researcher
researcher - محقق
noun - اسم
UK :
US :
کسی که یک موضوع را با جزئیات مطالعه می کند تا حقایق جدید را کشف کند یا ایده های جدید را آزمایش کند
فردی که کارش مطالعه یک موضوع خاص است تا چیزهای جدیدی در مورد آن بیابد
someone who studies a subject especially in order to discover new information or reach a new understanding
کسی که موضوعی را مطالعه می کند، به ویژه برای کشف اطلاعات جدید یا رسیدن به درک جدید
someone whose job is to study a subject carefully especially in order to discover new information or understand the subject better
کسی که کارش مطالعه دقیق یک موضوع است، به ویژه برای کشف اطلاعات جدید یا درک بهتر موضوع
محققان اروپایی می گویند روغن زیتون می تواند به پیشگیری از سرطان کمک کند.
محققان دریافتند هیچ مدرکی دال بر افزایش خطر عفونت وجود ندارد.
این مطالعه توسط محققان دانشگاه بریستول انجام شد.
a leading researcher in the field of artificial intelligence
محقق برجسته در زمینه هوش مصنوعی
researchers in psychology
محققین روانشناسی
a television/political researcher
یک محقق تلویزیونی/سیاسی
She's a researcher on a women's magazine.
او محقق یک مجله زنانه است.
او یک محقق برجسته در این زمینه است.
experimenter
آزمونگر
محقق
علمی
تحلیلگر
analyzer
پزشک
clinician
کارگر میدانی
fieldworker
دانشمند
دانشجو
آزمایشکننده
محقق میدانی
tester
فیزیکدان
استاد
physicist
بوفه
شیمیدان
boffin
کاوشگر
chemist
ممتحن
prober
تکنیسین آزمایشگاه
examiner
کیمیاگر
lab technician
تبدیل کننده
alchemist
شبه دانشمند
transformer
گیاهپزشک
pseudoscientist
داروساز
herbalist
فارماکولوژیست
pharmacist
داروخانه
pharmacologist
دکتر گیاهان دارویی
apothecary
herb doctor
interviewee
مصاحبه شونده