drawing
drawing - طراحی
noun - اسم
UK :
US :
تصویری که با مداد، خودکار و غیره می کشید
هنر یا مهارت ساختن تصاویر، نقشه ها و غیره با خودکار یا مداد
مسابقه ای که در آن افرادی که نام یا بلیط آنها به طور تصادفی انتخاب شده است برنده پول یا جایزه می شوند
تصویری که با مداد، خودکار، مداد رنگی و غیره کشیده شده است
نقاشی که به سرعت انجام می شود و جزئیات کمی دارد
شکل یا الگویی که وقتی بی حوصله هستید یا به چیزهای دیگر فکر می کنید می کشید
نقاشی ها یا نوشته هایی که مردم مخفیانه روی دیوارها یا مکان های عمومی دیگر می گذارند
مجموعه ای از تصاویر کشیده شده در داخل جعبه ها که داستانی را بیان می کند، به خصوص در روزنامه یا مجله
یک نقاشی خنده دار در روزنامه یا مجله
عمل ساختن یک تصویر با مداد یا خودکار، یا تصویری که به این شکل ساخته شده است
هنر یا فرآیند ساختن تصاویر با مداد، خودکار و غیره یا تصویری که به این شکل ساخته شده است
من یک نقاشی از کلیسا انجام دادم
در سال 1908 او یک نقاشی از چرخاندن میز کشیده بود.
روی دیوار نقاشی سر یک زن توسط ماتیس بود.
کلاس روشن و شاد بود و نقاشی های بچه ها روی دیوارها بود.
Katherine enjoys drawing.
کاترین از نقاشی کردن لذت می برد.
صفحههای خوشنویسی به همین روش نقاشیها را تولید میکردند.
نقاشی های او این هدیه را در بزرگترین خلوص آن آشکار می کند.
این واقعاً کار من یا بهتر است بگوییم نقاشی های من بود که ما را به این مرز رساند.
نقاشی های لئوناردو داوینچی یک ذهن بسیار مبتکر و جستجوگر را نشان می دهد.
Cottage Holidays دارای یک بروشور 92 صفحه ای با نقشه ها و توضیحات ملک است.
نقاشی با مداد/قلم و جوهر/زغال
نقاشی یک قایق بادبانی
نقاشی های دقیق از گیاهان و حیوانات محلی
نقشه های اصلی معماری ساختمان از بین رفته بود.
او یک نقاشی از خانه مزرعه قدیمی انجام داد.
از بچه ها خواسته شد که نقاشی یک دایناسور بکشند.
نقاشی از پل کلی
من در طراحی زیاد مهارت ندارم.
او در زندان زنان فیلادلفیا طراحی تدریس می کند.
بچه ها در حال کشیدن نقاشی از حیوانات خانگی خود بودند.
a collection of paintings by American artists
مجموعه ای از نقاشی های هنرمندان آمریکایی
نقاشی با مداد/زغال
پرتره هنرمند در استودیوی خود ورمیر
خودنگاره (= نقاشی که از خود انجام می دهید)
چاپ رنوار
من معمولاً قبل از شروع یک نقاشی، چند طرح بسیار خشن انجام می دهم.
a collection of children’s drawings
مجموعه ای از نقاشی های کودکان
این پل کاملاً متفاوت از نقشه های اصلی معمار به نظر می رسید.
همانطور که در نقاشی نشان داده شده است، در به حیاط باز شد.
نقاشی میدان بازار را نشان می دهد.
ترسیم مقیاس جت
نقشه کاری نیروگاه پیشنهادی
Rosie loves drawing.
رزی عاشق نقاشی است.
او یک نقاشی زیبا از یک اسب به من داد.
نقاشی زیبا از گل
من قصد دارم ترم آینده در رشته نقاشی شرکت کنم.
sketch
طرح
تصویر
نمایندگی
illustration
تجسم
depiction
رنگ آمیزی
ترسیم
delineation
به تصویر کشیدن
portrayal
نمودار
طرح کلی
diagram
شباهت
outline
چیدمان
ردیابی
likeness
مطالعه
layout
کارتون
tracing
ترکیب بندی
ابله
cartoon
حکاکی کردن
مقایسه
doodle
گرافیک
etching
استوری برد
comp
اثر هنری
graphics
هنر تجاری
storyboard
پرتره
شکل
تفسیر
نقشه
portraiture
rendering
blueprint
boring
حوصله سر بر
disinteresting
بی علاقه
deterring
بازدارنده
discouraging
دلسرد کننده
disenchanting
افسون کننده
jading
مات کردن
tiring
خسته کننده
upsetting
ناراحت كننده
wearing
پوشیدن
angering
عصبانی کردن
annoying
مزاحم
bothering
ناخوشایند
displeasing
عصبانی
irking
آزار دهنده
irritating
توهین آمیز
offending
به تعویق انداختن
putting off
نگران کننده
troubling
رنگ پریدن
vexing
worrying
palling
wearying