poetry
poetry - شعر
noun - اسم
UK :
US :
شعرها به طور کلی یا هنر نوشتن آنها
کیفیت زیبایی، برازندگی و احساس عمیق
شعر به طور کلی به عنوان یک شکل از ادبیات
یک کیفیت بسیار زیبا یا احساسی
poems, esp. as a form of literature
اشعار، به ویژه به عنوان شکلی از ادبیات
یک کلاس شعر
ذوق او برای شعر نیز نشان دهنده مهارت معلم اوست.
برخی از شعرهایش را برایم خواند.
به عنوان یک قطعه شعر، به نظر می رسد احضار نسبتاً متعارف نشان های سلطنتی.
نحوه حرکت او شعر ناب است.
و اما این مرد خرده پا با چه شعری آرزوی طاقچه و لذت خود را داشت.
The commercial streets are filled with upscale shops, art galleries, outdoor cafes and bookstores where poetry readings are held.
خیابانهای تجاری مملو از فروشگاههای مجلل، گالریهای هنری، کافههای روباز، و کتابفروشیهایی است که در آنها شعرخوانی برگزار میشود.
ارسطو تاریخ را به عنوان غیرانتخابی تحقیر می کرد، در حالی که شعر و اسطوره چنین نبود.
lyric/epic poetry
غزل / شعر حماسی
برای سرودن شعر
یک شعر خوانی
Maya Angelou’s poetry
شعر مایا آنجلو
کتاب / مجموعه / گلچین شعر
در تمام حرکاتش شعر بود.
در مدرسه مجبور بودیم خیلی از شعرها را از زبان بیاموزیم.
وی سخنان خود را با چند بیت شعر آغاز کرد.
مقاله ای درباره تصویرسازی در شعر
صحنه شعر نیویورک
contemporary poetry and prose
شعر و نثر معاصر
از جوانی شروع به شعر گفتن کرد.
این فیلم شعر و درخشندگی وحشیانه ای دارد.
شعر جان دان
poems
اشعار
verse
آیه
versification
صیغه سازی
balladry
تصنیف
rhyme
قافیه
poesy
شاعرانه
rhyming
خنده دار
minstrelsy
متن ترانه
lyrics
قافیه ها
rhymes
پارناسوس
Parnassus
آیات
verses
پنیلیون
penillion
paean
paean
ترکیب متریک
metrical composition
ترکیب ریتمیک
rhythmical composition
ترکیب آیه
verse composition
ترانه
سگ سگ
doggerel
شعرها
poesies
مینسترل ها
minstrelsies
آهنگ ها
rhymings
پانلیون ها
songs
پائانس ها
penillions
سگ ها
paeans
doggerels
prose
نثر
نوشتن
ترکیب بندی
متن
مقاله
exposition
نمایشگاه
written work
کار مکتوب