analysis
analysis - تحلیل و بررسی
noun - اسم
UK :
US :
بررسی دقیق چیزی برای درک بهتر آن
روشی که در آن کسی یک موقعیت یا مشکل را توصیف می کند و می گوید چه چیزی باعث وقوع آن می شود
بررسی دقیق یک ماده برای دیدن اینکه از چه چیزی ساخته شده است
a process in which a doctor makes someone talk about their past experiences, relationships etc in order to help them with mental or emotional problems
فرآیندی که در آن پزشک کسی را مجبور میکند در مورد تجربیات گذشته، روابط و غیره صحبت کند تا به او در مشکلات روحی و روانی کمک کند.
نظر کسی در مورد یک موقعیت، پس از بررسی آن و تفکر دقیق در مورد آن
the act of studying or examining something in detail in order to discover or understand more about it or your opinion and judgment after doing this
مطالعه یا بررسی دقیق چیزی به منظور کشف یا درک بیشتر در مورد آن یا نظر و قضاوت شما پس از انجام این کار
the act of examining a substance especially by separating it into its parts, in order to discover what it is or contains
عمل بررسی یک ماده، به ویژه با جدا کردن آن به اجزای آن، به منظور کشف چیستی یا حاوی آن
a process or treatment in which a person's unconscious mind is examined according to a theory of the human personality to discover the hidden causes of their emotional or mental problems
فرآیند یا درمانی که در آن ضمیر ناخودآگاه شخص بر اساس یک نظریه شخصیت انسانی بررسی می شود تا علل پنهان مشکلات عاطفی یا ذهنی آنها کشف شود.
the process of studying or examining something in an organized way to learn more about it or a particular study of something
فرآیند مطالعه یا بررسی چیزی به روشی سازمان یافته برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد آن، یا مطالعه خاصی در مورد چیزی
تحلیل نیز شکل کوتاهی از روانکاوی است.
مطالعه ی چیزی با جزئیات
someone's opinion based on the knowledge and information they have of what a situation is and what it means
نظر کسی، بر اساس دانش و اطلاعاتی که دارد، در مورد اینکه یک موقعیت چیست و به چه معناست
after everything has been considered
بعد از اینکه همه چیز در نظر گرفته شد
تجزیه و تحلیل دقیق تر از عود زخم را می توان با استفاده از تجزیه و تحلیل جدول زندگی به دست آورد.
Bringing these out in the open and subjecting them to scrutiny and analysis will yield fruitful results.
افشای این موارد در فضای باز و قرار دادن آنها در معرض بررسی و تجزیه و تحلیل نتایج مثمر ثمری به همراه خواهد داشت.
این مقاله تجزیه و تحلیل دقیقی از طرح های مختلف تحقیقاتی ارائه می دهد.
Just sitting down together as a family to draft an agreement can encourage analysis and co-operation.
نشستن با هم به عنوان یک خانواده برای پیش نویس توافق می تواند تجزیه و تحلیل و همکاری را تشویق کند.
در تحلیل نهایی، این حزب بهتر سازماندهی شده است که احتمالا برنده خواهد شد.
در سال 1984 زنان نخست زا بالای 35 سال برای تجزیه و تحلیل بسیار اندک بودند.
این نوع تحلیل به افراد خلاق کمک می کند، اما محدودیت های عملی دارد.
تجزیه و تحلیل ما نشان می دهد که هزینه پیشنهادی برای بزرگراه جدید غیر واقعی است.
تحلیل واج شناختی نیز با تحلیل نحوی و معنایی تعامل دارد.
از نظر تجزیه و تحلیل بخش قبل، سهام صنعت ناقص تغییر می کند.
Such an inquiry could have produced serious questions and a thorough analysis regarding the precepts of Centralism that underlay the entire scheme.
چنین تحقیقی میتوانست پرسشهای جدی و تحلیلی کامل در مورد احکام سانترالیسم که زیربنای کل طرح است، ایجاد کند.
statistical/data analysis
تجزیه و تحلیل آماری / داده ها
تجزیه و تحلیل دقیق داده ها
برای انجام/انجام تحلیل
Further analysis revealed significant regional variations in the results.
تجزیه و تحلیل بیشتر تغییرات منطقه ای قابل توجهی را در نتایج نشان داد.
ما بر اساس تحلیلی که از شرایط داشتیم تصمیم گرفتیم.
در تجزیه و تحلیل گنجانده شود / حذف شود
نمونه های خون برای تجزیه و تحلیل به آزمایشگاه ارسال می شود.
نتایج تجزیه و تحلیل توالی DNA
شما می توانید درخواست تجزیه و تحلیل شیمیایی آب لوله کشی خود را داشته باشید.
در تجزیه و تحلیل، فرد تعارضات عاطفی دشوار را حل می کند.
در تحلیل نهایی، این موضوع یک انتخاب شخصی است.
کتاب تحلیلی از فقر و علل آن است.
در این نشست آنها تجزیه و تحلیل مفصلی از دوازده مدرسه در یکی از مناطق لندن ارائه کردند.
تجزیه و تحلیل بیشتری در مورد روند پیری انجام شده است.
ما یک تجزیه و تحلیل مقایسه ای از ژن های گونه های مختلف انجام دادیم.
آنها تجزیه و تحلیل عمیقی از نتایج انجام دادند.
محققان مضامین را از تحلیل محتوای مصاحبه ها شناسایی کردند.
وی تحلیل مختصری از وضعیت اقتصادی کنونی ارائه کرد.
او در تحلیل خود از رمان جنبه های مختلف زندگی خود نویسنده را مورد بحث قرار می دهد.
در تحلیل نهایی، مردم قویتر از ژنرالها بودند.
Our financial experts conducted an independent analysis of the investment plan's performance.
کارشناسان مالی ما تجزیه و تحلیل مستقلی از عملکرد طرح سرمایه گذاری انجام دادند.
I was interested in Clare's analysis of the situation.
من به تحلیل کلر از وضعیت علاقه مند بودم.
برخی از این استدلال ها نیاز به تحلیل بیشتری دارند.
تجزیه و تحلیل شیمیایی محتوای بالای مس را نشان داد.
آزمایشگاه پزشکی قانونی تجزیه و تحلیل دوم از نمونه DNA را انجام داد.
او به سوئیس سفر کرد تا با یونگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
شاعر سالها در تحلیل گذرانده بود.
تجزیه و تحلیل شیمیایی لباس این زن، آثار خون را نشان داد.
ما تحلیلی از بازدیدکنندگان وب سایت بر اساس سن، جنس و منطقه انجام دادیم.
داده ها را می توان برای تجزیه و تحلیل دقیق به رایانه فرستاد.
statistical/structural/numerical analysis
تجزیه و تحلیل آماری / ساختاری / عددی
معاینه
تحقیق و بررسی
anatomy
آناتومی
breakdown
درهم شکستن
scanning
اسکن کردن
scrutiny
بررسی موشکافانه
تفسیر
تست
assay
سنجش
dissection
تشریح
ارزیابی
exploration
اکتشاف
inquiryUS
پرس و جو ایالات متحده
inspection
بازرسی
perusal
مطالعه
probe
پویشگر
وضوح
آناتومی سازی
anatomization
ساختارشکنی
anatomizing
انحلال
deconstruction
استعلام انگلستان
dissolution
پژوهش
enquiryUK
الک کردن
نظر سنجی
sifting
آزمایش کردن
حسابرسی
مرور
audit
تجزیه و تحلیل
analytics
analyzation