draft
draft - پیش نویس
noun - اسم
UK :
US :
یک نوشته یا طرحی که هنوز به شکل نهایی خود نرسیده است
دستور کتبی برای پرداخت پول توسط بانک، به ویژه از یک بانک به بانک دیگر
سیستمی که در آن تیم های حرفه ای بازیکنانی را از کالج ها برای پیوستن به تیم های خود انتخاب می کنند
املای آمریکایی پیش نویس
برای نوشتن یک طرح، نامه، گزارش و غیره که باید قبل از اینکه به شکل نهایی خود تغییر کند
دستور دادن به کسی برای پیوستن به ارتش، نیروی دریایی و غیره، به ویژه در زمان جنگ
برای انتخاب یک بازیکن کالج برای پیوستن به یک تیم حرفه ای
سند یا نوشته ای که باید بررسی شود و احتمالاً تغییر کند و بنابراین هنوز به شکل کامل خود نیست
a document or piece of writing that has to be checked and possibly changed, and so is not yet in its finished form
برای نوشتن نامه، گزارش و غیره که باید قبل از اینکه به شکل نهایی خود تغییر کند، تغییر دهید
یک قطعه متن، یک پیشنهاد رسمی، یا یک نقاشی در حالت اولیه خود، که اغلب حاوی ایده ها و مقاصد اصلی است، اما نه شکل توسعه یافته
a piece of text a formal suggestion or a drawing in its original state often containing the main ideas and intentions but not the developed form
سیستم دستور قانونی افراد برای پیوستن به نیروهای مسلح
سیستمی که توسط آن تیم های ورزشی در ایالات متحده در ابتدای هر فصل بازیکنان جوان جدیدی را انتخاب می کنند
دستور کتبی برای پرداخت پول توسط یک بانک، به ویژه به بانک دیگر
جریان هوای سرد ناخوشایندی که در یک اتاق می وزد
عمق آب مورد نیاز یک قایق برای شناور شدن
سیستمی برای نگهداری و سرو نوشیدنی ها از ظروف بزرگ، به ویژه بشکه ها
(از نوشیدنی هایی مانند آبجو) که در ظروف بزرگ مخصوصا بشکه ها ذخیره شده و از آنها سرو می شود
(از حیوانات) که برای کشیدن بارهای سنگین و وسایل نقلیه و غیره استفاده می شود.
برای نوشتن اولین نسخه از یک سند مانند نامه، مقاله یا قانون، که ممکن است جزئیات اضافه، تغییر یا تصحیح شود.
to write the first version of a document such as a letter essay or law which may have details added, changed, or corrected later
برای ترسیم نقشه های ساختمان جدید، سازه، ماشین و غیره.
بر اساس قانون به مردم دستور دهد به نیروهای مسلح بپیوندند
پیش نویس طرح، سند و غیره در شکل اول خود شامل نکات اصلی است اما نه همه جزئیات
یک قطعه نوشته یا طراحی که در اوایل توسعه یک اثر انجام می شود تا به آماده سازی آن در شکل نهایی کمک کند
a piece of writing or drawing that is done early in the development of a work to help prepare it in its final form
فرآیندی که طی آن افراد طبق قانون به عضویت نیروهای مسلح دستور میدهند، یا فرآیندی که طی آن بازیکنان برای بازی در تیمهای ورزشی حرفهای (= پولی) انتخاب میشوند.
the process by which people are ordered by law to become members of the armed forces, or the process by which players are chosen to play for professional (= paid) sports teams
جریان هوای سرد در داخل اتاق
دستور کتبی برای پرداخت پول توسط بانک
برای نوشتن چیزی، به ویژه در مراحل اولیه قبل از اینکه در فرم نهایی باشد
دستور دادن به یک نفر برای عضویت در نیروهای مسلح
در ورزش، پیش نویس به معنای انتخاب شخصی است، به ویژه. شخصی در کالج یا دانشگاه به عنوان بازیکن برای تیمی که به بازیکنانش پول می دهد در دسترس باشد
In sports, to draft is to choose someone esp. someone in a college or university to become available as a player for a team that pays its players
نوشته ای مانند نامه، گزارش یا سخنرانی که ممکن است شکل نهایی خود را نداشته باشد و تغییراتی در آن ایجاد شده باشد.
a piece of writing such as a letter report or speech that may not be in its final form and may have changes made to it
این تنها اولین پیش نویس سخنرانی من است.
من یک پیش نویس تقریبی از نامه تهیه کرده ام.
نسخه نهایی منتشر شده در بسیاری از جزئیات کلیدی با پیش نویس های قبلی متفاوت است.
پیش نویس نهایی (= نسخه نهایی)
پیش نویس گزارش / طرح / لایحه / قطعنامه
پیش نویس سند/پیشنهاد
پیش نویس قانون اساسی/قانون/توافقنامه
The legislation is still in draft form.
این قانون هنوز در قالب پیش نویس است.
پرداخت باید با پیش نویس بانکی که در یک بانک بریتانیایی کشیده شده است انجام شود.
He was the fourth player chosen in the 2017 draft but the first of his class to reach the major leagues.
او چهارمین بازیکنی بود که در درفت 2017 انتخاب شد، اما اولین بازیکن کلاس خود بود که به لیگ های بزرگ راه یافت.
آیا می توانی در را ببندی؟ یک پیش نویس در اینجا وجود دارد.
او یک پیش نویس عمیق از آبجو خود را برداشت.
پیش نویس خواب (= چیزی که شما را به خواب می برد)
من یک پیش نویس اولیه را برای یک نماینده فرستادم.
او پیش نویس اولیه برنامه های خود را تهیه کرد.
پیش نویس اولیه توافقنامه تصویب شده است.
از دانش آموزان دعوت شد تا پیش نویس ها را برای بازخورد ارسال کنند.
آیا این پیش نویس نهایی است؟
پیش نویس های اصلی ساختمان جدید با معماران است.
یک پیش نویس تقریبی از نحوه چیدمان پارک وجود دارد.
این فقط یک پیش نویس تقریبی است - مقاله تمام شده نیز دارای تصاویر خواهد بود.
او از من خواست تا پیش نویس (اولین) پیشنهاد خود را بررسی کنم.
او به دلیل آسیب دیدگی از پا اجتناب کرد.
درفت NBA
او یک انتخاب دور دوم توسط Raiders بود.
ترتیبی دادم که با پیش نویس بانکدار مقداری پول از لندن به لس آنجلس فرستاده شود.
آیا لاگر روی بادکش است یا بطری شده است؟
draft beer/lager/cider
آبجو / آبجو / آبجو
یک اسب بارکش
یک طرح پیشنهادی برای پروژه تهیه کنید و می توانیم در جلسه درباره آن بحث کنیم.
او به من کمک کرد تا یک شکایت نامه تهیه کنم.
outline
طرح کلی
طرح
abstract
خلاصه
blueprint
نقشه
delineation
ترسیم
خشن
skeleton
اسکلت
specification
مشخصات
summary
استخوان ها
bones
ébauche
ébauche
نسخه
نسخه اولیه
preliminary version
نکات اصلی
main points
کپی خام
استخوان لخت
bare bones
فرم مقدماتی
preliminary form
پیش نویس خشن
اولین تلاش
اصل مطلب
sketch
هضم
synopsis
جمع بندی
rundown
کپسوله سازی
gist
خلاصه سازی
digest
مرور
summation
ذات
encapsulation
مخلص کلام
summarization
استخراج کردن
essence
nutshell
extract