research
research - پژوهش
noun - اسم
UK :
US :
مطالعه جدی یک موضوع، به منظور کشف حقایق جدید یا آزمایش ایده های جدید
the activity of finding information about something that you are interested in or need to know about
فعالیت یافتن اطلاعات در مورد چیزی که به آن علاقه دارید یا باید در مورد آن بدانید
careful detailed work that is done in order to find out more about a subject especially as a part of a scientific or academic project
کار دقیق دقیقی که به منظور کسب اطلاعات بیشتر در مورد یک موضوع انجام می شود، به ویژه به عنوان بخشی از یک پروژه علمی یا دانشگاهی
مطالعاتی که در مورد یک موضوع خاص انجام شده است
a piece of work in which someone examines a particular subject in order to find out more about it and writes about what they have found
اثری که در آن شخصی موضوع خاصی را بررسی می کند تا بیشتر در مورد آن بیابد و در مورد آنچه یافته است می نویسد.
یک آزمایش علمی برای اینکه بفهمید وقتی کاری را انجام می دهید چه اتفاقی می افتد
مطالعه یک موضوع با جزئیات، به ویژه به منظور کشف حقایق جدید یا آزمایش ایده های جدید
برای به دست آوردن تمام حقایق و اطلاعات لازم برای چیزی
مطالعه یک موضوع برای یافتن چیزهای جدید در مورد آن یا آزمایش ایده ها، محصولات جدید و غیره
an organization or department where new ideas and products are developed, tested etc
یک سازمان یا بخش که در آن ایده ها و محصولات جدید توسعه یافته، آزمایش می شوند و غیره
a detailed study of a subject especially in order to discover (new) information or reach a (new) understanding
مطالعه دقیق یک موضوع، به ویژه به منظور کشف اطلاعات (جدید) یا رسیدن به یک درک (جدید).
to study a subject in detail especially in order to discover new information or reach a new understanding
مطالعه یک موضوع با جزئیات، به ویژه برای کشف اطلاعات جدید یا رسیدن به درک جدید
مطالعه دقیق یک موضوع به منظور کشف اطلاعات یا دستیابی به درک جدیدی از آن
detailed study of a subject especially in order to discover new information or understand the subject better
مطالعه دقیق یک موضوع، به ویژه برای کشف اطلاعات جدید یا درک بهتر موضوع
to study a subject carefully or in detail especially in order to discover new information or understand the subject better
مطالعه یک موضوع با دقت یا با جزئیات، به ویژه برای کشف اطلاعات جدید یا درک بهتر موضوع
او در حال تحقیق در مورد ارتباط بین جنایت و فقر است.
کارهای تحلیلی که به عنوان بخشی از تحقیقات محیطی انجام می شود اغلب در این دسته قرار می گیرد.
It defines producer services, and by reviewing existing research produces a better understanding of their role and growth.
خدمات تولید کننده را تعریف می کند و با بررسی تحقیقات موجود درک بهتری از نقش و رشد آنها ایجاد می کند.
بسیاری از دروس علوم شامل عناصر تحقیق کتابخانه ای و نیز معادل آزمایشگاهی آن می شوند.
Shaw hires mostly female salespeople because market research suggests that carpet shoppers are primarily women who prefer to buy from other women.
شاو عمدتاً فروشندگان زن را استخدام می کند زیرا تحقیقات بازار نشان می دهد که خریداران فرش عمدتاً زنانی هستند که ترجیح می دهند از زنان دیگر خرید کنند.
او امیدوار است که کتابش الهام بخش تحقیقات بیشتری در مورد اعتیاد به الکل باشد.
تحقیقات بیشتری در مورد راه های انتشار این ویروس مورد نیاز است.
تحقیقات زیادی با استفاده از داده های ثانویه یا کتابخانه ای انجام می شود.
بسیاری از سوالات را می توان بدون انجام تحقیقات جدید پاسخ داد.
There are also posts in various environment-oriented research institutes and other organisations for which a knowledge of meteorology is advantageous.
همچنین پست هایی در موسسات تحقیقاتی مختلف محیط گرا و سایر سازمان ها وجود دارد که دانش هواشناسی برای آنها مفید است.
این کتاب از تحقیقات خود گاردنر استفاده می کند.
تحقیقات اخیر نشان داده است که زبان انسان بسیار قدیمی تر از آن چیزی است که قبلاً فکر می کردیم.
هیچ تحقیق علمی برای تأیید ادعاهای این شرکت وجود ندارد.
scientific/medical/academic research
تحقیقات علمی/پزشکی/آکادمیک
آنها برای تحقیقات سرطان پول جمع می کنند.
انجام / انجام / انجام تحقیق
من تحقیقاتی انجام داده ام تا ارزان ترین راه سفر به آنجا را پیدا کنم.
او تحقیقات گسترده ای در مورد منابع انرژی تجدیدپذیر انجام داده است.
تحقیقات اخیر روی کودکان ناشنوا یافته های جالبی در مورد گفتار آنها به دست آورده است.
تحقیقات روی حیوانات منجر به پیشرفت های مهم پزشکی شده است.
طبق تحقیقات اخیر، افراد بیشتری نسبت به قبل به سینما می روند.
آخرین پروژه تحقیقاتی آنها توسط دولت تامین خواهد شد.
آیا امیدوار به دریافت کمک هزینه تحقیقاتی هستید؟
یک محقق / دستیار / دانشمند
یک موسسه / مرکز / آزمایشگاه تحقیقاتی
یافته های تحقیق در مجله کیفیت محیطی منتشر شد.
بحث در مورد اخلاقیات تحقیقات سلول های بنیادی جنینی
برای دوره دکترای خود تحقیقات میدانی را در اندونزی انجام داد.
Further research is needed.
تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.
Future research will hopefully give us a better understanding of how garlic works in the human body.
امیدواریم تحقیقات آینده به ما درک بهتری از نحوه عملکرد سیر در بدن انسان بدهد.
دکتر Babcock تحقیقات گسترده ای در زمینه تولید محصولات کشاورزی انجام داده است.
تامین مالی تحقیقات پایه در زیست شناسی، شیمی و ژنتیک
فعالان خواستار ممنوعیت تحقیقات حیوانات شدند.
کار برای انجام تحقیقات بیشتر روی این ژن در حال انجام است.
او به جامائیکا بازگشت تا تحقیقات خود را در مورد دیاسپورای آفریقایی دنبال کند.
Bad punctuation can slow down people's reading speeds, according to new research carried out at Bradford University.
بر اساس تحقیقات جدید انجام شده در دانشگاه برادفورد، علائم نگارشی بد می تواند سرعت خواندن افراد را کاهش دهد.
او تحقیقات خود را بر اقتصاد دوران بین دو جنگ متمرکز کرد.
بیشتر تحقیقات در این زمینه بر روی تأثیرات آن بر کودکان متمرکز شده است.
یک مقاله بر اساس تحقیقات انجام شده در آکسفورد نشان داد که این دارو ممکن است باعث آسیب مغزی شود.
تحقیقات نشان می دهد که زنان بیشتر از مردان از دیگران حمایت اجتماعی می کنند.
او در حال انجام تحقیق در مورد موسیقی چک بین جنگ ها است.
تحقیق این نتایج را تایید نمی کند.
آنها در حال انجام تحقیقاتی در مورد الگوهای جریان طبیعی آب هستند.
آنها فاقد منابع لازم برای انجام تحقیقات خود هستند.
تحقیق و بررسی
معاینه
exploration
اکتشاف
تحلیل و بررسی
مطالعه
experimentation
آزمایش
fact-finding
کشف واقعیات
inquiryUS
پرس و جو ایالات متحده
probe
پویشگر
probing
کاوشگری
scrutiny
بررسی موشکافانه
delving
کندوکاو
groundwork
زمینه سازی
disquisition
disquisition
enquiryUK
استعلام انگلستان
examen
امتحان
experiments
استعلام
inquest
تفتیش عقاید
inquisition
تحت مراقبت
probation
آزمایش کردن
تجزیه و تحلیل ایالات متحده
analyzesUS
تجزیه و تحلیل انگلستان
analysesUK
سوالات
enquiries
مزاحمت
indagation
موشکافی
scrutinization
مطالعات
studies
تست ها
tests
کار پا
legwork
جستجو
quest
کار کردن