version

base info - اطلاعات اولیه

version - نسخه

noun - اسم

/ˈvɜːrʒn/

UK :

/ˈvɜːʃn/

US :

family - خانواده
google image
نتیجه جستجوی لغت [version] در گوگل
description - توضیح
example - مثال

  • آخرین نسخه بسته نرم افزاری

  • an expanded version of the article


    نسخه توسعه یافته مقاله

  • The original/final version is vastly superior.


    نسخه اصلی/نهایی بسیار برتر است.

  • a new/different/modified/revised version


    نسخه جدید / متفاوت / اصلاح شده / اصلاح شده

  • an earlier/a previous version


    یک نسخه قبلی/یک نسخه قبلی

  • an updated version of the app


    نسخه به روز شده برنامه

  • a print/an online version


    نسخه چاپی/آنلاین

  • to create/produce/offer/release/use a version


    برای ایجاد/تولید/پیشنهاد/انتشار/استفاده از یک نسخه

  • There are two versions of the game a long one and a short one.


    این بازی دارای دو نسخه طولانی و کوتاه است.


  • نسخه DVD فیلم

  • This amended version of the bill went to the Senate.


    این نسخه اصلاح شده لایحه به مجلس سنا رفت.

  • an edited version of her speech to the National Press Club in Canberra


    نسخه ویرایش شده سخنرانی او در باشگاه ملی مطبوعات در کانبرا


  • نسخه کامل گزارش

  • the de luxe/luxury version


    نسخه لوکس/لوکس

  • I've only played the version for PC.


    من نسخه را فقط برای کامپیوتر بازی کردم.

  • This is an edited version of the review.


    این یک نسخه ویرایش شده از بررسی است.

  • the film version of ‘War and Peace’


    نسخه سینمایی «جنگ و صلح»


  • نسخه انگلیسی این رمان قرار است سال آینده منتشر شود.

  • He also starred in the stage version.


    او همچنین در نسخه صحنه ای بازی کرد.

  • an animated version of the story


    یک نسخه متحرک از داستان

  • an instrumental version of the song


    نسخه دستگاهی این آهنگ

  • The piece also exists in a version for two pianos.


    این قطعه در نسخه ای برای دو پیانو نیز وجود دارد.

  • an abridged version for children


    نسخه خلاصه شده برای کودکان

  • He wrote his own version of the legend.


    او نسخه خود را از افسانه نوشت.

  • We have no way of knowing which version is true.


    ما هیچ راهی نداریم که بدانیم کدام نسخه درست است.

  • She gave us her version of what had happened that day.


    او روایت خود را از آنچه در آن روز اتفاق افتاده بود به ما داد.

  • Their versions of how the accident happened conflict.


    نسخه‌های آن‌ها از چگونگی وقوع حادثه با هم در تضاد هستند.

  • She agreed to give her version of events to journalists.


    او موافقت کرد که روایت خود از رویدادها را به خبرنگاران بدهد.

  • Each side has its own version of the truth.


    هر طرف روایت خاص خود را از حقیقت دارد.


  • در حال حاضر نسخه آینده این دوربین در حال توسعه است.


  • یک کپی از نسخه تقریبی مقاله خود را نگه دارید.

synonyms - مترادف
antonyms - متضاد
  • obscurity


    ابهام

  • vagueness


    گنگ

  • ambiguity


    غیر قابل توضیح

  • inexplicability


    غیرقابل توضیح

  • unexplainability


    دوگانگی

  • ambiguousness


    غیرقابل تشخیص

  • equivocality


    غیر قابل وصف بودن

  • equivocacy


    عدم قطعیت

  • equivocation


    عدم شفافیت

  • equivocalness


    بی نتیجه بودن

  • inscrutability


    نامشخص بودن

  • inscrutableness


    کدورت

  • uncertainty


    مه آلود بودن

  • unclearness


    عدم اطمینان

  • inconclusiveness


    نامعین بودن

  • indefiniteness


    عدم دقت

  • abstruseness


    سحابی

  • indistinctness


    معما

  • opaqueness


  • haziness


  • incertitude


  • indeterminateness


  • opacity


  • imprecision


  • nebulosity


  • nebulousness


  • enigma


لغت پیشنهادی

meaty

لغت پیشنهادی

undertook

لغت پیشنهادی

assonance