version
version - نسخه
noun - اسم
UK :
US :
یک کپی از چیزی که تغییر کرده است به طوری که کمی متفاوت است
someone’s version of an event is their description of it when this is different from the description given by another person
نسخه شخصی از یک رویداد، توصیف او از آن است، زمانی که این با توصیف ارائه شده توسط شخص دیگری متفاوت است
شکلی از یک برنامه کامپیوتری، محصول و غیره که کمی با اشکال قبلی متفاوت است
شکل خاصی از چیزی که کمی با اشکال دیگر همان چیز متفاوت است
شکل خاصی از چیزی که با اشکال دیگر همان چیز متفاوت است
یک نسخه نیز می تواند ترجمه باشد
نسخه شخصی از یک رویداد، توصیف آن شخص از آن است
a product computer program document etc. that is slightly different from its previous or later forms
محصول، برنامه کامپیوتری، سند و غیره که کمی با اشکال قبلی یا بعدی آن متفاوت است
I had trouble understanding the French, so I got the English version of the book from the library and read it.
من در درک زبان فرانسه مشکل داشتم، بنابراین نسخه انگلیسی کتاب را از کتابخانه گرفتم و آن را خواندم.
اکثر مردم موافق هستند که نسخه ایتالیایی بهتر به نظر می رسد.
با این حال، نسخه مک با تمام زنگ ها و سوت ها همراه است.
نسخه کودکانه چیزی در مورد دیدگاه یوسف درباره بارداری مرموز همسرش نمی گوید.
یک نسخه ناسازگار و با روحیه از یک آهنگ قدیمی در هوای شب پخش شد.
در اینجا دستور العمل هایی برای برخی از نسخه های به روز ماکارونی و پنیر آورده شده است.
آخرین نسخه بسته نرم افزاری
نسخه توسعه یافته مقاله
نسخه اصلی/نهایی بسیار برتر است.
نسخه جدید / متفاوت / اصلاح شده / اصلاح شده
یک نسخه قبلی/یک نسخه قبلی
نسخه به روز شده برنامه
نسخه چاپی/آنلاین
برای ایجاد/تولید/پیشنهاد/انتشار/استفاده از یک نسخه
این بازی دارای دو نسخه طولانی و کوتاه است.
نسخه DVD فیلم
این نسخه اصلاح شده لایحه به مجلس سنا رفت.
نسخه ویرایش شده سخنرانی او در باشگاه ملی مطبوعات در کانبرا
نسخه کامل گزارش
نسخه لوکس/لوکس
من نسخه را فقط برای کامپیوتر بازی کردم.
این یک نسخه ویرایش شده از بررسی است.
نسخه سینمایی «جنگ و صلح»
نسخه انگلیسی این رمان قرار است سال آینده منتشر شود.
او همچنین در نسخه صحنه ای بازی کرد.
یک نسخه متحرک از داستان
نسخه دستگاهی این آهنگ
این قطعه در نسخه ای برای دو پیانو نیز وجود دارد.
نسخه خلاصه شده برای کودکان
او نسخه خود را از افسانه نوشت.
ما هیچ راهی نداریم که بدانیم کدام نسخه درست است.
او روایت خود را از آنچه در آن روز اتفاق افتاده بود به ما داد.
نسخههای آنها از چگونگی وقوع حادثه با هم در تضاد هستند.
او موافقت کرد که روایت خود از رویدادها را به خبرنگاران بدهد.
هر طرف روایت خاص خود را از حقیقت دارد.
در حال حاضر نسخه آینده این دوربین در حال توسعه است.
یک کپی از نسخه تقریبی مقاله خود را نگه دارید.
حساب
شرح
گزارش
داستان
تاریخ
رکورد
بیانیه
روایت
rendition
ترجمه
سمت
تحلیل و بررسی
تاريخچه
chronicle
تفسیر
rendering
درك كردن
تعیین مشخصات
characterization
تجسم
depiction
توضیح
نمایندگی
گرفتن
چشم انداز
تعبیر
construal
احساس؛ عقیده؛ گمان
به تصویر کشیدن
narration
رفتار
کارایی
portrayal
تحویل
ارائه
paraphrase
obscurity
ابهام
vagueness
گنگ
ambiguity
غیر قابل توضیح
inexplicability
غیرقابل توضیح
unexplainability
دوگانگی
ambiguousness
غیرقابل تشخیص
equivocality
غیر قابل وصف بودن
equivocacy
عدم قطعیت
equivocation
عدم شفافیت
equivocalness
بی نتیجه بودن
inscrutability
نامشخص بودن
inscrutableness
کدورت
uncertainty
مه آلود بودن
unclearness
عدم اطمینان
inconclusiveness
نامعین بودن
indefiniteness
عدم دقت
abstruseness
سحابی
indistinctness
معما
opaqueness
haziness
incertitude
indeterminateness
opacity
imprecision
nebulosity
nebulousness
enigma