delivery
delivery - تحویل
noun - اسم
UK :
US :
the act of bringing goods, letters etc to a particular person or place or the things that are brought
عمل آوردن کالاها، نامه ها و غیره به شخص یا مکان خاصی، یا چیزهایی که آورده می شود
فرآیند تولد فرزند
روشی که کسی در جمع صحبت می کند
عمل یا فرآیند آوردن کالاها، نامه ها و غیره به یک مکان یا شخص خاص
when a seller officially hands over something for example a document relating to property or shares, to a buyer
وقتی فروشنده ای رسماً چیزی را به عنوان مثال سندی مربوط به ملک یا سهام را به خریدار تحویل می دهد.
عمل بردن اجناس، نامه ها، بسته ها و غیره به خانه یا محل کار مردم
تامین چیزی، برای مثال نیروی موتور، یا روشی که آن را تامین می کند
در برخی از ورزشها، مانند کریکت یا بیسبال، عمل پرتاب توپ به سمت شخصی که چوبدار دارد، به منظور ضربه زدن به توپ توسط آن شخص.
in some sports, such as cricket or baseball the act of throwing the ball towards the person with the bat, in order for that person to try to hit the ball
واقعیت دستیابی یا تولید چیزی که وعده داده شده است
یک تولد
عمل بردن کالاها، نامه ها یا بسته ها به خانه یا محل کار مردم
نحوه صحبت کردن کسی، به ویژه عمومی
عمل یا فرآیند تولد
عمل بردن کالا، نامه، بسته و غیره به یک مکان
مقداری از کالاهای دریافتی
عمل ارائه خدمات یا عرضه چیزی به مشتری
وضعیتی که در آن به خریدار کنترل چیزی داده می شود که خریده است
در معاملات آتی برای صحبت در مورد تاریخی که سهام یا کالاها (= کالاها) در دسترس خریدار قرار می گیرند استفاده می شود.
used in the trading of futures to talk about the date when the shares or commodities (= goods) will be available to the buyer
برای دریافت کالاهایی که خریداری کرده اید
از همسایه خود بخواهید که در تعطیلات شما تحویل بگیرد.
مگ در حال بهبودی از یک زایمان پیچیده بود.
Meg was recovering from a particularly complicated delivery.
او زایمان سریع و آسانی داشت.
پیتزا موندو تحویل رایگان ارائه می دهد.
Pizza Mondo offers free delivery.
این هنرپیشه به شکل بدی معمولی خود را انجام می دهد تا ما را متقاعد کند که صادق است.
منظورم این است که من هفده یا هجده ساله بودم و در زایمان کمک می کردم.
تحویل پستی
mail deliveries
در واقع، در نگاه اول، هر تمدنی بیشتر شبیه یک حیاط کالای راه آهن است که دائماً کالاهای مختلف را دریافت و ارسال می کند.
At first sight indeed every civilization looks rather like a railway goods yard constantly receiving and dispatching miscellaneous deliveries.
یا برای خدمات حمل و نقل ویژه یا تحویل خصوصی هزینه اضافی بپردازید.
کارایی نیز در صورتحساب و عرضه دقیق، تحویل منظم و گزارشدهی خوب در مورد سفارشهای معوقه دنبال میشود.
Efficiency is also sought in accurate invoicing and supply regular deliveries and good reporting on outstanding orders.
بیمارستان معمولا بهترین مکان برای زایمان ایمن است.
28 روز برای تحویل وقت بگذارید.
ما برای سفارش های بالای 200 دلار ارسال رایگان ارائه می دهیم.
این سرویس تحویل روز بعد را تضمین می کند.
لطفا هزینه کالا را هنگام تحویل پرداخت کنید (= زمانی که آنها را دریافت می کنید).
چه زمانی می توانید ماشین را تحویل بگیرید (= برای دریافت آن در دسترس باشید؟
یک ون تحویل در خیابان بیرون منتظر بود.
ارائه خدمات عمومی
ما برای بهبود ارائه خدمات سرمایه گذاری کرده ایم.
ارائه محتوای دیجیتال، به ویژه موسیقی و ویدیو، یک تجارت بزرگ است.
سیستم ارسال پیام الکترونیکی
یک تحویل آسان / دشوار
اتاق زایمان/بخش (= در بیمارستان و غیره)
زایمان واژینال/ سزارین
شعر زیبا با تحویل ضعیف او خراب شد.
یک تحویل سریع
به یاد داشته باشید که هنگام رفتن به تعطیلات، تحویل نامه را لغو کنید.
اطمینان حاصل کنید که تمام مواد به درستی بسته بندی شده و با تحویل ضبط شده ارسال شده است.
برای اطمینان از تحویل تا کریسمس تا 30 نوامبر سفارش دهید.
ما تحویل رایگان درب منزل ارائه می دهیم.
ما تحویل را قبل از ساعت 9 صبح روز بعد تضمین می کنیم.
تحویل اکسپرس تضمین شده به بیش از 170 کشور
دولت اکنون هواپیماهای جنگنده جدید را تحویل گرفته است.
او اوایل آن روز به این آدرس تحویل داده بود.
فروشگاه فقط یک بار در هفته کتاب تحویل می گیرد.
در حال حاضر دو بار در روز ارسال می شود.
ما نان و شیر را به کلبه تحویل می دهیم.
منتظر تحویل تعدادی مبلمان اداری جدید هستیم.
ما همه تحویل خود را صبح ها انجام می دهیم.
سفارشات تکمیل شده برای تحویل
او در خواربارفروشی محلی به عنوان یک پسر تحویل استخدام شد.
آیا هزینه ارسال وجود دارد؟
batch
دسته ای
consignment
محموله
shipment
حمل و نقل
بار
boatload
ظرفیت
goods
کالاها
lorryload
بار کامیون
مقدار زیادی
بسته بندی
shipload
بار کشتی
truckload
کانتینر بار
cargo
تعداد
containerload
بار کانتینر
haul
بارگیری
quantity
ظرفیت ترابری
کالا
freight
وزن
lading
پیش نویس ایالات متحده
freightage
بارگذاری
payload
فهرست
merchandise
draughtUK
بسته
تناژ
draftUS
عدل
loading
contents
draughtUK
tonnage
parcel
bale
receipt
اعلام وصول
reception
پذیرایی
مجموعه
receiving
دریافت
acceptance
پذیرش - پذیرفته شدن
acquirement
کسب
acquiring
بدست آوردن
acquisition
تحصیل
کسب کردن
getting
گرفتن
gaining
به دست آوردن
obtaining
بازیابی
retrieval
جمع آوری
collecting
obtainment