presentation
presentation - ارائه
noun - اسم
UK :
US :
عمل اهدای جایزه یا هدیه دادن به کسی در یک مراسم رسمی
رویدادی که در آن محصول یا ایده جدیدی را توصیف یا توضیح می دهید
روشی که در آن چیزی گفته می شود، ارائه می شود، نشان داده می شود یا برای دیگران توضیح داده می شود
وقتی چیزی را به کسی نشان می دهید تا بتوان آن را بررسی کرد یا در نظر گرفت
عمل اجرای یک نمایش
وضعیتی که نوزاد درست قبل از تولد در بدن مادرش خوابیده است
رویدادی که در آن محصول، ایده، طرح و غیره جدید توصیف و توضیح داده می شود
روشی که در آن چیزی گفته می شود، نشان داده می شود یا برای دیگران توضیح داده می شود
a talk giving information about something
صحبتی که در مورد چیزی اطلاعات می دهد
an occasion when prizes, qualifications, etc. are formally given to those who have won or achieved them
موقعیتی که جوایز، مدارک تحصیلی و غیره به طور رسمی به کسانی که برنده یا به دست آورده اند داده می شود
شکلی که وقتی چیزی به دیگران نشان داده میشود، یا ظاهری که یک نفر به نظر میرسد
عمل دادن یا نشان دادن چیزی، یا روشی که در آن چیزی داده یا نشان داده می شود
گفتگو با گروهی که در آن اطلاعاتی در مورد یک محصول جدید، طرح و غیره ارائه می شود
روشی که در آن شخص یا چیزی ظاهر یا نشان داده می شود
I was supposed to be giving a presentation that morning to some colleagues from the Japanese division.
قرار بود همان روز صبح برای تعدادی از همکاران بخش ژاپنی ارائه کنم.
در عوض من کل ارائه را به فرانک دادم.
او دوست داشت مخاطب داشته باشد، مشتریانی داشته باشد که به آنها ارائه دهند و معامله را ببندند.
He'd spent years tied to drum machines and Portostudios, crafting songwriting ideas but without finding the perfect format of presentation.
او سالها را با دستگاههای درام و Portostudios گذرانده بود، و ایدههای ترانه سرایی میساخت، اما بدون یافتن فرمت کامل ارائه.
ارائه ما با حدود دو ساعت بحث دنبال شد.
The human factor also looms large in Bamford's presentation of the agency's strengths and weaknesses.
عامل انسانی نیز در ارائه بامفورد از نقاط قوت و ضعف آژانس به چشم می خورد.
اتفاقاً Chandos ارائه سری کلکت خود را بسیار بهبود بخشیده است.
To speed up publication the presentations have been used unaltered so the book lacks a coherent style or structure.
برای سرعت بخشیدن به انتشار، از ارائه ها بدون تغییر استفاده شده است، بنابراین کتاب فاقد سبک یا ساختار منسجم است.
The presentation went extremely well with almost all of the audience requesting further information about our proposals.
ارائه بسیار خوب انجام شد و تقریباً همه مخاطبان درخواست اطلاعات بیشتر در مورد پیشنهادات ما کردند.
کافه خرس باید به ارائه و سلیقه بیشتر توجه کند.
ما وکلا را به دلیل ارائه ضعیف پرونده مقصر دانستیم.
مدیر فروش در مورد محصولات جدید ارائه خواهد کرد.
چندین سخنران سخنرانی های کوتاهی خواهند داشت.
این کنفرانس با ارائه کلیدی توسط یک چهره برجسته صنعت آغاز خواهد شد.
a slide/video/multimedia presentation
ارائه اسلاید/ویدئو/چند رسانه ای
دادگاه پس از ارائه مدارک جدید به دادگاه به تعویق افتاد.
The presentation of prizes began after the speeches.
اهدای جوایز پس از سخنرانی آغاز شد.
شهردار خودش ارائه (= تحویل هدیه) را انجام می دهد.
Members will be admitted on presentation of a membership card.
اعضا با ارائه کارت عضویت پذیرفته می شوند.
یک نسخه ارائه (= یک کتاب رایگان ارائه شده توسط نویسنده یا ناشر)
a presentation ceremony/evening
یک مراسم ارائه / عصر
Improving the product's presentation (= the way it is wrapped, advertised, etc.) should increase sales.
بهبود ارائه محصول (= نحوه بسته بندی، تبلیغ و غیره) باید فروش را افزایش دهد.
من ارائه واضح و منطقی استدلال های او را تحسین می کنم.
تاکید اصلی آموزش بر مهارت های ارائه خواهد بود.
من ارائه ام را روی یک مموری استیک گذاشته ام.
the school's annual presentation evening
شب ارائه سالانه مدرسه
The speaker gave an interesting presentation on urban transport.
سخنران ارائه جالبی در مورد حمل و نقل شهری ارائه کرد.
اهدای جوایز و لوح تقدیر در سالن اصلی انجام خواهد شد.
اگر می خواهید مردم محصولات شما را بخرند، ارائه مهم است.
a multimedia presentation
ارائه چند رسانه ای
پس از ارائه فروش، هیئت مدیره تعدادی سوال داشت.
اهدای جوایز در یک ضیافت در ماه ژوئن انجام می شود.
هم غذا و هم ارائه اش عالی بود.
من یک ارائه به هیئت مدیره ارائه کردم، اما متأسفانه رد شد.
آنها یک ارائه پاورپوینت ارائه کردند و توضیح دادند که امیدوارند چه کاری انجام دهند.
بستن یک فروش، هدف هر ارائه فروش را تشکیل می دهد.
The most important place to spend money is on business presentation meaning the quality of your stationery, business cards, brochures, etc.
مهم ترین مکان برای خرج کردن، ارائه تجاری است، یعنی کیفیت لوازم التحریر، کارت ویزیت، بروشور و غیره.
تظاهرات
نشانی
lecture
سخنرانی
سخن، گفتار
صحبت
allocution
تخصیص
نمایش دادن
نمایشگاه
exposition
سمینار
seminar
نشان می دهد
معرفی
راه اندازی
گزارش
قضیه
proposition
رژه رفتن
launching
گام صدا
parading
پذیرایی
عمل کنید
reception
اورتور
فروش زمین
overture
نمایش سگ و پونی
گفتمان
disquisition
مونولوگ انگلستان
disquisition
مونولوگ ایالات متحده
monologueUK
خطبه
oration
پخش کردن
monologUS
پایان نامه
sermon
spiel
dissertation
concealment
پنهان کاری
hiding
قایم شدن
واقعیت
پوشش
حقیقت
راز
vagueness
ابهام
obscurity
یقین - اطمینان - قطعیت
covering
حفاظت
certainty
ایمنی
تضمینی
معمولی بودن
surety
سادگی
ordinariness
فروتنی
simplicity
کسلی
modesty
ساده بودن
dullness
ساکت
plainness