به اندازه شخص یا چیز دیگری موفق نبوده یا پیشرفت نکرده است
میگفتند کسی در انجام کاری که باید انجام دهد دیر میکند
برای صحبت در مورد دلیل پنهان چیزی استفاده می شود
حمایت از یک شخص، ایده و غیره
مسئول یک طرح، ایده و غیره یا سازماندهی چیزی است
اگر یک تجربه یا موقعیت ناخوشایند پشت سر شما باشد، دیگر شما را ناراحت نمی کند یا بر زندگی شما تأثیر نمی گذارد
if you have experience behind you you have gained valuable skills or important qualities that can be used
اگر تجربه ای در پشت سر خود دارید، مهارت های ارزشمند یا ویژگی های مهمی را به دست آورده اید که می توان از آنها استفاده کرد
used when the real facts about a situation or someone’s character are hidden by the way things seem or by the way a person behaves
زمانی استفاده میشود که حقایق واقعی در مورد یک موقعیت یا شخصیت شخصی بهواسطه ظاهر چیزها یا رفتار یک شخص پنهان شود.
اگر دانش آموزی بعد از مدرسه یا بعد از درس عقب بماند، پس از اتمام درس می مانند
در پشت یا پشت چیزی، و اغلب توسط آن پنهان شده است
پشت چیزی، مخصوصاً یک ساختمان
behind something especially a building. At/to the rear sounds rather formal and is used especially in written descriptions
پشت چیزی، مخصوصاً یک ساختمان. در/به عقب نسبتاً رسمی به نظر می رسد و به ویژه در توضیحات نوشتاری استفاده می شود
if someone or something is in the background it is behind the place where the main activity is happening
اگر کسی یا چیزی در پسزمینه باشد، پشت مکانی است که فعالیت اصلی در آن انجام میشود
قسمتی از بدن که روی آن نشسته اید
تاخیر در پرداخت منظم یا انجام کار
برای حمایت از یک شخص، یک ایده یا کاری که انجام می دهند
به اندازه شخص یا چیز دیگری پیشرفته یا موفق نیست
در زمان مناسب نمی رسد یا اتفاق نمی افتد
در پشت (از)
در مکانی که قبلاً کسی یا چیزی در آنجا بود
کندتر یا دیرتر از دیگران، یا از آنچه باید باشید
مسئول یا علت
قسمتی از بدن که فرد روی آن می نشیند
در یا پشت (از)
پشت می تواند به معنای مسئول یا ایجاد کننده نیز باشد
قسمتی از بدن که شخص روی آن می نشیند؛ باسن
حمایت از کسی در کاری که شخص قصد انجام آن را دارد
تأخیر در پرداخت مبلغ منظم پول یا تکمیل کار
کمتر موفق، یا پیشرفت کمتری نسبت به شخص یا چیز دیگری دارد
responsible for causing something
مسئول ایجاد چیزی
دختری که پشت سر جان ایستاده کیست؟
نزدیک من بمون
یک خیابان کوچک پشت ایستگاه
نگاهی به پشت سرش انداخت.
فراموش نکنید که در را پشت سر خود قفل کنید (= هنگام خروج).
خورشید پشت ابرها ناپدید شد.
او در خواندن از بقیه کلاس عقب تر است.
ما از برنامه عقب هستیم (= دیر).
او میدانست که هر چه تصمیم بگیرد، خانوادهاش پشت سر او هستند.
پشت آن لبخند شاد (= چه چیزی باعث آن شده است) چیست؟
او مردی بود که پشت طرح ساخت یک بیمارستان جدید بود.
اکنون تصادف پشت سر شماست، پس سعی کنید آن را فراموش کنید.
She has ten years' useful experience behind her.
او ده سال تجربه مفید در پشت سر خود دارد.
اون پشت یخچال چیه؟
سیگار کشیدن فقط در قسمت عقب هواپیما مجاز است.
اتاق ما در پشت هتل بود
پشت هتل ما یک چوب زیبا وجود دارد.
پشت سرت رو ببین!
کتم را پشت در آویزان کردم.
الکس رهبری کرد و من هم پشت سرم دنبالش کردم.
به همان اندازه که تلاش می کرد، همیشه در مسابقات از دیگر شناگران عقب می افتاد.
می دانستم که پشت (= پنهان شده توسط) لبخند او غم است.
وقتی فهمیدم کیفم را جا گذاشته ام، ناراحت شدم.
بعد از مهمانی چند نفر پشت سر ماندند تا به تمیز کردن کمک کنند.
پیرزن با (= تأخیر در پرداخت) کرایه عقب بود.
او تعجب کرد که چه چیزی پشت دوستی ناگهانی همسایه اش وجود دارد.
ماری کوری زنی بود که در پس تغییرات عظیم در علم شیمی بود.
زمین خورد و روی پشتش افتاد.
چرا از پشت خود (= برخاسته) و کاری انجام نمی دهی!
خورشید از پشت ابرها بیرون آمد.
در را باز کرد و داخل شد و در را پشت سرش بست.
abaft
آبافت
فراتر
در پاشنه
در عقب
در طرف دیگر
به پشت
به عقب از
به سمت عقب
در پشت
به سمت پشت
در سمت دور از
پشت از