science
science - علوم پایه
noun - اسم
UK :
US :
دانش در مورد جهان، به ویژه بر اساس بررسی، آزمایش و اثبات حقایق
مطالعه علم
بخش خاصی از علم، به عنوان مثال زیست شناسی، شیمی، یا فیزیک
(knowledge from) the careful study of the structure and behaviour of the physical world especially by watching, measuring, and doing experiments, and the development of theories to describe the results of these activities
(دانش از) مطالعه دقیق ساختار و رفتار جهان فیزیکی، به ویژه از طریق تماشا، اندازه گیری و انجام آزمایش ها و توسعه نظریه هایی برای توصیف نتایج این فعالیت ها.
the facts and opinions that are provided by scientists who have studied a particular subject or situation
حقایق و نظراتی که توسط دانشمندانی ارائه می شود که موضوع یا موقعیت خاصی را مطالعه کرده اند
a particular subject that is studied using scientific methods
موضوع خاصی که با استفاده از روش های علمی مورد مطالعه قرار می گیرد
مطالعه سیستماتیک ساختار و رفتار جهان طبیعی و فیزیکی یا دانشی که در مورد جهان با تماشای دقیق و آزمایش آن به دست می آید.
the systematic study of the structure and behavior of the natural and physical world or knowledge obtained about the world by watching it carefully and experimenting
علوم نیز حوزه های خاصی از علم هستند، مانند زیست شناسی، شیمی و فیزیک.
علم نیز به موضوعاتی اطلاق می شود که مانند علم مورد مطالعه قرار می گیرند
مطالعه دقیق ساختار و رفتار جهان به ویژه با انجام آزمایشات
موضوعی که با استفاده از روش های علمی مورد مطالعه قرار می گیرد
a subject that is studied using scientific methods
درسی مانند فیزیک، شیمی یا زیست شناسی
علم و تکنولوژی
آقای پالسون معلم علوم است.
با این حال، برای اهداف علم تغذیه، کالری آنقدر کوچک است که نمی تواند مفید باشد.
از طریق این درس ها، دانش آموزان مبانی علم را یاد می گیرند.
بچه ها دبیرستان را با توقعات زیادی از علم شروع می کنند، اما سرخورده و بی علاقه می شوند، به خصوص به فیزیک.
Children begin secondary school with high expectations of science but become disillusioned and uninterested, especially in physics.
بیانیه پاییز نشان می دهد که هزینه های علم و فناوری در سال 92-93 تقریباً 6 میلیارد پوند خواهد بود.
The autumn statement shows that spending on science and technology in 1992-93 will be almost £6 billion.
الزامات مورخ علوم اجتماعی با توجه به بایگانی داده های تولید شده توسط رایانه مانند هر دانشمند علوم اجتماعی است.
The requirements of the social science historian with regard to the archiving of computer-generated data are the same as those of any social scientist.
زیرا، متأسفانه، حتی زمانی که علم همه بیماریهای کشنده را از بین میبرد، 100 درصد ما همچنان در حال مرگ هستیم.
For unfortunately even when science eliminates all fatal diseases, 100 percent of us still are going to die.
new developments in science and technology
تحولات جدید در علم و فناوری
پیشرفت علم مدرن
قوانین علم
science students/teachers/classes
دانش آموزان / معلمان / کلاس های علوم
او سعی دارد جوانان بیشتری را به تحصیل علم تشویق کند.
medical/environmental science
علوم پزشکی / محیط زیست
the biological sciences
علوم زیستی
برای تحصیل یکی از علوم
او در علم ژنتیک پیشگام بود.
علم سیاست بین الملل
مقاله او مبتنی بر علم خوب نیست.
این قاعده مبتنی بر علم بد است.
آزمایشات او در دنیای علم به شهرت رسیده است.
تحقیقات برای پیشرفت علم پزشکی حیاتی است.
این مجله حاوی بسیاری از علوم عمومی است.
our ability to understand the science of environmental degradation
توانایی ما برای درک علم تخریب محیط زیست
نویسنده کتاب های علمی عامه پسند
سعی می کردم چیزهایی را که در مورد گرانش در علوم مدرسه یاد گرفته بودم به خاطر بیاورم.
هواشناسی علم هواشناسی است.
سیاست به همان اندازه که یک علم دقیق است یک هنر است.
pure/applied science
علم ناب/کاربردی
recent developments in science and technology
تحولات اخیر در علم و فناوری
سفر فضایی یکی از شگفتیها/عجایب علم مدرن است.
We spoke with a few dietitians to help us understand what the science tells us about celery juice and your health.
ما با چند متخصص تغذیه صحبت کردیم تا به ما کمک کنند بفهمیم علم در مورد آب کرفس و سلامت شما چه می گوید.
دولت اصرار داشت که در مورد استفاده از ماسک از علم پیروی کند.
physical sciences
علوم فیزیکی
اقتصاد علم دقیقی نیست.
پیشرفت در علم پزشکی
فارغ التحصیل علوم/معلم
یک دوره / درس علوم
پیشرفت علم پزشکی به این معنی است که مردم عمر طولانی تری دارند.
انضباط
دانش
سیستم
شاخه
تکنیک
هنر
خرد
lore
افسانه
مهارت
رشته
تحصیلات
erudition
علم و دانش
اطلاعات
یادگیری
بورس تحصیلی
مجموعه ای از حقایق
بدنه اطلاعات
مجموعه دانش
شاخه دانش
حوزه ی مطالعه
روش
رویکرد
مسیر
به معنای
means
تمرین
روال
سبک
هنری
تاکتیک ها
artistry
tactics
بی نظمی
disorganisationUK
سازماندهی بریتانیا
disorganizationUS
بی سازمانی ایالات متحده
ignorance
جهل
