publication
publication - انتشار
noun - اسم
UK :
US :
فرآیند چاپ کتاب، مجله و غیره و عرضه آن برای فروش
یک کتاب، مجله و غیره
هنگامی که اطلاعات در یک کتاب، مجله و غیره چاپ می شود تا عموم بتوانند آن را مطالعه کنند
عمل در دسترس قرار دادن یک کتاب، مجله و غیره برای فروش، یا زمانی که این کار انجام می شود
عمل به اطلاع عموم مردم
عمل در دسترس قرار دادن اطلاعات یا داستان ها به صورت چاپی یا الکترونیکی برای مردم
کتاب، مجله، روزنامه یا سندی که در آن اطلاعات یا داستان هایی منتشر شده است
a book magazine newspaper or document or the act of making information or writing available esp. in a printed form
یک کتاب، مجله، روزنامه، یا سند، یا عمل در دسترس قرار دادن اطلاعات یا نوشته ها، به ویژه. به صورت چاپی
the act of making information stories, or pictures available to people either in books, newspapers, magazines, etc. or online
عمل در دسترس قرار دادن اطلاعات، داستان ها یا تصاویر در کتاب ها، روزنامه ها، مجلات و غیره یا به صورت آنلاین در دسترس مردم
کتاب، مجله، گزارش و غیره که منتشر می شود
عمل ارائه جزئیات عمومی در مورد یک چیز خاص
جزئیات برای درج در این ستون باید سه روز قبل از انتشار به صورت کتبی دریافت شود.
The Weekly began publication December 1,1982.
هفته نامه انتشار خود را در 1 دسامبر 1982 آغاز کرد.
The dimensions of her achievement are still not understood, even by the conservative publications that gave her their moderately enthusiastic support.
ابعاد دستاورد او هنوز درک نشده است، حتی توسط نشریات محافظه کار که از او حمایت نسبتاً مشتاقانه خود را ارائه کردند.
با این حال، انتشار گزارش دوم قریب الوقوع است.
a monthly publication
یک نشریه ماهانه
First many critics see this as a silly game of publication counting, a bogus guide to merit in the lab.
اول، بسیاری از منتقدان این را یک بازی احمقانه شمارش نشریات، یک راهنمای ساختگی برای شایستگی در آزمایشگاه می دانند.
مجموع، انتشارات Patuxent میانگین تیراژ بیش از 250000 در هفته دارند.
آیا مدیران می توانند نشریات دانشجویی را بدون دستورالعمل مکتوب سرکوب کنند؟
Given the complexity of this task there is always a time lag in the publication of mortality by cause of death data.
با توجه به پیچیدگی این کار، همیشه یک تاخیر زمانی در انتشار داده های مرگ و میر بر اساس علت مرگ وجود دارد.
انتشار نتایج او الهام بخش موج جدیدی از تحقیقات است.
در عوض، پس از انتشار در پاییز امسال، یک راهنمای رایگان دریافت کنید.
specialist publications
انتشارات تخصصی
تاریخ انتشار
این مطالعه این هفته به عنوان یک نشریه آنلاین پیشرفته منتشر شده است.
او برای نشریات مختلف نوشته است.
انتشار اولین رمانش
او در پی انتشار یک گزارش توهین آمیز استعفا داد.
خوشحالم که انتشار این کتاب را جشن میگیرم.
فهرستی از انتشارات اخیر در این زمینه
مقاله او برای چاپ در شماره ژوئن مجله پذیرفته شده است.
آثار او در طیف گسترده ای از نشریات رایج ظاهر شده است.
the publication by the European Commission of an agriculture information pack
انتشار یک بسته اطلاعات کشاورزی توسط کمیسیون اروپا
وزیر کشور تلاش کرد برای جلوگیری از انتشار دستوری دریافت کند، اما ناموفق بود.
تاخیر در انتشار نتایج آزمون
این روزنامه به دفاع از انتشار این عکس ها ادامه می دهد.
این کتاب برای انتشار در پاییز برنامه ریزی شده است.
هزینه کمتر انتشار الکترونیکی
انتشار پس از مرگ در این سال از مجلات ویرایش نشده او
Our German sister publication ‘Diese Woche’, went out of business.
نشریه خواهر آلمانی ما، «Diese Woche» از کار افتاد.
او چندین نشریه به نام خود در مورد تاریخ محلی دارد.
The glossy publication is being mailed to 4 000 companies.
این نشریه براق به 4000 شرکت پست می شود.
بروشور برای چاپ در شهریور ماه آماده خواهد شد.
آیا ترتیب انتشار اسامی برندگان را می دهید؟
تاریخ انتشار کی هست؟ (= کتاب چه زمانی برای خرید در دسترس خواهد بود؟)
آخرین نشریه ما مجله ای برای علاقه مندان به سلامت است.
His writing appears frequently in French, Mexican, and Canadian publications.
نوشته های او اغلب در نشریات فرانسوی، مکزیکی و کانادایی منتشر می شود.
انتشار مسابقات ماراتن در روزنامه یکشنبه آینده خواهد بود.
آنها حکم دادگاه عالی را برای جلوگیری از انتشار یک آگهی گمراه کننده تضمین کردند.
کاتالوگ در ماه سپتامبر آماده انتشار خواهد بود.
A new publication date of April 21 has been agreed.
تاریخ انتشار جدید 21 آوریل توافق شده است.
این شرکت تبلیغات را در بسیاری از نشریات مختلف قرار داد.
print/online/trade publications
انتشارات چاپی / آنلاین / تجاری
راز
concealment
پنهان کاری
ساکت
suppression
سرکوب
denial
انکار
پوشش
hiding
قایم شدن
keeping
نگه داشتن
closure
بسته
covering
یقین - اطمینان - قطعیت
certainty
حفاظت
ایمنی
تضمینی
surety
سوال
disavowal
جهل
پس گرفتن
ignorance
سکوت
retraction
برداشت از حساب
withdrawal
