print - چاپ
verb - فعل
UK :
US :
برای تولید کلمات، اعداد یا تصاویر روی کاغذ، با استفاده از دستگاهی که جوهر را روی سطح قرار می دهد
هنگامی که یک سند کامپیوتری چاپ می شود، یک نسخه چاپی از آن تولید می شود
برای تولید بسیاری از نسخه های چاپی یک کتاب، روزنامه و غیره
چاپ گزارش چیزی یا نامه ای، سخنرانی و غیره در روزنامه یا مجله
برای تولید یک عکس از یک فیلم عکاسی
برای تزیین پارچه با طرحی که به وسیله دستگاه روی تمام سطح آن قرار می گیرد
نوشتن کلمات با دست بدون به هم پیوستن حروف
با فشار دادن چیزی بر روی یک سطح یا در یک ماده نرم علامتی ایجاد کند
نوشته ای که چاپ شده است، مثلاً در کتاب یا روزنامه
حروفی که در آنها چیزی چاپ شده است
علامتی که بر روی یک سطح توسط چیزی که روی آن فشار داده شده است ایجاد می شود
پارچه مخصوصاً نخی که نقش رنگی روی آن چاپ شده باشد
عکسی که از یک فیلم تهیه شده است
a picture that is made by cutting lines onto a piece of metal or wood and then printing it onto paper
تصویری که با برش خطوط روی یک تکه فلز یا چوب و سپس چاپ آن روی کاغذ ساخته می شود.
یک کپی از یک نقاشی که با گرفتن عکس از آن و چاپ آن روی کاغذ تهیه می شود
برای تولید کلمات، اعداد، تصاویر و غیره روی کاغذ، با استفاده از دستگاهی که جوهر را روی سطح قرار می دهد
برای تولید کپی های زیادی از یک سند، روزنامه، کتاب و غیره به صورت چاپی
قرار دادن نامه، سخنرانی، مقاله و غیره در یک کتاب، روزنامه و غیره
اگر کامپیوتر کلماتی را روی صفحه چاپ کند، روی صفحه ظاهر می شوند
to write words or letters by hand without joining the letters together so that they look like the letters in a book
نوشتن کلمات یا حروف با دست بدون به هم پیوستن حروف به طوری که شبیه حروف یک کتاب شوند.
اطلاعات و اخبار در کتاب ها، روزنامه ها و غیره، به جای رسانه های دیگر
if a book is in print new copies of it are still being printed and it is easily available. If it is out of print it is no longer being printed
اگر کتابی در حال چاپ باشد، نسخه های جدیدی از آن همچنان در حال چاپ است و به راحتی در دسترس است. اگر تمام شده باشد دیگر چاپ نمی شود
the details in a legal document contract etc that many people do not take the time to read but that may have serious effects
جزئیات موجود در یک سند حقوقی، قرارداد و غیره که بسیاری از مردم برای خواندن آنها وقت نمی گذارند، اما ممکن است اثرات جدی داشته باشد
حروف، اعداد یا نمادهایی که بر روی کاغذ توسط ماشینی با استفاده از جوهر تولید شده اند
newspapers, books, and magazines
روزنامه ها، کتاب ها و مجلات
If a book is in print it is possible to buy a new copy of it and if it is out of print it is not now possible
اگر کتابی در دست چاپ باشد، امکان خرید نسخه جدید آن وجود دارد و اگر چاپ نشده باشد، اکنون امکان پذیر نیست.
a photographic copy of a painting or a picture made by pressing paper onto a special surface covered in ink, or a single photograph from a film
یک کپی عکاسی از یک نقاشی، یا تصویری که با فشار دادن کاغذ بر روی سطح خاصی که با جوهر پوشانده شده است، یا یک عکس از یک فیلم ساخته شده است.
هر نوع الگوی تولید شده با جوهر روی یک تکه لباس
informal for fingerprint
غیر رسمی برای اثر انگشت
برای تولید نوشته یا تصاویر روی کاغذ یا مواد دیگر با ماشین
گنجاندن یک نوشته در روزنامه یا مجله
من یک نسخه از سند را برای شما چاپ می کنم.
آیا می خواهید آدرس شما در بالای نامه چاپ شود؟
زمانی که می خواهید چاپ کنید روی نماد کلیک کنید.
هر کارت با یک پیام متفاوت چاپ می شود.
آنها 30000 نسخه از کتاب را چاپ کردند.
این شرکت در زمینه چاپ تقویم تخصص دارد.
این عکس در تمام روزنامه های کشور چاپ شده است.
این مجله به دلیل چاپ یک مقاله افترا آمیز درباره خانواده او مورد شکایت قرار گرفت.
عکس ها را می توان از یک فایل دیجیتال یا از نگاتیو چاپ کرد.
نام و آدرس خود را به وضوح در فضای ارائه شده چاپ کنید.
نام خود را با حروف بزرگ در پایین تصویر چاپ کرده بود.
در برخی از کشورها، کودکان در اولین باری که به مدرسه می روند، چاپ را یاد می گیرند.
ردهای این حیوان بزرگ به وضوح روی شن ها چاپ شده بود.
خاطره آن روز به شکلی پاک نشدنی در مغزش نقش بسته بود.
آنها طرح خود را روی تی شرت چاپ کرده بودند.
تیشرت چاپ شده با طرح خودشون
قدرت کلمه چاپ شده
من نتوانستم گرافیک را به درستی چاپ کنم.
تصاویر بر روی کامپیوتر اسکن شده و به صورت دیجیتال چاپ می شوند.
پیام با جوهر آبی چاپ شده بود.
چاپ از یک فایل
او این خاطرات را به صورت خصوصی در یک نسخه محدود چاپ کرد.
این کتاب به زیبایی بر روی کاغذ با کیفیت چاپ شده است.
اولین شماره خبرنامه را به صورت حرفه ای چاپ کردیم.
بروشور چاپ شده روی کاغذ بازیافتی
او داشت کارت ویزیت های ارزان قیمت را پخش می کرد.
عنوان با چاپ درشت است.
این رمان با چاپ بزرگ برای خوانندگانی با بینایی ضعیف در دسترس است.
کتاب با عجله به چاپ رسید (= تولید و منتشر شد) در اسرع وقت.
کیفیت چاپ (= کیفیت متن تولید شده) پرینتر لیزری جدید عالی است.
این بحث، چه در چاپ و چه در فضای مجازی، همچنان ادامه دارد.
characters
شخصیت ها
lettering
حروف نویسی
letters
نامه ها
نوع
صورت
font
فونت
typeface
تایپ فیس
fount
چشمه
imprint
حک
printing
چاپ
typescript
تایپی
ترکیب بندی
typesetting
حروفچینی
نوشتن
اندازه نوع
typography
تایپوگرافی
مورد
اسکریپت
سبک
boldface
پررنگ
pica
پیکا
roman
رومی
agate
عقیق
italic
مورب
glyph
گلیف
اندازه نقطه
نوع سبک
سبک چاپ
cursive
خط شکسته